کارزار شعر زندگی در برابر اعدام
فرشته اقبالی: اعدامِ اعداد
شاعر با تمرکز بر عدد «۳» (۳ چوبه، ۳ طناب، ۳ گردن) و تکرار آن، اعداد را بهمثابه ابزارهایی معرفی میکند که در خدمت خشونت و سلب حیات قرار گرفتهاند و بهجای رمز و راز یا نماد زندگی، به فریاد و مرگ بدل شدهاند. او با زبانی تند و پر از خشم، از اعداد بهعنوان متهمان اصلی شکایت میکند، اما در واقع این شکایت علیه سیستمی است که با امضاها، مهرها و احکام (اعداد ساختگی) انسانها را به نابودی میکشاند.

فرشته اقبالی
۳ چوبه، ۳ طناب، ۳ گردن
۳ دهان، ۳ مشت، ۳ شعار
وقتی که حق ندارم از آدمها و شیاطین شکایت کنم
فکر میکنم، که حق دارم از اعداد به دادگاه اشیاء شکایت کنم
اعدام اعداد، اعدام اشیاء، اعدام مفاهیم
عدد میتواند رمز باشد و راز
میتواند، عقده باشد و در گلو
همچنان که میتواند
نماد باشد و یاد
نهیب باشد و فریاد
ای عددهای متعدد
ای شما که کنار چوبه و طناب و گلو مینشینید
شک نکنید که تعدادی از ما، از شما شکایت میکنیم
اعداد منفی، اعداد معاند، اعداد زیرِ چوبهی رادیکال!
از شما شکایت دارم
اعداد متعدد، اعداد بیشمار، اعداد خاموش
از شما شکایت دارم
اعداد متوالی، اعداد تکراری، اعداد فراموش
از شما هم شکایت دارم!
اعداد حبسشده در راهروهای پیچاپیچ
اعداد چشمشده بر مستطیلهای فلزی
اعداد سربهزیر
به پشتیبانی از شما به مسئول پنهان رسیدگی به اعداد و اشیاء عرض شکایت بردهام
آیا اعدامِ مرد از اعداد نمیآید؟
آیا دوامِ یک زن از درد نمیآید؟
مرگِ یک خواهر از وقتِ اذان نمیرسد؟
پس چرا ۳ مادر از مزارِ اعداد میآید؟
هیچ فکرش را کردهاید
شکایتِ پدری، میتواند چه پدری از اعداد دربیاورد؟
وقتی پسرش دارد از اعداد آویزان میشود
وقتی دخترش از صدایش،
و برادری برای بردن ندارد
وقتی تعدادِ گلو، از گلوله کمتر است
و تعدادِ گل از مزار
حتمن باید پدری از اعداد درآورد، پدری!
هیچ فکرش را کردهاید
انگشتهای متقلب، وقتی اعداد را به قلاب میکشند
و تعادلِ مادران را سیاهپوشِ خاکهای نامتقارن میکنند
میتوانند از عمد چه عددهایی را بیعدد کنند؟
میخواهم به تعدادِ بستههای گلویم، فریاد بیاورم
اما صدایی از عدد نمیآید!
۳ چوبه، ۳ طناب، ۳ گردن
۳ زن، ۳ زندگی، ۳ آزادی
۳ امضا، ۳ مهر، ۳ سربرگ
من آیا حق ندارم بپرسم اعداد
چرا ضرب در ۳ درجهی ۳ تخفیف و ۳ تبرئه نمیشوند هیچگاه؟؟
وقتی که گوشِ مفاهیم مسدود است
من آیا حق ندارم هر چه فریاد دارم بر سرِ اعداد بزنم؟؟
اعداد قلابی، اعداد ساختگی، اعداد کثیف!
اعدادِ انگشتانِ امضاکننده،
اعدادِ دستهای بسته را تعیین میکنند
تا اعدادِ پاهای لگدزننده به چارپایه،
اعدادِ دمپاییهای جامانده را جمع و تفریق کنند
من به نامِ یک زن، یک خواهر، یک سیاهپوش بر مزار،
حق ندارم آیا
بهعنوانِ یک گلوی گرفته حتا فریاد بزنم:
اعداد را اعدام کنید؟؟
نظرها
نظری وجود ندارد.