ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بازخوانی پرونده اوین

احتمال تعطیلی اوین بالا است؛ اگر وضع بر همین روال پیش رود، به زودی حکومتگران نقشه قبلی خود را اجرا خواهند کرد: از میان بردن این نماد استبداد و چنگ انداختن بر زمینی با موقعیتی عالی.

در خرداد ۱۳۹۴ انتشار مجموعه‌ای در «زمانه» آغاز شد، با عنوان «یک خاطره از اوین». انگیزه این کار چنین بیان شد:

روز دوشنبه ۲۱ اردیبهشت (۱۳۹۴)، محمدباقر قالیباف، فرمانده اسبق نیروی انتظامی و شهردار کنونی تهران، در میان اظهاراتی درباره ضرورت داشتن فضای سبز بیشتر در پایتخت، خبری را که قبلاً هم عنوان شده بود، به شکل صریح‌تری مطرح کرد: تبدیل زندان اوین به پارک. می‌خواهند زندان یا زندان‌های تازه‌ای بسازند، اوین را تعطیل کنند و در زمین اوین، که در یکی از مناطق گران‌بهای تهران قرار دارد، پارک بسازند و ساختمان‌های دیگری بنا کنند. قالیباف گفته است: «پیش از این پیشنهادی را خدمت رئیس قوه قضائیه برای تبدیل ندامتگاه اوین به بوستان عمومی ارائه کرده بودم. در این راستا حدود دو ماه قبل جلسه‌ای را خدمت آیت الله آملی لاریجانی داشتم. بر اساس مذاکراتی که با رئیس قوه قضائیه داشتیم ایشان مطرح کردند که بررسی‌ها را انجام داده اند و آماده هستند تا شهرداری تهران و قوه قضائیه برای مجموعه ندامتگاه اوین وارد مذاکره شود. به این ترتیب می‌توانیم به توافقی برسیم تا شهرداری تهران بخشی از هزینه‌ها را تقبل کند و مجموعه اوین را به پارک عمومی تبدیل کنیم. همانند کاری که در زندان قصر اتفاق افتاد و به موزه‌ای در شهر تهران تبدیل شد، می‌توان مجموعه اوین را نیز به بوستان عمومی تبدیل کرد.» (خبرگزاری مهر).

در مطلبی با عنوان کمپین «یک خاطره از اوین» در زمانه در ادامه بیان موضوع بالا آمده است:

«این خبر در میان کسانی که در اوین پیش از انقلاب یا پس از آن در بند بوده‌اند، یا بستگانشان در اوین اعدام شده‌اند و مجموعه کسانی که برای آنها نام "اوین" یادآور خاطراتی جانسوز است، پربازتاب بود. بیان شوک و حیرت معمولاً این گونه بود: تبدیل جایی که عده کثیری شکنجه و اعدام شده‌اند به یک مرکز تفریحی!؟ یا نهادن آن در اختیار سوداگران زمین‌خوار!؟

اوین یک نماد تاریخی است؛ اسارتگاه نسبتاً جدیدی است که در دهه ۱۳۵۰ نام‌آور شد و وقتی با انقلاب در زندان‌ها گشوده شد، امید آن بود که به موزه ملی مقاومت و آزادی‌خواهی تبدیل گردد. اما حاکمان جدید به آن نیاز داشتند. چندی نگذشت که بسیار کسان که در زمان شاه در اوین یا زندان‌های سیاسی دیگر بودند، دوباره دستگیر شدند. میزان آزار و شکنجه و کشتار به مراتب از دوران شاه بیشتر شد. اوین پرآوازه‌تر شد. نامش به فراسوی مرزهای ایران رفت و مترادف با سرکوب‌گری و پایمال کردن ساده‌ترین موازین حقوق انسانی شد.
اوین تنها یک تکه زمین، یک مجموعه نکبت‌زده از ساختمان‌ها و سلول‌ها نیست؛ عنوانی است تاریخی، عنوانی است بر انبوهی از یادها؛ گورستان خونین آزادی است و فریادی که در خاطره‌ها و نام‌ها طنین‌افکن است.»

