نسخه دوم خاورمیانه جدید؛ خط سبز از تلآویو به قلب ایران
علی رسولی ـ نسخه جدیدی از طرح خاورمیانه جدید دولت جورج بوش پسر در حال متولد شدن است. در صورت تحقق چنین طرحی، فراتر از «تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی»، ساختاری تا حد ممکن پایدار برای دکترین امنیتی آمریکایی ـ اسرائیلی در منطقه بنیان گذاشته شده است؛ ساختاری که مکمل استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه است و میتواند معادلات این منطقه را برای دههها تغییر دهد.

روز ۱۷ دی، در رزمایش مشترک ایران و عراق در اروندرود با حضور فرماندههای دریایی سپاه، پرچمهای گروههای نیابتی ایران در عراق، کنار پرچم سپاه، پرچم ایران و عراق افراشته شدهاند. عکس از تسنیم.
۷ اکتبر زلزلهای بزرگ در خاورمیانه بود که هنوز پسلرزههای بزرگتر از زلزه اصلیاش متوقف نشده است. در ماههای اخیر نشانههای متعددی آشکار شده که حاکی از طراحی یک برنامه امنیتی فراگیر در تلآویو و واشنگتن برای مقابله موثر با جمهوری اسلامی است. اما به نظر میرسد که این برنامه نهفقط برای مدیریت تهدید کنونی جمهوری اسلامی بلکه حتی برای دوران «پس از جمهوری اسلامی» (در صورت وقوع) نیز طراحی شده است. اساس طرح بر ایجاد یک شعاع امنیتی هزار کیلومتری در شرق اسرائیل استوار است؛ منطقهای که شامل سوریه، عراق، لبنان و ایران میشود. هدف اصلی آن تضمین مدیریت امنیتی اسرائیل بر خاورمیانه است. لوازم تحقق این طرح، برتری مطلق نیروی هوایی و پهپادی اسرائیل و آزادی کامل برای عملیات در این جغرافیای حساس است.
اعتراف غیرمنتظره در نشریه سپاه
مقامهای جمهوری اسلامی گرچه بعد از جنگ ۱۲ روزه سرگرم مواجهه با «بحران بقا» هستند ولی فارغ از خود ضربههای موجودیتی به «مقدمات هر ضربه» هم توجه کردهاند. نشانههای آگاهی از این مخاطرات راهبردی را در گزارش ۲۷ مرداد نشریه صبح صادق (وابسته به معاونت سیاسی سپاه) میتوان دید. این نشریه نوشت که در جریان جنگ ۱۲ روزه و حمله ۵ آبان، آسمان عراق به معبری برای جنگندهها و پهپادهای اسرائیلی بدل شد:
جنگندههای اسرائیلی بدون هیچ مانعی از آسمان عراق وارد خاک ایران شده یا از همان نقطه موشک پرتاب کردند. همچنین، پرتاب ریزپرندهها از مبدأ عراق به سمت ایران حتی پس از پایان جنگ هم برای مدتی ادامه یافت.
این اعتراف کمسابقه در رسانهای وابسته به سپاه، تایید رسمی تداوم جنگ پنهان اسرائیل علیه ایران از خاک عراق است؛ موضوعی که پیشتر هیچ مقام رسمی به آن اذعان نکرده بود. صبح صادق همچنین از چهار تهدید اصلی علیه ایران در پرونده امنیتی عراق نام برد: نقض حریم هوایی، فعالیت گروههای مسلح در اقلیم کردستان، احتمال حملات خارجی اسرائیل، و طرحهایی برای فروپاشی نظام سیاسی بغداد.
اینکه عراق آبستن تحولاتی بزرگ است را هم در بغداد میتوان شنید و هم در کشورهای دور و نزدیک. دولت نیمهجان محمد شیاعالسودانی و مدل سیاسی «نخستوزیری که بتواند با سپاه قدس خوب کنار بیاید»، کارکردش را از دست داده است. با این حال هنوز توازن نیروها در عراق به شکلی تغییر نکرده که آمریکا یا کشورهای ذینفع مانند عربستان سعودی بتوانند طرح جایگزینشان را پیاده کنند.
حشدالشعبی هنوز در میان جمعیت شیعیان که اکثریت عراق را تشکیل میدهند پایگاههای خود را دارد و سیاستمداران عراقی که خارج از مدار سپاه قدس و جمهوری اسلامی هستند هنوز آنقدر قدرت ندارند که بتوانند تغییر سیاسی مورد نظرشان را از دالان «شورش شیعیان» یا «عملیات انتحاری حشدالشعبی» به سلامت عبور دهند.
