عدالت، فقر و تغییر اقلیم در چشم انداز گزارشهای جهانی
«دنیا دو تکه شده است»: ثروتِ میلیاردرها هر روز میتازد و ۳.۸ میلیارد نفر بیپناه از حمایت اجتماعی ماندهاند. اعظم بهرامی از پیوند نابرابری، تغییر اقلیم و جنسیت مینویسد و از عدالت بهمثابهٔ مهار انحصار، گسترش فرصتهای برابر و توانمندسازی فرودستان ـ بهویژه زنان ـ دفاع میکند.

کارگران در حال استراحت در حال تعمیر سد پس از برخورد طوفان به مناطق ساحلی بنگلادش در ۵ ژانویه ۲۰۲۱. میلیونها نفر در کمربندهای ساحلی بنگلادش تحت تأثیر بحران آب و هوا قرار گرفتهاند. منبع: shutterstock
عدالت، مفهومی است که به توزیع منصفانه منابع، فرصتها و پاداشها در جامعه اشاره دارد. جامعهشناسان عدالت را نه فقط از دیدگاه قانونی یا اخلاقی، بلکه بهعنوان پدیدهای اجتماعی و ساختاری بررسی میکنند. در جامعهشناسی، عدالت با مفاهیمی مانند نابرابری اجتماعی، قدرت، قشربندی اجتماعی و حقوق شهروندی ارتباط دارد. حالا بنا به آخرین گزارش آکسفام مانند بسیاری دیگر از گزارشها از جمله گزارش لنست در رابطه مرگ و میر و گرمایش جهانی نیز فاکتورهای مهمی از انواع بیعدالتی مطرح میشود.
امروزه عدالت، به معنای تضمین کرامت، فرصتها و حقوق برابر برای همه، برمسئولیت جمعی تأکید دارد. یعنی اصلاح نابرابریهای ساختاری و ترویج رفاه همگانی، روشی که مسیر عدالت را توزیع ثروت نمیداند بلکه آن را کنترل و نظارت بر جلوگیری از تجمیع ثروت میداند و توزیع برابر فرصتها برای توانمند شدن همه شهروندان.
جهان دو تکه در گزارش آکسفام
در گزارش تازه آکسفام، تمرکز بر افزایش ثروت در میان یک درصد ثروتمندان جهان و تاثیر آن بر فقر جهانی مطرح است. در جایی از گزارش میگوید: اینکه از سال ۲۰۱۵ تا امروز، ثروت یک درصد بالای جمعیت جهان بیش از ۳۳٬۹ تریلیون دلار افزایش یافته است، رقمی که ۲۲ بار میتواند فقر جهانی را از بین ببرد نشان میدهد که ما همه در یک کشتی نیستیم.
این تمرکز ثروت، توسعه اقتصادی و انسانی را تهدید میکند. در این مسیر، صندوقها و کمکهای سازمان یافته که قرار بود به جبران این انحصار کمک کنند نه تنها این مسیر را به سمت برقراری عدالت هدایت نمیکنند، بلکه روز به روز لاغرتر میشوند و نابرابریها را عمیقتر و غیرقابل جبرانتر میکنند.
بیش از ۳٬۷ میلیارد نفر هنوز زیر خط فقر و نیمی از جمعیت جهان با کمتر از ۷ دلار در روز زندگی میکنند. در سمت دیگر اما ثروت ۱۰ نفر از ثروتمندترین افراد هر ۲۴ ساعت ۱۰۰ میلیون دلار افزایش یافته است.
نابرابری، فقر فراگیر و ثروت با مرجع و منابع نامشخص، جهانی را به تصویر میکشد که بهشکل روشنی به دو قسمت تقسیم شده است. ثروت میلیاردرهایی که تنها در یک سال از ۱۳ تریلیون دلار به ۱۵ تریلیون دلار افزایش یافته، تقریباً ۵٬۷ میلیارد دلار در روز و تصویر دیگر آمار تعداد افرادی است که زیر خط فقر زندگی میکنند، با درآمدی معادل ۶٬۸۵ دلار در روز(بنا به آخرین گزارش اکسفام). گزارشهای متعدد دیگری نیز این گسترش بیعدالتی را نشان میدهد و اینکه چطور هدف ریشهکنی فقر جهانی تا سال ۲۰۳۰ بهطور فزایندهای دور از دسترس شده است.
گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) اقلیم ناعادلانه (The Unjust Climate) ۲۰۲۴
- این گزارش دادههای ۲۴ کشور با درآمد پایین و متوسط را بررسی کرده تا نشان دهد استرسهای اقلیمی (موجهای گرما، سیلها، خشکسالیها و غیره) چگونه بهویژه بر افراد فقیر، زنان روستایی و جوانان تأثیر میگذارد.
- یافتههای کلیدی: خانوارهای روستایی که توسط زنان اداره میشوند در موجهای گرما بهطور متوسط ۸٪ و در سیلها ۳٪ درآمد بیشتری نسبت به خانوارهای مردانه از دست میدهند.
- تبعیض ساختاری ویژه در دسترسی محدود به زمین، فناوری و اعتبار برای زنان و افراد فقیر مشخص است.
- گزارش نشان میدهد که ترکیب فقر و تبعیض (جنسیتی یا مکانی) آسیبپذیری در برابر تغییر اقلیم را افزایش میدهد و توان سازگاری را کاهش میدهد.
سازمان بینالمللی کار (ILO) گزارش حمایت اجتماعی جهانی ۲۰۲۴-۲۰۲۶: حمایت اجتماعی همگانی برای اقدام اقلیمی و گذار عادلانه ۲۰۲۴
- طبق این گزارش، حدود ۳٬۸ میلیارد نفر (از جمله ۱٬۸ میلیارد کودک) هیچگونه حمایت اجتماعی ندارند، و در ۲۰ کشوری که بیشترین آسیبپذیری اقلیمی را دارند، ۹۱٬۳٪ جمعیت بدون پوشش حمایتیاند.
- گزارش تأکید میکند که حمایت اجتماعی برای مقابله با شوکهای اقلیمی و تضمین گذار عادلانه به اقتصادهای سبز حیاتی است و نمیتوان آن را به بیمسئولیتی کشورهای بهره مند تقلیل داد.
- پیوند معناداری میان فقر و تبعیض وجود دارد. افراد فقیرتر و بهویژه زنان کمتر از مردان از حمایت اجتماعی برخوردارند (حدود ۵۰٪ در برابر ۵۵٪)..
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) گزارش همکاری برای توسعه ۲۰۲۴
گزارش هشدار میدهد که خطرات اقلیمی فوریت پایان دادن به فقر و نابرابری را دوچندان کرده است.
- در گزارش به نمونه هایی از کشورهایی در آفریقا اشاره میکند که در انها بهرهوری کشاورزی ممکن است تا سال ۲۰۵۰ بین ۱۰ تا ۲۰٪ کاهش یابد؛ در آسیا و اقیانوس آرام میلیونها نفر در معرض خطر گرسنگی و آسیب اقلیمی قرار دارند.
- در مجموع این گزارش نیز نشان میدهد که چطور فقر، نابرابری و تاثیر تغییر اقلیم عمیقاً درهمتنیدهاند و حل یکی بدون دیگری ممکن نیست.
- این گزارش هشدار میدهد که توسعه اجتماعی از سوی بحرانهای همزمان، بیماریهای همهگیری، جنگ، و تغییر اقلیم تهدید میشود.
- تبعیض ساختاری اقتصادی و اجتماعی باعث میشود، گروه های فقیر و کم منبع توانایی کمتری برای سازگاری و واکنش به بحرانهای اقلیمی داشته باشند.
میتوان در مجموع نتیجه گرفت که چطور فقر و تبعیض (جنسیتی، اقتصادی، جغرافیایی) آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی را افزایش میدهند. اقدامات سازگاری و حمایتهای اجتماعی غالباً ناکافی یا نامتناسباند، بهویژه برای گروههای محروم و مقابله مؤثر با بحران اقلیم بدون رفع نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست.