حمله‌ اسرائیل

اکنون به پرونده‌ی اوین فاجعه‌ای دیگر اضافه شده است: حمله‌ی اسرائیل در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴ به بخشی از آن در ادامه‌ی تجاوزی از سوی این کشور که برانگیزاننده‌ «جنگ ۱۲ روزه» شد. جزئیات حمله هنوز روشن نیست. در رسانه‌های ایران گفتند که حمله با ریزپرنده یا عملیات انفجاری صورت گرفته و در جریان آن بخش‌هایی از زندان شامل نگهبانی، اداری و دادسرای اوین، بند نسوان، ساختمان بهداری و کتابخانه بند چهار آسیب دیده‌اند. سخنگوی قوه قضاییه یک هفته پس از حمله  اعلام کرد دست‌کم ۷۱ نفر در این حمله کشته شده‌اند و کارمندان اداری، سربازان وظیفه، زندانیان و خانواده زندانیان که برای ملاقات یا پیگیری قضائی به زندان مراجعه کرده، در میان کشته شدگان هستند. در ادامه آمار رسمی تاکنون مرگ ۷۹ انسان را تایید کرده است.

پس از حمله اسرائیل به زندان اوین زندانیان آن را به اسارتگاه‌های دیگر منتقل کردند: زنان به زندان قرچک (تهران – ورامین) و مردان به زندان بزرگ تهران (فشافویه)  و زندان قزل‌حصار در کرج.

حمله اسرائیل به زندان اوین پربازتاب بود. مدافعان حقوق بشر در داخل و خارج آن را محکوم کرده‌اند، در مقابل مدافعان تجاوز اسرائیل آن را «نمادین» خواندند، در توجیه آن کوشیدند و گاهی که در این کار درمی‌ماندند آن را به خطایی اتفاقی در «نقطه‌زنی» بر‌گردانند. اینها همه وارد پرونده‌ اوین می‌شود که شامل جنایت‌کاری در دو رژیم و «خطاپوشی» و توجیه‌گری آن جنایت‌هاست.

اوین اکنون به راستی «نمادین» است: نماد استبداد شاهی و ولایی و نماد تجاوزگری یک رژیم متهم به نسل‌کشی.

بازخوانی خاطره‌ها از اوین

اسرائیل کار رژیم ولایی را ساده کرد: مدت‌ها عوامل رژیم و زمین‌خواران در میان آنان کوشش کردند زندان‌هایی دیگری بگشایند و زندان اوین را ببندند، تا هم از شر یک نماد سیاسی خلاص شوند و هم ۴۰۰ هزار متر زمین مرغوب را بالا بکشند.

علیرضا زاکانی، شهردار تهران، ۲۳ خرداد در گفت‌وگویی اعلام کرد که «شهرداری آمادگی دارد تا در صورت تصمیم نهایی دستگاه‌های ذی‌صلاح، این زندان را به فضایی عمومی، سبز و یا موزه تبدیل کند.» و عضو شورای اسلامی شهر تهران همین پیشنهاد را در صحن شورا به صورت پیشنهاد ثبت کرد.

بنابر این دوباره برمی‌گردیم به ده سال پیش: خبر بستن اوین که به بهانه‌ آن زمانه کمپینی را آغاز کرد به عنوان «یک خاطره از اوین». در زیر عنوان‌های خاطره‌های منتشر شده فهرست شده‌اند:

سرزمین اوین – حامد احمدی

در زندان در دوره اصلاحات حسن یوسفی اشکوری

حکایت آن دستان بسته‌ − نسرین ستوده

۲۰۹، چاردیواری ۴۳، اوینروزبهان امیری

از قزل قلعه تا اوین − عبدالکریم لاهیجی

من مرگ را دیدم! − اصغر ایزدی

یک دقیقه تا آزادی − سیامک قادری

شاهد روز مبادا در اوین − احمد پورمندی

مکان تولد: زندان اوین  محبوبه مجتهد

ساعات اولیه به وقت اوینمحمدامین ولیان

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.