اگر مدل تغییرات در سوریه و لبنان و همچنین ضربات نخستین جنگ ۱۲ روزه را یک الگوی امنیتی تکرارشونده در نظر بگیریم شاید به زودی «شوک بزرگ» به سراغ عراق هم بیاید. منظور شوکهایی است که در این دو سال شیرازه امنیتی کشورهای هدف اسرائیل را بر هم زده است: شوکهایی مانند سرنگونی چند روزه اسد، نابودی ساختار فرماندهی و ترور دبیرکل حزبالله و کشتن سران سپاه در ایران.
در عراق وقوع احتمالی چنین شوک بزرگی یک هدف خواهد داشت: پس گرفتن مقدرات عراق از جمهوری اسلامی و واگذاری آن به سعودی. البته با مدیریت پشتپرده تلآویو.
به نظر میرسد اسرائیل با دقت در حال آمادهسازی شرایط برای تغییر معادلات و انعقاد توافق امنیتی احتمالی با عراق پس از تغییر موازنه سیاسی است. هدف اصلی چنین توافقی، تضمین برتری هوایی اسرائیل در آسمان عراق و جلوگیری از حضور نیروهای نزدیک به جمهوری اسلامی یا معارض با اسرائیل خواهد بود.
این همان الگویی است که اسرائیل در سوریه و لبنان نیز دنبال میکند: ابتدا حذف یا تضعیف متحدان جمهوری اسلامی و سپس جایگزینی آن با یک چارچوب امنیتی که برتری امنیتی اسرائیل را قانونی و دائمی کند.
رویای ناکام سوم خرداد
در ایران، صدای پای این طرح امنیتی در راهروهای قدرت به وضوح شنیده شده است. صبح صادق در همان گزارش خود نوشته است:
دولت عراق موظف است با استقرار سامانههای پدافند هوایی یا فشار بر آمریکا برای جلوگیری از پرواز جنگندههای اسرائیلی، این نقض حریم هوایی را متوقف کند. در غیر این صورت، مقاومت عراق مشروعیت خواهد یافت تا برای حفاظت از آسمان این کشور، سامانههای پدافندی مستقر کند.
راهحل جمهوری اسلامی برای مقابله با این بخش از سناریوی امنیتی دشمنانش، سلبی و تا حد زیادی رویایی است. اینکه گروهی مانند کتائب حزبالله یا حتی حشد الشعبی بتواند سیستم پدافندی مدرنی را در عراق نصب کند که آسمان عراق را از اسرائیل پس بگیرد، بسیار غریب مینماید.
تاریخچه حدود دو دهه اقدامات امنیتی جمهوری اسلامی در عراق نشان میدهد که دایره این فعالیتها بیشتر آفندی و نامتعارف بوده تا ایجابی و متعارف. شکل دادن به یک سیستم فراگیر پدافندی در عراق از آن دست کارهایی نیست که گروههای وابسته به جمهوری اسلامی بتوانند از پس آن بر بیایند. کما اینکه پیش از ۷ اکتبر هم تلاشها برای استقرار سامانههای پدافندی سوم خرداد در مرز عراق و سوریه با حملات هوایی اسرائیل و نابودی سامانهها روبهرو شد.
سوریه؛ پیمان امنیتی و هدیه آسمانی
در سوی دیگر، سوریه اکنون محور گفتوگوهای مستقیم با اسرائیل است. پس از سقوط بشار اسد در زمستان گذشته و روی کار آمدن دولت انتقالی احمد الشرع، گفتوگوهای امنیتی بیسابقهای میان دو طرف آغاز شد. بنا بر گزارش نشریات سعودی این توافق امنیتی احتمالی شامل چند بند کلیدی است: منع استقرار سلاحهای راهبردی در سوریه، بهویژه موشکها و سامانههای پدافند هوایی، تضمین آزادی پرواز و برتری هوایی اسرائیل، ایجاد کریدور انسانی برای دروزیهای سویدا، بازگشت به خط جدایی نیروها در جولان بر اساس توافق ۱۹۷۴و وعده بازسازی سوریه با کمک آمریکا و کشورهای عربی.
احمد الشرع رئیس دولت انتقالی سوریه گفته است:
پیشرفتی در مذاکرات با اسرائیل حاصل شده و من تردیدی برای پذیرش توافقی که به مصلحت کشور باشد نخواهم داشت. توافق در حال بررسی بر بازگشت به خط فصل نیروها در جولان ۱۹۷۴ است. ما وارد لبنان نخواهیم شد و قصد درگیری با حزبالله را نداریم.
