ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اعتراضات کارگری: نکاتی مقدماتی برای یک جمع‌بندی چهار ساله

این گزارش هم به سیر حرکت‌های کارگری در دوره اخیر نظر دارد، و هم به بازتاب آنها در گزارش‌های کارگری زمانه.

نزدیک به چهار سال از فعالیت منسجم و متمرکز بنیاد رسانه‌ای زمانه برای انعکاس مسائل مربوط به حقوق کارگران می‌گذرد.

اولین گزارش جامع زمانه در مرداد سال ۱۳۹۷ و به صورت دوماهنامه و به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شد، پس از آنکه موجی از اعتراضات کارگری را از پاییز سال ۱۳۹۷ ایران را در نوردیده بود. 

پاییز ۹۷ را می‌توان نقطه عطفی در اعتراضات کارگری برشمرد. در آن مقطع، دو مجتمع بزرگ صنعتی یعنی نیشکر هفت‌تپه و مجتمع فولاد اهواز به ‌طور همزمان و به مدت طولانی دست به اعتصاب و اعتراض زدند. اعتصاب ۳۸ روزه گروه ملی صنعتی فولاد اهواز در آبان و آذرماه  ۹۷ از طولانی‌ترین اعتصابات کارگری در تاریخ ایران تا آن زمان بود.

 به واسطه این اعتراضات (که به نوعی در تداوم اعتراضات دی ماه  ۱۳۹۶ قرار می‌گرفتند)، فضای سیاسی، ایدئولوژیک و رسانه‌ای جامعه پس از سال‌ها تحت تأثیر اعتراض فرودوستان قرار گرفت. 

اهمیت نمادین خیزش دی ماه ۹۶ و در ادامه پاییز کارگری ۹۷ را نباید دست‌کم گرفت. این اعتراضات معرف ضربه و شکافی دوگانه بودند، هم در دستگاه ایدئولوژیک نظام حاکم که «محرومان»‌ و «مستضعفین» را حامیان بلاشرط خود معرفی می‌کرد و هم  در پیش‌فرض‌ها و باورهای ایدئولوژیک آن دسته از مخالفان جمهوری اسلامی که  «طبقه متوسط» را  پیشاهنگ و عامل انحصاری اعتراضات و تغییرات در ایران می‌دانستند. 

این شکاف با تداوم اعتراضات کارگری و البته تکرار خیزش‌‌های توده‌ای (به ویژه در آبان ۹۸) عمیق‌تر شد. و امروز جنبش اعتراضی کارگری یک واقعیت انکار ناپذیر معادلات سیاسی و  اجتماعی ایران بدل شده است.

از  سال ۹۷ تا امروز  و علی رغم وقفه و انجماد اجتماعی ناشی از بحران کرونا، هر هفته بیش از دهها اعتصاب و تجمع کارگری در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها، کاهش یا توقف ظرفیت تولید، اخراج کارگران، شرایط سخت  و غیراستاندارد کاری، خصوصی‌سازی و در اعتراض به طرح‌ها و لایحه‌های حکومتی در بخش‌های مختلف اقتصادی و در گوشه و کنار ایران برپا شده است. بنا به گزارش‌های غیر رسمی، برای مثال، در  سال ۱۳۹۹، دستکم ۳ هزار و ۸۷۳ تجمع اعتراضی کارگری برگزار شد.

بنیاد رسانه‌ای زمانه به طور منظم این اعتراضات را در ۴ سال گذشته پوشش داده است. 

اعتراضات سراسری

همزمان با چرخش قرن، مبارزات کارگری نیز وارد فاز تازه‌ای شده که یکی از ویژگی‌‌های اصلی آن «سراسری»‌ شدن اعتراضات است، امری که تا پیش از این بی‌سابقه بود. 

به یاد بیاوریم اعتصاب رانندگان کامیون در مهر ۱۳۹۷ به  ۳۸۱  شهر گسترش یافت و موجب اختلال در توزیع سوخت و برخی اقلام کالایی در بعضی از مناطق ایران شد.

معلمان نیز  در سال ۹۷  در سه نوبت تحصن و اعتصاب سراسری (۱۹ و ۲۰ اردیبهشت، ۲۲ و ۲۳ مهر، ۲۲ و  ۲۳ آبان) برگزار کردند. این اعتصاب‌ها و اعتراضات فراگیر در مدرسه و در خیابان تکرار شد و به موج اخیر تجمعات خیابانی معلمان در ارتباط با لایحه رتبه‌بندی رسید. 

 معلمان و فرهنگیان در  ۲۲ آذر ۱۴۰۰ با برگزاری تجمع‌ در ۸۰ شهر بدون شک یکی از تاریخی‌ترین روز‌های تقویم کارگری پس از انقلاب را رقم زدند. 

