رانتخواری هم به شیوه سابق ممکن نیست
پولی چندانی برای پخش کردن میان رانتخواران، از جمله در میان مؤسسات مذهبی وجود ندارد. این موضوع باعث بحث و جدل در میان حکومتیان شده است.

حوزه علمیه شیک اسلامی − لوکس شده است با سهمبری مستقیم و غیر مستقیم از بودجه عمومی کشور
حکومت اسلامی بنابر تعریف خود بر اساس رانت اسلامت برقرار شد، بعدا سیستم رانتخواری در آن تنوع پیدا کرد و یکی از شاخههای مشهور آن آقازادگی شد. برپایه رانت اسلامیت به موسسههای شیعی مورد تأیید رانت ویژه تعلق گرفت. کارگزاران آن عملا به کارمند حکومت اسلامی تبدیل شدند. مؤسسه پشت مؤسسه ایجاد شد و دستگاه دینی به عنوان بخشی از دستگاه دولتی مدام عریض و طویل شد. در همین حال اوقاف و مؤسسات ثروتمندی چون آستان قدس رضوی از نظارت دولت رسمی خارج شد و صندوق آنها در اختیار ولی فقیه قرار گرفت. پیش از انقلاب هم خرج و دخل حوزههای علمیه و شبکه مساجد و حسینیهها خارج از حیطه حسابرسی و مالیاتگیری قرار داشت. همین رویه ادامه پیدا کرد، و دولت فعالتر از پیش شروع به تزریق پول در این مؤسسات کرد.
دستگاه مسقیما وصل به خامنهای، رهبر نظام، یکی از بزرگترین بخشهای بوروکراسی قدرت است. عبدالله ناصری، کسی که قبلا رئیس شبکه مرکزی خبر و خبرگزاری ایرنا بوده و اکنون به صف منتقدان حکومت پیوسته در مصاحبهای میگوید:
دفتر آقای خامنهای با کسب پستهای رسمی زیاد از دولت، یک وزارتخانه شده به طوری که میتوان تصور و تصدیق کرد که نهادی بزرگتر از وزارت دربار، هزینه بر ملت تحمیل کرده، هزینهای عبث. شنیدهام که حتی برای مسوولان دفتر نیز همترازی گرفتند و به عنوان مثال رییس دفتر رهبر همتراز معاون اول رییسجمهور و، معاونانش همتراز وزیر هستند؛ کاملا یک دولت موازی.
اکنون اما دولت اسلامی ورشکسته است و مثل گذشته نمیتواند میان مؤسسات دینی پول پخش کند. میان آنها هم رقابت درگرفته، در عین حال آنها همصدا هستند برای حفظ امتیازهایشان، زیر لوای نجات دیانت. تأکید بر حجاب، به عنوان نماد دیانت هم، بیانی دیگر از امتیازخواهی است. پول میخواهند، در وضعیتی که کیسه خلیفه خالی است.
مسئله «برونداد» مؤسسات مذهبی
سرمایهگذاری کردند تا جامعه را دینی کنند. از سفره مردم زدند و به حلقوم حوزهها ریختند، اما نتیجهای که میخواستند به بار نیامد. اکنون «برونداد» مؤسسات مذهبی زیر سؤال رفته است. نماز جمعهها متروک شدهاند و مسجدها خلوت. ابراز بیزاری از دینپیشگان از موضوعهای ثابت در ابزار نظرهای شهروندان در بارهی وضعیت است.
رئیس جمهوری اسلامی اخیرا به بحران «برونداد» مؤسسات مذهبی اعتراف کرده است. پزشکیان در دیدار با مدیران رسانهها گفته است:
معتقدم باید نظام پرداخت بر اساس عملکرد و اثربخشی یکی از محورهای اصلی بودجهریزی سال ۱۴۰۵ باشد. تا دلت بخواهد موسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند و پول به این ها میدهیم. خب چرا باید به این ها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمیتوانیم تامین کنیم. در تأمین معیشت مردم با مشکل روبهروییم ولی منابع مالی صرف امور دیگری میشود.
روایتی از پولپاشی در مؤسسات مذهبی
غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران که اکنون اصلاحطلب است، در مصاحبهای با خبرآنلاین مشکل را درست از زاویه برونداد بررسی میکند، و پیشنهاد میکند باید در مورد مؤسسات مذهبی حسابرسی سود و زیان کرد و پرسید به ازای پولی که گرفتهاند چند نفر را مؤمن کردهاند: « اگر این نهادها توانسته باشند افراد را به فعالیتهای دینی، مانند برگزاری پرشور نماز جمعه، جذب کنند، چیزی که در دهه اول انقلاب رخ میداد، آن موقع میتوان برای آنها ردیف بودجه در نظر گرفت.»
غلامحسین کرباسچی در مصاحبهاش شرح میدهد که چگونه بوروکراسی دولتی عریض و طویل و تشریفاتی شده و در مجموعه آنها نهادهایی «تحت عناوین تبلیغاتی و فرهنگی» شکل گرفته که «اگر مجموع بودجههای آنها را حساب کنید، حتی از بودجه بسیاری از وزارتخانهها بیشتر میشود.»
او اصل ولایت فقیه و فقیهسالاری را نادیده میگیرد و معتقد است اختصاص بودجه به نهادهای مذهبی بعضاً از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی آغاز شده است. به زعم او خاتمی به این مؤسسات پول داده تا به او «برچسب لیبرال» نزنند.
کرباسچی نهادهای نانخور دولت را اکنون خارج از کنترل میداند:
آن نهادها هرکدام مدعیاند و صاحب قدرت محسوب میشوند. هرکدام پشتیبانان خاص خود را دارند. بههرحال آنها هم انسانهای سیاسی هستند، حرف میزنند، تبلیغات میکنند، علیه دولت موضع میگیرند و مدام بر اهمیت و حیاتی بودن خود تأکید میکنند. همین فضاسازیها و جوهایی که ایجاد میشود، عملاً دست دولت را میبندد.
دست دولت بسته است: این اعتراف یک کارگزار سابق به بحرانی است که نظام رانتخواری برای دولت اسلامی ایجاد کرده است. رانتخواران دولت خود را خفه میکنند.
نظرها
هوشیار گیج
اشتباه فاحش! نکتهای که به عبدالله گنجی نسبت دادهاید با دیدگاه های او نمیخواند. ارجاعی که دارید نیز به مصاحبه عبدالله ناصری است که اصلاحطلب قهاری است و نه عبدالله گنجی. ------ زمانه: با تشکر.اشتباه اصلاح شد. عبدالله ناصری صحیحی است