چگونه ثروت تعداد کمی میتواند اینقدر و به این سرعت افزایش یابد؟
گزارش آکسفام در مورد سیستمهای روابط مشتریمداری، با قدرت همزمان و عظیم بازار که توسط کسبوکارهای تعداد کمی از افراد ممتاز کنترل میشود، بحث میکند. کافی است بگوییم که با جمع کردن درآمد ۱۰ شرکت بزرگ جهان، از جمله والمارت، آمازون و اپل، نتیجه تقریباً ۴٬۶ تریلیون دلار میشود، رقمی که از تولید ناخالص داخلی کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، انگلستان و فرانسه فراتر میرود و حتی دو برابر ایتالیا است. این اعداد، قدرت تعداد کمی را بر بسیاری، نه تنها در حوزه اقتصادی، بلکه در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز تأیید میکند و نابرابریها را به طرز نگرانکنندهای افزایش میدهد.
هر ساله شمال جهان تقریباً ۱ تریلیون دلار از جنوب جهان «استخراج» میکند. در یک تقارن انحرافی، به عبارت دیگر، ۱٪ ثروتمندترین افراد جهان اکنون ۴۵٪ از کل ثروت سیاره را در اختیار دارند.
علاوه بر این، ثروت ۱۰ نفر از ثروتمندترین افراد جهان روزانه نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار افزایش یافته است. این گزارش استدلال میکند که حتی اگر ۹۹٪ از ثروت آنها یک شبه تبخیر شود، آنها همچنان میلیاردر خواهند بود.
اعداد این گزارشها بسیار بزرگاند و در بخشهایی انتزاعی به نظر میرسند. گروهی هستند که پیشنهاد «توزیع ثروت و فرصتهای برابر برای پایان فقر» را سادهسازی اغراقآمیزی از واقعیت میدانند. اما اگر به مسیر این درآمدزایی و افزایش آن نگاه کنیم درمییابیم که چطور این آمارهای شفاف و شوکآور تصویر روشنی از انحصار ثروت و رابطه ثروت افراطی و سیاستگذاریهای منفعتطلبانه به دست میدهد.
سیستمهای روابط مشتریمداری، با قدرت همزمان و عظیم بازار که توسط کسبوکارهای تعداد کمی از افراد به شکل ویژه کنترل میشود، یکی از مهمترین عوامل افزایش سریع ثروت است. کافی است بگوییم که با جمع کردن درآمد ۱۰ شرکت بزرگ جهان، از جمله والمارت، آمازون و اپل، نتیجه تقریباً ۴٬۶ تریلیون دلار میشود، رقمی که از تولید ناخالص داخلی کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، انگلستان و فرانسه فراتر میرود و حتی دو برابر ایتالیا است. این اعداد، تسلط قدرت تعداد کمی را بر بسیاری، نه تنها در حوزه اقتصادی، بلکه در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأیید میکند و نابرابریها را بهطرز نگرانکنندهای افزایش میدهد.
گزارش آکسفام در پیوند گزارشهای متعدد این مسئله مهم را قابل توجه میداند، این که بحران، بحران کمبود منابع نیست بلکه بحران نابرابری است.
کنفرانس جهانی تغییر اقلیم در پیوند بیعدالتی
سند رسمی COP30 در دستور کار عملی به صراحت میگوید که راهحلهای اقلیمی باید عدالت اقلیمی را ترویج دهند، با گرسنگی و فقر را مبارزه کنند، و به رفع نابرابریهای ساختاری، از جمله جنسیتی، نژادی و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی بپردازند.
در یکی از مطالب مربوط به COP30 آمده است که این دستور کار، «چشمانداز جنسیتی را برای تسریع در گذار عادلانه و فراگیر» میکند. زنان و دیگر گروههای آسیبپذیر، از جمله جمعیتهای فقیر، نه تنها قربانیان تغییرات اقلیمیاند، بلکه «بازیگران راهحلها» هستند.
در آفریقا، در «روز جنسیت» که مقدماتی برای COP30 بود. سندی از AWID (انجمن حقوق زنان برای توسعه) منتشر شد با عنوان «راهحلهای اقتصادی فمینیستی: راهحلهای واقعی برای عدالت اقلیمی، COP 30 تشریح میکند که چگونه راهحلهای اقتصادی با رویکرد زنانه برای پرداختن به فقر زنان در زمینه اقلیمی لازم است.