بازنشستگان نیز همچون معلمان در سالهای اخیر به شکلی فراگیر و سراسری توانسته‌اند «کار» را به «خیابان» گره بزنند. بازنشستگان تأمین اجتماعی  در سال ۱۴۰۰، ۵۲ مرتبه در شهرهای مختلف به خیابان آمدند تا به سیاست‌های فقیرسازی دولت اعتراض کنند.

باید همچنین اشاره کرد به اعتصاب کارگران پیمانی نفت و گاز در تابستان ۱۳۹۹ که  تا حدود ۵۰ مرکز انرژی در ده استان کشور گسترش یافت.

این اعتراضات فراگیر و همزمان در شهرهای مختلف به ویژه از این بابت اهمیت دارند که در غیاب فدارسیون‌ها، کنفدراسیون‌های کارگری و به طور کلی نهادهای صنفی سراسری و غالباً تنها متکی بر ظرفیت‌های تلگرامی و واتساپی سازماندهی رخ دادند.

مضاف براین، این اعتراضات فراگیر در شرایط رکود اقتصادی و به‌رغم ناامنی شغلی همه‌جاگستر رخ دادند؛‌ دو عاملی که همواره دشمن تشکل‌یابی صنفی اند. 

در همه بخش‌ها البته شاهد اعتراضات سراسری یا شبه-‌سراسری نبودیم. برخی از حرکت‌ها همچنان اعتراضات دامنه‌دار کشاورزان شرق اصفهان ذاتاً خصلتی محلی داشتند. 

کارگران پیمانی شهرداری‌ها نیز برای مثال، برخلاف کارگران پیمانی نفت و گاز ، نتوانسته‌اند همدیگر را پیدا کنند. بیشترین فراوانی اعتراض در سالهای اخیر را باید به نام کارگران شهرداری نوشت که با قراردادهای موقت و به واسطه شرکته‌ای پیمانکاری با حداقل دستمزد به کار گرفته می‌شوند. علی‌رغم گستردگی، تعدد و تکرار، کارگران شهرداری اما تاکنون قادر به برگزاری تجمع‌ها فراگیر سراسری برگزار نبوده‌اند.

ارتباط ارگانیک صنفی نیز میان کارگران بخش‌های مختلف اقتصادی وجود ندارد یا خیلی ضعیت است. و این در حالی است که بسیاری از مسائل و مشکلات مشترک است. موقتی، قراردادی و پیمانی شدن کار، برای مثال، معضلی است که کم و بیش سایه آن بر کل نیروی کار در ایران گسترده است. 

خودآیینی کارگری

روند مبارزات کارگری در طی ۴ سال گذشته، نه فقط حاکی از رشدی کمی اعتراضات  بلکه  نشانگر رشد کیفی مطالبات نیز بوده‌اند.

 در این مدت، کارگران  شکل‌های مختلف سازماندهی را به آزمون گذاردند و البته پیشنهاداتی را در جریان مبارزات خود ارائه دادند که می‌تواند مبنای زندگی  شایسته برای تمام شهروندان ایرانی باشند؛ پیشنهاداتی همچون آموزش و بیمه رایگان همگانی.

از این بابت، کارگران نیشکر هفت‌تپه و کانون‌های صنفی معلمان دو نمونه قابل توجه اند. 

کارگران نیشکر هفت تپه، که یکی از کانون‌های الهام کارگری در سالهای اخیر بوده‌اند، پس از تجربه سازمان‌دهی سندیکایی در سالهای قبل الگوی «مجمع نمایندگان» را برگزیدند؛ و البته نگذاشتند با پا گرفتن «شورای اسلامی کارگری» صف کارگران این شرکت دو پاره شود. به طور مشخص، آنها پیشنهاد ویژه اداره شورایی نیشکر هفت‌ تپه را دادند.

۱۷ آبان ۱۳۹۷ اسماعیل بخشی خواستار «خودگردانی» شرکت نیشکر هفت‌تپه و اداره آن تحت نظر «شوراهای کارگری» شد و در ۲۲ مهر ۱۴۰۰، ابراهیم عباسی منجزی  گفت : «در هفت تپه ما یک شورا داریم  که پنج هزار نفری است و ما با خرد جمعی تصمیم می‌گیریم.»

در صدر پیشنهادات کارگری، و از جمله کارگران هفت‌تپه، موضوع «نه به خصوصی‌سازی» قرار می‌گیرد.

از گروه ملی صنعتی فولاد اهواز تا هپکو اراک، از مجتمع کشت و صنعت و دامپروری مغان تا معادن ذغال سنگ کرمان، از بیمارستان امام خمینی کرج تا کیان تایر، توقف فعالیت تولیدی یا خدماتی،‌ اخراج و تعدیل کارگران و عدم پرداخت دستمزدها پس از انتقال واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی، داستان تکراری کارگران در سالهای اخیر بوده است. 

