ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مرگ کارگر افغان بر اثر سقوط در چاه ۱۲۰ متری؛ سیم‌بکسل پاره شد

این کارگر جوان که در حال حفر چاه عمیق بود، بر اثر پارگی سیم‌بکسلی که به تجهیزات بالابر متصل بوده، به ته چاه سقوط کرد. با حضور نیروهای امدادی و آتش‌نشانی، جسد بی‌جان او از چاه بیرون کشیده شد.

یک کارگر ۲۵ ساله افغان، حین کار در یک مجتمع فرهنگی ـ ورزشی در تهران، در پی پاره شدن سیم‌بکسل سقوط کرد و جان خود را از دست داد.

به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، حادثه روز دوشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴، در خیابان ۲۵ غربی محله شهرآرای تهران رخ داد. این کارگر جوان که در حال حفر چاه آب به عمق ۱۲۰ متر بود، بر اثر پارگی سیم‌بکسلی که به تجهیزات بالابر متصل بوده، به ته چاه سقوط کرد. با حضور نیروهای امدادی و آتش‌نشانی، جسد بی‌جان او از چاه بیرون کشیده شد. اورژانس در محل، مرگ او را تأیید کرد.

این کارگر که تابعیت افغانستان را داشته، در شغلی مشغول به کار بوده که در بسیاری از موارد از حداقل الزامات ایمنی نیز بی‌بهره است. شغل «مقنی» یا چاه‌کن، یکی از پرخطرترین مشاغل در صنعت ساختمان‌سازی و زیرساختی است و اغلب به مهاجران افغان که فاقد قراردادهای رسمی، بیمه، آموزش‌های ایمنی و نظارت قانونی هستند، واگذار می‌شود.

 این حادثه نشانگر وضعیت نابسامان ایمنی محیط کار، به‌ویژه در مشاغل پرخطر و فاقد نظارت که به کارگران مهاجر افغان واگذار می‌شود.

بحران ایمنی و بی‌حقوقی کارگران مهاجر

حوادث شغلی در ایران هر ساله جان صدها کارگر را می‌گیرد. بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده توسط پزشکی قانونی، تنها در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۷۰۰ کارگر بر اثر حوادث کاری جان خود را از دست داده‌اند. با این حال، آمار واقعی ممکن است به مراتب بیشتر باشد، چرا که بسیاری از حوادث، به ویژه برای کارگران فاقد قرارداد رسمی یا مهاجران غیرقانونی، ثبت نمی‌شوند.

کارگران افغان در ایران، بخش مهمی از نیروی کار در مشاغل پرزحمت، خطرناک و کم‌درآمد مانند ساختمان‌سازی، کشاورزی، حفر چاه و خدمات شهری را تشکیل می‌دهند. با وجود این نقش کلیدی، اغلب از حقوق اولیه همچون بیمه، قرارداد کتبی، دستمزد مناسب و حتی تجهیزات ایمنی محروم هستند. به دلیل وضعیت اقامتی نامشخص یا نداشتن مدرک اقامت، بسیاری از این کارگران از ترس اخراج یا دستگیری، حتی حاضر به گزارش حادثه یا پیگیری حقوق خود نمی‌شوند.

در کنار بی‌حقوقی ساختاری، نبود نظارت دقیق وزارت کار و سازمان‌های بازرسی بر پروژه‌های ساختمانی و پیمانکاران، به فاجعه‌هایی مانند مرگ این کارگر جوان می‌انجامد؛ مرگی که می‌توانست با رعایت ساده‌ترین استانداردهای ایمنی پیشگیری شود.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.