استقبال رسانههای فرانسه از فیلم «هفت روز»: سفری دراماتیک در قلب مبارزه و تبعید
نادر افراسیابی ـ اکران فیلم هفت روز»، ساخته علی صمدیاحدی در فرانسه آغاز شده است. این فیلم که با الهام از زندگی نرگس محمدی و بازی درخشان ویشکا آسایش، با تصاویری پرتنش و احساسی، شجاعت زنان ایرانی و هزینههای انسانی مقاومت را به تصویر میکشد، با اقبال منتقدان فرانسوی مواجه شده است.

نمایی از «هفت روز» با بازی ویشکا آسایش ـ عکس از تیزر فیلم
فیلم «هفت روز» اثری درام و سیاسی محصول آلمان به زبان فارسی است که در سال ۲۰۲۴ به کارگردانی علی صمدیاحدی ساخته شده است. این فیلم برای نخستینبار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو (TIFF) رونمایی شد و سپس در جشنوارههای دیگری از جمله جشنواره فیلم هامبورگ آلمان به نمایش درآمد.
«هفت روز» داستان مریم، فعال حقوق بشر ایرانی و زندانی سیاسی را روایت میکند که پس از شش سال حبس در زندان اوین تهران، به دلیل ابتلا به بیماری قلبی، بهمدت هفت روز مرخصی درمانی دریافت میکند. در این مدت، خانواده او (همسر و دو فرزندش) که سالهاست به آلمان مهاجرت کردهاند، برای دیدار با او به ترکیه میآیند. این مرخصی فرصتی است تا شاید مریم بتواند از کشور خارج شود و چند روزی کنار خانوادهاش باشد، اما واقعیتهای تلخ جدایی و دلخوریهای فرزندان و همسرش فضایی احساسی و پرتنش رقم میزند. در نهایت، مریم باید انتخاب کند که کنار خانواده جدید خود بماند یا برای ادامه مبارزه به زندان بازگردد.
در گفتوگوی محمد حقیقت با علی صمدی احدی درباره فیلم «هفت روز»، صمدی احدی توضیح میدهد که ایده اولیه فیلمنامه از محمد رسولاف بود، اما او بهعنوان کارگردان تغییراتی در دیالوگها و فرم داستان اعمال کرد تا با دیدگاه خود همخوانی داشته باشد، از جمله پایانبندی قطعی به جای پایان باز و تقویت رابطه عاطفی مادر و دختر برای افزایش کشش دراماتیک. او با الهام از جملات فعالان حقوق بشر، بهویژه در دفاع از کرامت انسانی، فیلم را ساخته و از بازی درخشان ویشکا آسایش ستایش میکند که پس از مهاجرت به خارج، آزادانه نقش مریم را ایفا کرد. صمدی احدی با اشاره به تجربه سیوسه سالهاش در سینمای آلمان و فیلمبرداری در شرایط سخت زمستانی گرجستان، تأکید میکند که با بودجهای حدود ۱.۵ میلیون یورو و حمایت شرکت تولید فیلم خود و تهیهکننده محمد فرخمنش، این اثر را با تعهدی اخلاقی به موضوع حقوق بشر خلق کرده است. او همچنین از حس همدلی گروه، از جمله گریه عوامل آلمانی سر صحنه، بهعنوان عاملی کلیدی در موفقیت تولید یاد میکند.
این فیلم به تازگی در سینماهای فرانسه به نمایش درآمده و در رسانههای این کشور بازتاب درخوری داشته است. خلاصهای از این بازتابها را در این گزارش میخوانید:
تلهراما: یک داستان تکاندهنده و پرشور

فیلم «هفت روز» به کارگردانی علی صمدی احدی، داستانی تکاندهنده و پرشور درباره تبعید و تعهد سیاسی است که به زندگی یک فعال حقوق زنان ایرانی میپردازد. مریم، شخصیت اصلی فیلم، به دلیل فعالیتهایش به زندان محکوم شده، اما به دلیل مشکلات سلامتی، هفت روز مرخصی پزشکی دریافت میکند. در این مدت، برادرش بدون اطلاع او، مقدمات فرارش به خارج از کشور را فراهم کرده تا به همسر و فرزندانش در ترکیه بپیوندد. این تصمیم برای مریم، که عمیقاً به مبارزهاش در ایران متعهد است، با احساس گناه و تردید همراه است، زیرا ترک وطن را به معنای رها کردن آرمانهایش میبیند. فیلم پرسشهای عمیقی را مطرح میکند: «آیا تبعید به معنای ترک مبارزه است؟» و آیا یک مادر میتواند پیش از نقش مادری، یک کنشگر باشد؟
این فیلم که با الهام از زندگی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، ساخته شده، شجاعت زنان ایرانی و مبارزه جنبش «زن، زندگی، آزادی» را به تصویر میکشد. ویشکا آسایش، بازیگر نقش مریم، که خود به دلیل امتناع از بازی با حجاب اجباری ایران را ترک کرده، با بازی درخشانش به فیلم عمق احساسی بخشیده است. علی صمدی احدی موفق شده اثری خلق کند که هم سیاسی و هم عاطفی است و نشاندهنده پیوند عمیق سینماگران ایرانی با سرزمین و مردمشان است. فیلمنامه این فیلم را محمد رسولاف نوشته است.
