سیل در گیاوانزمین سدهای غیراستاندارد را شکست
بارشهای اخیر در جنوب شرق کشور، با سدسازیهای غیراصولی شرکت ماهان وابسته به سپاه، به فاجعهای زیستمحیطی و معیشتی بدل شده است.

سیل در دشت گیاوانزمین، واقع در مناطق جنوبی سیستان و بلوچستان ـ عکس از ویدئوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی
بارشهای روزهای پایانی آذرماه ۱۴۰۴ که برای بسیاری از مناطق اقلیم بلوچستان نوید زندگی و طراوت داشت، در دشت گیاوانزمین به بحرانی کمسابقه انجامید.
بهگزارش «رسانک» که خبرهای مربوط به بلوچها را منتشر میکند، روز دوشنبه اول دیماه، شکست سدهای خاکی فاقد استاندارد در بالادست دشت گیاوانزمین، واقع در مناطق جنوبی سیستان و بلوچستان، موجب سرازیر شدن حجم عظیمی از آب به روستاها و اراضی کشاورزی شهرستانهای جاسک و سیریک شد؛ رخدادی که بنا بر گزارشهای میدانی، مستقیماً با فعالیتها و سدسازیهای غیراصولی شرکت ماهان وابسته به سپاه پاسداران ارتباط دارد.
بنا به این گزارش، گیاوانزمین که حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ هکتار اراضی حاصلخیز آن با سرمایهگذاری ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومانی کشاورزان محلی به یکی از قطبهای تولید هندوانه صادراتی کشور تبدیل شده بود، طی چند ساعت بهطور کامل زیر آب رفت. این منطقه سالها تأمینکننده محصول برای بازارهای خارجی از جمله ترکیه، روسیه، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس بود و اکنون کل چرخه تولید، اشتغال و صادرات آن از هم پاشیده است.
بهگفته منابع محلی، شرکت ماهان طی سالهای اخیر با تصرف هزاران هکتار از زمینهای آبا و اجدادی مردم در بالادست دشت گیاوانزمین، اقدام به احداث چندین سد خاکی بزرگ با ارتفاعی حدود ۴۰ متر کرده بود؛ سدهایی که بدون رعایت الزامات فنی و ایمنی، مسیر طبیعی سیلابها را مسدود کرده و با نخستین بارشهای جدی فرو ریختند. نتیجه این شکست، غرق شدن کامل روستاهایی چون نگر پایین و بالا، باغان، بهمدی، گزپیر و چندین آبادی دیگر و جانباختن یک کودک هفتساله در روستای مهرگی بود.
این فاجعه در حالی رخ داد که در سیل سال ۱۳۹۸، با وجود بارش حدود ۲۵۰ میلیمتر باران، منطقه آسیب جدی ندیده بود.
کارشناسان معتقدند تفاوت امسال، نه در میزان بارش، بلکه در دخالتهای انسانی، سدسازیهای بیضابطه و فقدان نظارت مؤثر بر پروژههای آبخیزداری نهفته است؛ مداخلههایی که یک پدیده طبیعی را به بحران انسانی بدل کردهاند.
پیامدهای سیل تنها به تخریب خانهها و از بین رفتن اسناد و داراییهای مردم محدود نمانده است. نابودی مزارع، بیکاری مستقیم و غیرمستقیم ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر، ورشکستگی کشاورزان و باقی ماندن بدهیهای سنگین، آینده معیشتی منطقه را با ابهام جدی مواجه کرده است.
سه روز پس از حادثه، بنا به گفته اهالی، حضور مسئولان عمدتاً به بازدیدهای کوتاه و ثبت تصاویر محدود شده و امدادرسانی و اسکان اضطراری همچنان به کمکهای مردمی وابسته است.
همزمان با این فاجعه، بارشهای اخیر باعث آبگیری موقت بخشهایی از تالاب جازموریان نیز شد؛ تالابی که سالها بهدلیل خشکسالی و سدسازیهای گسترده در بالادست، به کانون گردوغبار تبدیل شده بود.
هرچند این آبگیری کوتاهمدت، امیدی زودگذر برای بازگشت حیات به تالاب ایجاد کرده، اما فعالان محیط زیست هشدار میدهند که بدون تأمین حقآبه و بازنگری در سیاستهای مدیریت آب، جازموریان همچنان میان سیلابهای مقطعی و خشکیهای طولانی در نوسان خواهد ماند.
ویدئوهای منتشرشده از رودبارزمین و گیاوانزمین، دو رویه متضاد باران را نشان میدهد؛ از شادی کودکان و طراوت طبیعت تا ویرانی خانهها و زمینها. واقعیتی که بار دیگر این پرسش را پیش میکشد: در کشوری که همزمان با خشکسالی مزمن و سیلابهای مخرب دستوپنجه نرم میکند، تا چه اندازه نقش مدیریت نادرست منابع آب و بیتوجهی به ملاحظات زیستمحیطی در تشدید بحرانها جدی گرفته میشود؟
تداوم سدسازیهای غیراصولی، تغییر کاربری گسترده اراضی و نادیده گرفتن ظرفیتهای طبیعی حوضههای آبریز، نهتنها امنیت زیستمحیطی، بلکه امنیت معیشتی و جانی ساکنان مناطق پاییندست را تهدید میکند؛ هشداری که فاجعه گیاوانزمین آن را به شکلی عریان و پرهزینه یادآور شد.






نظرها
نظری وجود ندارد.