بیانیهی اعتراضی درباره حمله به مجلس سوگواری در مشهد: در دفاع از حق سوگ، آزادی تجمع و کرامت انسانی
نزدیک به دویست تن از فعالان سیاسی-مدنی و نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران در بیانیهای اعتراضی نسبت به بازداشتهای گسترده در مراسم یادبود خسرو علیکردی در مشهد واکنش نشان دادند. امضاکنندگان با تأکید بر کرامت انسانی و حقوق بشر، خواستار آزادی فوری بازداشتشدگان، پایان خشونت علیه تجمعهای مسالمتآمیز و بهرسمیتشناختن حق جامعه برای سوگواری و بیان مستقل هستند.

ما، امضاکنندگان این بیانیه، حملهی نیروهای امنیتی و انتظامی به مجلس سوگواری شادروان خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری، در شهر مشهد و پیامدهای آن ، ضربوشتم، ارعاب و بازداشت حاضران، از جمله نرگس محمدی، عالیه مطلّبزاده، سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی، علی آدینه زاده، حسن باقری نیا، جواد علیکردی و دیگر شهروندان را بهصراحت محکوم میکنیم.
این رخداد را نمیتوان برخوردی موردی یا انتظامی و امنیتی دانست. آنچه در مشهد روی داد، بازتاب منطق حاکمیتی است که حتی سوگواری جمعی و مسالمتآمیز را تهدید تلقی میکند. این اقدام اخلال در نظم عمومی نبود، بلکه تعرض به جامعه و به یکی از ابتداییترین اشکال زیست جمعی بود: گردهمآمدن برای بهرسمیتشناختن فقدان.
در نظامهای اقتدارگرا، مسئله اصلی صرفاً وجود ممنوعیتها نیست، بلکه نفی امکان کنش مستقل است. هر کنشی که خارج از کنترل مستقیم قدرت شکل بگیرد، حتی اگر خاموش، آیینی و صلحآمیز باشد، بالقوه امنیتی تلقی میشود. در چنین نظمی، «امنیت» بهجای حفاظت از شهروندان، به ابزاری برای کنترل و حذف استقلال اجتماعی بدل میشود.
از منظر حقوق بشر، حمله به مجلس سوگواری نقض همزمان چند حق بنیادین است: آزادی تجمعات مسالمتآمیز، کرامت انسانی، آزادی بیان در اشکال غیرکلامی آن، و حق سوگواری بهعنوان بخشی جداییناپذیر از حیات فرهنگی و اجتماعی. بازداشت حاضران در این رویداد نیز نه پاسخی به تهدید، بلکه نشانهی هراس ساختاری از جامعهای است که هنوز قادر است درباره رنج، فقدان و عدالت به زبان خود سخن بگوید.
ما هشدار میدهیم که عادیسازی چنین برخوردهایی طی سالهای اخیر به زوال تدریجی مفهوم «حق» میانجامد. هنگامی که سوگواری و گردهمآیی جرمانگاری میشود، زیست انسانی به مهارت «دچار نشدن» تقلیل مییابد: دچار دیدهشدن، دچار گفتن، دچار باهمبودن.
این بیانیه دعوت به هیجانسازی نیست، بلکه تلاشی است برای حفظ زبان و معنا. نامبردن دقیق از آنچه رخ داده، تفکیک امنیت از سرکوب، و تأکید بر اینکه حقوق بشر امتیاز اعطایی نیست، بلکه بنیان مشروعیت هر نظم سیاسی است، حداقلِ مسئولیت ما در برابر خشونت ساختاری است.
ما خواستار:
آزادی بیقیدوشرط تمامی بازداشتشدگان این رویداد؛
رسیدگی سریع و بدون فوت وقت پزشکی و دارویی به بازداشت شدگانی که سابقه بیماریهای صعب العلاج و خاص دارند، و نرسیدن دارو میتواند موجب عواقب خطرناک شود؛
پایاندادن به برخوردهای خشونتآمیز با تجمعات مسالمتآمیز؛
و بهرسمیتشناختن حق جامعه برای برپایی مراسمها، تجمع و بیان مستقل هستیم.
در شرایطی که اختیار از بیرون محدود شده، هنوز یک مسئولیت جمعی باقی است: حفظ معنا، حفظ زبان، و حفظ این حقیقت بنیادین که انسان، حتی در سرکوبگرانهترین شرایط، صرفاً «موضوعِ مدیریت» نیست.





نظرها
نظری وجود ندارد.