طی سه دهه مصرف گوشت قرمز در ایران ۶۶ درصد کاهش داشته است
آمار رسمی در ایران نشان میدهد که گوشت قرمز طی حدود سه دهه، از یک کالای روزمره به کالایی لوکس برای بخش بزرگی از جامعه تبدیل شده است. زنگ خطر جدی برای سلامت عمومی و تشدید نابرابریهای اجتماعی.

خرید گوشت قرمز در ایران ـ عکس از آرشیو
وبسایت فرارو در ایران آماری منتشر کرده که نشان میدهند که در ۳۱ سال مصرف گوشت قرمز در ایران ۶۶ درصد کاهش داشته است.
بر پایه دادههای رسمی، سقوط مصرف گوشت قرمز در خانوارهای ایرانی در دو مرحله قابل مشاهده و تحلیل است:
دوره نخست (۱۳۷۱ تا ۱۳۹۳): مصرف متوسط سالانه گوشت قرمز یک خانوار ایرانی از ۹۵ کیلوگرم در سال ۱۳۷۱ با سقوط ۵۷ درصدی به ۴۱ کیلوگرم در سال ۱۳۹۳ رسیده است.
این آمار نشان میدهد که طی ۲۲ سال، گوشت از یک جزء دائمی و روزمره در سبد غذایی، به یک کالای هفتگی و حتی ماهانه تقلیل یافته است.
دوره دوم (۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲): روند کاهشی متوقف نشده و در این دوره ۹ ساله، مصرف باز هم ۲۲ درصد کاهش یافته و از ۴۱ کیلوگرم به ۳۲ کیلوگرم رسیده است.
به این ترتیب، در یک بازه زمانی ۳۱ ساله (۱۳۷۱ تا ۱۴۰۲)، مصرف سرانه گوشت قرمز خانوارها با کاهشی در حدود ۶۶ درصد (از ۹۵ به ۳۲ کیلوگرم) مواجه شده است.
این روند، گواه روشن تبدیل شدن گوشت به یک کالای «لوکس» و نه «اساسی» است.
کارگران و دهکهای پایین قربانی گرانی
در حال حاضر، قیمتهای نجومی گوشت در بازار، خرید آن را برای بخشهای وسیعی از جامعه ناممکن ساخته است. بر اساس قیمتهای کنونی، سردست بدون گردن گوسفندی (یک کیلوگرم) بیش از یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و گوشت قیمهای گوسفندی بیش از یک میلیون و ۴۵۰ هزار تومان قیمت دارد.
این اعداد بهروشنی ابعاد بحران را نمایان میسازند؛ بهطوری که یک کارگر برای خرید تنها یک کیلوگرم گوشت خورشتی باید بیش از ۱۰ درصد از کل درآمد ماهانه خود را هزینه کند. این در حالی است که کارگران و خانوارهای آنها جمعیتی بالغ بر ۲۵ میلیون نفر از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
جهشهای ارزی و تورم افسارگسیخته در دهههای اخیر، تیر خلاص را به قدرت خرید خانوارهای ایرانی برای تأمین پروتئین زده و این روند را تسریع کرده است.
بحران سه وجهی: اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی
این سقوط آزاد در مصرف گوشت، پیامدهای عمیق و چندوجهی در ساختار اقتصادی، اجتماعی و سلامت کشور به همراه دارد:
۱. پیامد اقتصادی و لوکسسازی کالا
افزایش هزینههای تولید و واردات، گوشت قرمز را به کالایی لوکس تبدیل کرده و خانوارهای پرشماری را مجبور به کاهش مصرف یا جایگزینی آن با منابع پروتئینی ارزانتر نظیر مرغ یا حبوبات نموده است. این تغییر الگو نهتنها نشانگر کاهش قدرت خرید است، بلکه در بلندمدت، میتواند به کاهش تقاضای بازار، کاهش تولید و رکود اقتصادی در صنعت دام و زنجیره تأمین آن منجر شود. همچنین، گرانی گوشت بهطور غیرمستقیم بر تورم عمومی دامن زده و هزینههای سایر کالاها و خدمات را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
۲. پیامد اجتماعی و تعمیق نابرابری
نکته دوم، بحران نابرابری اجتماعی است. عدم دسترسی به یک نیاز اساسی مانند منابع پروتئینی سالم، شکافهای طبقاتی و اجتماعی را عمیقتر میکند. اقشار کمدرآمد، بهویژه در مناطق محروم و حاشیهنشین، کمترین دسترسی را به منابع پروتئینی سالم دارند و این امر، فاصله بین طبقات اجتماعی را به شکل خطرناکی افزایش میدهد. این احساس ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه، همچنین میتواند در بلندمدت بسترنارضایتیهای اجتماعی را فراهم سازد.
۳. پیامد بهداشتی و تهدید سلامت عمومی
کاهش دسترسی به گوشت قرمز که منبع غنی از اسیدهای آمینه ضروری، ویتامینها و مواد معدنی است، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی جامعه محسوب میشود. کمبود پروتئین میتواند منجر به بیماریهایی نظیر ضعف عضلانی، کمخونی، افت سیستم ایمنی و اختلالات رشد در کودکان شود. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان میشود که مقامهای وزارت بهداشت اخیراً اعلام کردهاند یکسوم از مرگومیرهای جاری در ایران منشأ تغذیهای دارند. افزون بر اثرات فیزیکی، سوءتغذیه میتواند بر سلامت روانی افراد نیز تأثیر منفی گذاشته و به اختلالاتی نظیر اضطراب و افسردگی منجر شود.
بحران گرانی گوشت قرمز و کمبود دسترسی به پروتئین، چالشی اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی و تهدیدی آشکار علیه سلامت عمومی و بهویژه سلامت اقشار کمدرآمد و نشانهای از نابرابریهای اجتماعی است.




نظرها
ما حیوانات
فارغ از موضوع مشکلات فزایندهی تأمین معیشت مردم که شیرازهی زندگیها را در معرض فروپاشی قرار داده، اشارهای به یک نتیجهگیری کاملاً ضد علمی و سوگیرانه در این مقاله را لازم دانستم. اطلاق مصرف گوشت بهعنوان یک ضرورت سلامتی، در حالی که رژیمهای گیاهی عمده نیازهای ضروری بدن را میتواند تأمین کند (منهای ضرورت مصرف مکمل B12) یا ناشی از یک سوگیری متعصبانهی گونهپرستانه است و یا در بهترین تحلیل یک ناآگاهی. دیدگاههای کنونی در حوزهی تغذیه بر این نکته تأکید دارند که پروتئین و اسیدهای آمینهی ضروری را میتوان بهطور کامل از منابع گیاهی به دست آورد. مراجع معتبری چون آکادمی تغذیه و رژیمهای غذایی آمریکا (Position of the Academy of Nutrition and Dietetics: Vegetarian Diets) رژیمهای کاملاً گیاهی را برای تمامی مراحل زندگی، ازجمله نوزادی و بارداری، مناسب میدانند. بنابراین، اطلاق عنوان "ضرورت سلامتی" به مصرف گوشت، فارغ از سوگیریهای احتمالی، فاقد پشتوانهی کافی علمی است و میتواند راهحلهای مبتنی بر غذاهای گیاهی را نادیده بگیرد.