نان و دلار
زیر عنوان مبارزه با رانتخواری دست به یکسانسازی نرخ ارز زدهاند، بی آنکه به اصل ساختار ممکنکننده رانتخواری دست بزنند. نتیجه کار، گران شدن بیشتر کالاها و تحمیل محرومیت بیشتر به مردم بیچیز است.

نان هم مدتهاست که دلاری شده است. بالا رفتن بهای ارز، نان را هم گران میکند.
رسانههای طرفدار رئیس جمهوری با آب و تاب درباره موفقیت تیم او در پیشبرد سیاست یکسانسازی نرخ مینویسند.
سیاست یکسانسازی نرخ ارز را زیر عنوان مبارزه با فساد پیش میبرند، بی آنکه به ساختار فاسدی که در ارز-خوری هم جلوهگر است بپردازند. کاری به سیستم فاسدی ندارند که باعث میشود با خاصهخرجی به عدهای از خودیها و طبق قاعده سهم باندها ارز ارزان قیمت بدهند، و گیرندگان ارز یا آن را به قیمت گران بفروشند یا کالاهایی را که وارد میکنند با محاسبه قیمت بر پایه ارز آزاد به بازار عرضه کنند.
مشکل را به دونرخی بودن یا چندنرخی بودن ارز که انگیزه رسمی آن رساندن کالاهای وارداتی اساسی به قیمت کمتر به مردم است نسبت میدهند.
اکنون که میخواهند بهای ارز را یکسان کنند کاری به این مسئله ندارند که سیاستشان چه تأثیری بر روی گرانی و کمبود کالاها میگذارد و چه بر سر مردم محروم میآورد.
کمبود و گرانی ارز
ارزش مطلق در زیر سایه حکومت ولایی دلار است. همه چیز با دلار سنجیده میشود. همه گوشههای زندگی به تصرف دلار درآمده است. فکر و ذکر حکومت هم کسب دلار است.
اصل فرمانروایی دلار به ضعف بنیه اقتصادی، افت تولید، دست به شدن کالاها و نقش ناموجه توزیع در چرخه اقتصادی، تورم، سوء مدیریت و فساد ساختاری برمیگردد. برنامه غنیسازی اورانیوم خود عامل مهمی در غنیسازی بهای ارز شده است.
ایسنا در گزارشی نوشته است:
کارشناسان و فعالان اقتصادی، تحریمهای خارجی را عامل اصلی افزایش نرخ ارز در دو دهه اخیر میدانند؛ یعنی از سال ۲۰۰۷ میلادی که آمریکا برخی از بانکهای ایرانی را تحت تحریم قرار داد تا دوره اوباما که تحریمهای ثانویه وضع شد و پس از آن قطعنامههای شورای امنیت و نیز پس خروج آمریکا از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران، شاهد اثرگذاری تحریمها بر اقتصاد ایران و بخصوص نرخ ارز هستیم.
گزارش ایسنا این توضیح را به نکته مربوط به نقش تحریمها افزوده است:
البته باید یادآور شد که تحریمها به تنهایی بر نرخ ارز در بازار کشور تاثیرگذار نیست بلکه موارد دیگر مانند عدم عضویت ایران در گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، درگیریها و جنگهای منطقهای و بین المللی و اتفاقات سیاسی در خارج از مرزها نیز بر قیمت ارزهای عمده بخصوص دلار به شدت تاثیرگذار است که نمونههای آن را حداقل در ۱۶ ماه گذشته به وضوح شاهد هستیم.
گرانی نان
همزمان با تبلیغ در رسانههایشان در مورد پیشرفت سیاست یکسانسازی ارز با این تیترها در رسانهها مواجه میشویم: «فرمان گرانی نان صادر شد: چه بر سر کارگران میآید؟! » سایت تابناک زیر این تیتر نوشته است:
نان تبدیل به پدیدهای طبقاتی شده؛ دولت با اعلان رسمی، نان را در برخی شهرها تا مرز ۵۲ درصد گران کرده و در واقعیت، نانِ باکیفیت و در دسترس خیلی بیش از اینها گران شده است.
این روزها شاخص واقعی وضع اقتصاد نه ارقام بورس و صرافیها، بلکه بهای نان است. میخواستهاند به طور رسمی در مورد افزایش بهای نان تصمیم بگیرند، اما پیش از اعلام تصمیمشان در اکثر شهرها بهای نان جهش کرده است. نمونه:
در تهران همه نانواییها قیمتها را افزایش دادهاند، بدون این روی دستگاههای کارتخوان قیمتهای جدید آمده باشد.
در تبریز: بر اساس ابلاغ وزارت صمت، نرخ نان لواش وزن چانهای ۱۲۵ گرمی نوع دو از چهار هزار و ۳۰۰ ریال به هشت هزار ریال، نان بربری چانهای ۵۵۰ گرم از بیست هزار و ۵۰۰ ریال به سی هزار و ۸۰۰ ریال، سنگگ نوع یک (یارانهای) وزن چانهای ۴۸۰ گرمی از ۲۵ هزار ریال به ۴۷ هزار و ۵۰۰ ریال و نان روغنی وزن چانهای ۵۶۰ گرم از ۲۵ هزار ریال به ۵۷ هزار ریال افزایش پیدا کرده است.
نان هم مدتهاست که دلاری شده است. بالا رفتن بهای ارز، نان را هم گران میکند. افزایش نرخ نان فورا باعث افزایش قیمت کالاهای اساسی و غیراساسی دیگر میشود. و سیکل فاجعه به این صورت تکمیل میشود که دوباره نوبت گران شدن نان برسد.
نظرها
نظری وجود ندارد.