گرچه دمشق در بیانیهای رسمی قریبالوقوع بودن توافق را «نادرست» خواند اما منابع غربی میگویند که چارچوب توافق شکل گرفته و تنها زمانبندی اعلام آن باقی مانده است که آن هم در روز ۲۵ سپتامبر و پیش یا پس از سخنرانی الشرع در مجمع عمومی سازمان ملل خواهد بود.
این سخنان، نشانهای از پذیرش عملی شرایط اسرائیل و فاصلهگیری دمشقِ جدید از سیاستهای گذشته است.
لبنان؛ تغییر به بهای جنگ داخلی؟
لبنان سومین ضلع این مثلث امنیتی است. در هفتههای اخیر، دولت بیروت تصمیم گرفت روند خلع سلاح حزبالله را آغاز کند؛ تصمیمی که با حمایت واشنگتن و تلآویو روبهرو شد. دفتر نخستوزیری اسرائیل روز دوشنبه ۳ شهریور اعلام کرد:
در صورت اقدام ارتش لبنان برای خلع سلاح حزبالله، اسرائیل بهطور متقابل حضور نظامی خود در لبنان را کاهش خواهد داد.
خلع سلاح حزبالله کار آسانی نیست. مقامهای جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته از لاک دفاعی پس از جنگ ۱۲ روزه خارج شدهاند و با صراحت بیشتری از ناممکن بودن خلعسلاح حزبالله میگویند. اینکه آیا تهران حاضر است به بهای وقوع یک جنگ داخلی جدید پای این حرفش بایستد و یا حزبالله و امل هم پا به این معرکه خواهند گذاشت هنوز پاسخی ندارد.
اما به نظر میرسد اگر خلع سلاح به نتیجه برسد، اسرائیل به دنبال یک پیمان امنیتی رسمی با لبنان خواهد رفت؛ پیمانی مشابه سوریه که برتری هوایی اسرائیل را رسمیت میبخشد و مهمتر از آن، شهرکهای موشکی حزبالله را با اقدام داخلی لبنان از میان ببرد و مانع بازسازی مجدد آنها شود.
از عراق به ایران؛ معادلات آینده در طرح اسرائیل
در عراق هم اسرائیل راهبردی دوگانه را دنبال میکند: نخست، تضعیف یا تغییر دولت محمد شیاع السودانی که روابط نزدیکی با تهران دارد؛ دوم، انحلال حشدالشعبی بهعنوان ستون نفوذ جمهوری اسلامی. در صورت تحقق این اهداف، اسرائیل برای تضمین دسترسی آزاد به آسمان عراق به دنبال توافق امنیتی با بغداد جدید خواهد رفت؛ توافقی که برتری هوایی اسرائیل را تثبیت کند و هر لحظه امکان عملیات را فراهم سازد.
یکی از محورهای اصلی این طرح امنیتی، جلوگیری از بازسازی سامانههای پدافند هوایی ایران هم هست. اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه و حمله ۵ آبان ۱۴۰۳ ضربات سنگینی به این سامانهها وارد کرد و اکنون از گزارشهایی مبنی بر احتمال همکاری چین با جمهوری اسلامی برای بازسازی آنها بهشدت نگران است. این موضوع، بخشی از راهبرد اسرائیل برای اطمینان از شکنندگی دائمی پدافند ایران است.
این تحولات در خلاء رخ نمیدهد. همزمان با بازنگری ایالات متحده در دکترین حضور امنیتی در خاورمیانه، اسرائیل در حال تثبیت موقعیت خود بهعنوان هاب امنیتی واشنگتن است. در چارچوب دکترین «SCOPE» که توسط دولت ترامپ معرفی شده، آمریکا به جای حضور پرهزینه مستقیم، مدیریت امنیت منطقه را به متحدانش واگذار میکند. و چه متحدی نزدیکتر از اسرائیل؟ اسرائیل در این مدل نقش محوری خواهد داشت: ایجاد یک خط سبز امنیتی از تلآویو تا مرزهای شرقی ایران.
تحولات کنونی از عراقِ درگیر بحران، تا سوریه پس از سقوط اسد، و لبنان در کشاکش خلع سلاح حزبالله، همگی در یک پازل امنیتی مشترک قرار گرفتهاند: تثبیت برتری هوایی اسرائیل در یک شعاع هزار کیلومتری شرق مدیترانه.
نسخه جدیدی از طرح خاورمیانه جدید دولت جورج بوش پسر در حال متولد شدن است. در صورت تحقق چنین طرحی، فراتر از «تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی»، ساختاری تا حد ممکن پایدار برای دکترین امنیتی آمریکایی-اسرائیلی در منطقه بنیان گذاشته شده است؛ ساختاری که مکمل استراتژی جدید آمریکا در خاورمیانه است و میتواند معادلات این منطقه را برای دههها تغییر دهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.