زنان، بهخصوص در کشورهای درحال توسعه، بهطور نسبی بیشتر در معرض تاثیرات تغییر اقلیم هستند. آنها بیشتر در معرض بار بیشتر کار مراقبتی، جمعآوری آب یا هیزم یا از دست دادن معیشت هستند. این عوامل میتواند به فقر زنان منجر شود.
سیاستها و تأمین مالی اقلیمی که جنسیت را لحاظ نکنند، ممکن است زنان فقیر را نادیده بگیرند یا نابرابریها را تشدید کنند.
زنان فقیر درزمینههای آسیبپذیر(منطقه روستایی، جمعیت بومی، اقتصاد غیررسمی) کمتر به منابع مالی، فناوری، زیرساختهای سازگاری اقلیمی دسترسی دارند و این همه فقرشان را تشدید میکند.
وارد کردن «بعد جنسیتی» در سیاستهای اقلیمی یعنی نه فقط حمایت، بلکه توانمندسازی. زنان بهعنوان رهبران راهحلها (کشاورزی اکولوژیک، اقتصاد محلی، انرژی تجدیدپذیر) میتوانند در کاهش فقر زنان هم نقش داشته باشند.
تأمین مالی اقلیمی باید بهصورت صریح زنان و گروههای فقیرتر را مدنظر قرار دهد: مثلاً سند AWID خواستار«مالیات تاثیر بر تغییر اقلیمی است که به زنان و دختران، بهویژه در زمینههای بحرانزده میرسد» است.
در همین گزارش آمده است، سیاستهای گذار عادلانه (just transition) باید تضمین کنند که زنان فقیر«پا پس نمیکشند». اگر مثلاً اقتصاد محلیای که به انرژی فسیلی متکی است در حال تغییر باشد، زنان شاغل در آن بخش یا وابسته به آن باید جایگزین داشته باشند.
روایت ایران
زنان، بهویژه سرپرست خانوار، زنان روستایی، زنان گروههای اقلیتها، در معرض فقر شدیدتری هستند. زنان در اقتصاد غیررسمی، اشتغال نامطمئن، درآمد کمتر و فقدان حمایتهای رسمی بیشترند. اما نرخ بسیار پایین مشارکت اقتصادی زنان( حدود ۱۴٪ ) دسترسی محدود به مالکیت زمین، داراییها، اعتبار بانکی برای زنان روستایی نشان میدهد که قانون حمایتگری در مسیر رفع تبعیض جنسیتی وجود ندارد. فقر زنان ارتباط مستقیم با محرومیت از آموزش، مراقبت بهداشت، حقوق مالکیت، و اشتغال دارد و همین چرخهٔ فقر را تداوم میدهد.
در مناطق خشک و تحت تأثیر تغییر اقلیم مانند خشکسالی، زنان نسبت به مردان از آموزش پایینتر، اشتغال کمتر، و ظرفیت نابرابر برای سازگاری برخوردارند. مطالعهای در ایران نشان میدهد که زنان در مناطق تحت خشکسالی با شکاف جنسیتی در سواد و اشتغال مواجهاند.
ایران دارای برنامههای رسمیای برای مدیریت تغییر اقلیم نیست که بهطور ویژه زنان را هدف قرار داده باشد یا با دید آموزش، توانمندسازی، مشارکت زنان در تصمیمگیری اقلیمی تدوین شده باشد. مشارکت کم زنان در تصمیمات محلی و ملی اقلیمی، فقدان دادههای جنسیتمحور، ضعف در تقویت معیشتهای جایگزین برای زنان در مناطق تحت تاثیر تغییر اقلیم باعث شده که زنان بیش از پیش در چرخه فقر گرفتار شوند. به این ترتیب وقتی منابع طبیعی کمتر میشود، کشاورزی و دامداری آسیب میبیند، و فرصتهای اقتصادی کم میشود.




نظرها
نظری وجود ندارد.