«خصوصی‌سازی» سرفصلی است که نه مقامات جمهوری اسلامی چندان مایل اند مورد توجه قرار بگیرد و نه بخش گسترده‌ای از مخالفان سنتی جمهوری اسلامی. و با این حال،‌ کارگران با مقاومت و مبارزه پیگیر خود این موضوع را به مرکز توجهات آوردند و به مباحث روز سیاسی تحمیل کردند. 

معلمان نیز در سالهای اخیر مصدر ارائه پیشنهاداتی بودند که بعضاً ارزش و اهمیتی همگانی دارند. مطالباتی همچون خواست عدالت در دستمزد، آموزش رایگان همگانی، آزادی فعالیت و تشکل‌یابی صنفی، آموزش غیر ایدئولوژیک، آموزش به زبان مادری و دیگر شعارهایی که کم و بیش در اعتراض‌های معلمان شنیده شد، می‌توانند قطب‌نمایی برای جهت‌یابی مسیر تغییر اجتماعی و در واقع پیش‌نوسی برای آینده  ایران باشند.

مهمترین پیشنهاد و ابتکار عملی کارگران اما بدون شک به موضوع «خودآیینی» در مبارزه مربوط می‌شود. کارگران نه از احزاب و گروه‌های سیاسی داخل کشور دست یاری طلب کردند و نه چشم امید به خارج از کشور بستند، آنها حقیقتاً روی پای خودشان ایستادند و به دیگر گروه‌ها و اقشار درس مبارزه دارند. خود آیینی کارگری در ایران سرمایه‌ای بزرگ برای همه مردم ایران است.

کارگران در مسیر تحقق خودآئینی خویش البته نیازمند آن‌ اند که بیش از پیش به یک نیروی کنشکر و آفریننده بدل شوند، ایده‌پردازی کنند و پیشنهادات خویش را به جامعه عرضه کنند. علی‌‌رغم رشد کمی و کیفی اعتراضات کارگری و پیشنهاداتی که کارگران که در سالهای اخیر برای یک جامعه بهتر ارائه کردند، حرکت‌های کارگری تا حد زیادی واکنشی بوده‌اند. 

 در فهرست پیشنهادات کارگری غایب بزرگ مسأله محیط‌زیست است. موضوع برابری جنسیتی همچنان در حاشیه قرار دارد و خبری از طرح‌های دقیق و مشخص در مورد پیشنهادی خود کارگران همچون اداره شورایی واحدهای تولیدی دیده نمی‌شود. 

سنت سربلند مبارزه کارگری 

ایران کشوری بحران زده است و بار اصلی بحران‌های سیاسی، اقتصادی و زیست‌‌محیطی آن بر دوش فرودستان و کارگران است. با این حال،  بحران به شکل خودبه‌خودی مبارزات کارگری را با خود به همراه نمی‌آورد. نمی‌توان گفت هر وقت «نان» کارگران کم شد و نوعی آگاهی جمعی نسبت به بحران پدی آمدت، کارگران متشکل می‌شوند و مبارزه می‌کنند. در واقع، میان شرایط کلان اقتصادی و سطح فعالیت صنفی نسب و رابطه‌ای از قبل معلوم وجود ندارد. برخی از شاخص‌های اقتصادی مثل نرخ بالای تورم به طور کلی شرایط مستعدی برای تشکل‌یابی صنفی ایجاد می‌کنند، اما آنچه کمتر در در تحلیل‌ها به آن توجه می‌شود، عامل «اراده» است. 

اراده به تغییر عنصری است که بحران را به کنش و مبارزه پیوند می‌زند. و اراده به تغییر البته همواره همبستگی مستقیمی با وجود سنت مبارزه برای تغییر دارد. 

یکی از مهمترین ویژگی اعتراضات سالهای اخیر کارگری، عزم و اراده به مبارزه، انباشت تجربه‌ها و شکل‌گیری یک سنت مبارزاتی بوده است. 

کارگران در ایجاد سنت تشکل‌یابی و مبارزه صنفی البته هزینه‌های زیادی داده‌اند و از پیچ‌های زیادی عبور کرده‌اند. صدها سال بازداشت و حبس پشت سنت مبارزه کارگری‌ای است که امروز ایجاد شده است.

انباشت تجربه فرایندی یک‌شبه نیست. و در ایران به دلیل فضای اضطراری‌ای که حکومت ایجاد می‌کند، انباشت و انتقال تجربه و ایجاد سنت به طور خاص امری دشوار است. سنت یک‌شبه ایجاد نمی‌شود و یک‌شبه نیز به پایان نمی‌رسد. درست به همین خاطر، حتی اگر همین امروز با چوبی جادویی وضعیت معیشتی کارگران بهبود یابد، مبارزات آنها برای زندگی عادلاته‌تر و شایسته‌تر همچنان ادامه خواهد داشت.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.