فیگارو: عمیقاً سیاسی و انسانی
فردریک استراوس، منتقد فیگارو، در نقد خود بر فیلم «هفت روز» به کارگردانی علی صمدی احدی و نویسندگی محمد رسولاف، این اثر را به دلیل نمایش عمیق تضادهای درونی یک زن فعال حقوق بشر در برابر وظایف مادرانهاش، اثری «تأثیرگذار و تکاندهنده» توصیف میکند. او تأکید دارد که فیلم با مهارت تمام، دوگانگی مبارزه سیاسی و عاطفه خانوادگی را به تصویر میکشد و موفق میشود پیچیدگیهای تصمیمگیری در شرایط تبعید را نشان دهد. استراوس بهویژه به نحوه بازنمایی سفر پرمخاطره مریم، شخصیت اصلی، اشاره میکند که در هر گام با ترس، بیاعتمادی و خطر همراه است. او معتقد است که فیلم در دو بخش متمایز، یکی در نمایش دشواریهای فرار از ایران و دیگری در کاوش شکاف عاطفی میان تبعیدیها و مبارزان داخل کشور به شکلی استادانه عمل میکند و بیننده را با واقعیتهای تلخ این انتخابها مواجه میسازد.
منتقد فیگارو بازی ویشکا آسایش در نقش مریم را «خیرهکننده و سرشار از صداقت» میداند و معتقد است که او با نگاه پرغرور و حضور قدرتمندش، زنی را به تصویر میکشد که نهتنها نماد مقاومت است، بلکه توانایی درک تغییرات ظریف میان نسل خود و نسل دخترش را دارد. استراوس بهویژه به صحنهای اشاره میکند که مریم، به دلیل تسلط فرزندانش به زبان آلمانی، احساس انزوا میکند؛ صحنهای که به گفته او «به شکلی درخشان و معنادار» فاصله عاطفی میان مادر و فرزندان را نشان میدهد. این جزئیات، به باور او، نشاندهنده عمق احساسی فیلم و توانایی آن در به تصویر کشیدن پیچیدگیهای تبعید است.
استراوس همچنین به ارتباط فیلم با واقعیتهای سیاسی ایران، بهویژه الهام از زندگی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، اشاره میکند و آن را ستایش میکند. او فیلم را نهتنها بهعنوان روایتی از مبارزه فردی، بلکه بهعنوان بازتابی از پرسشهای بزرگتر مخالفان رژیم میبیند: آیا میتوان از خارج از کشور مبارزه کرد یا حضور در داخل ضروری است؟ استراوس تأکید میکند که «هفت روز» با نمایش این دوگانگیها و همچنین تفاوت نگاه به مردان و زنان در مبارزه سیاسی که مردان قهرمان و زنان فراری تلقی میشوند، به اثری عمیقاً سیاسی و انسانی تبدیل شده است که شجاعت زنان ایرانی را به شکلی تحسینبرانگیز به تصویر میکشد.
لوموند: پرسشهای بنیادین درباره ماهیت مقاومت و تبعید
ژاک ماندلبام، منتقد لوموند، در نقد خود بر فیلم «هفت روز» به کارگردانی علی صمدی احدی و نویسندگی محمد رسولاف، این اثر را بهعنوان یک دستاورد سینمایی برجسته میستاید که با الهام از زندگی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، و تجربههای تبعید رسولاف، به نمایش تضادهای درونی یک فعال سیاسی میپردازد. او فیلم را به دو بخش متمایز تقسیم میکند: بخش اول، سفری بیرحمانه و بدون دیالوگ در مسیری مخفیانه برای فرار از ایران، که در شرایط سخت زمستانی در گرجستان فیلمبرداری شده و به گفته ماندلبام، «چنان تأثیرگذار است که بیننده را در هر لحظه با اضطراب و تنش همراه میکند». این بخش، با رویکردی رفتارگرایانه، دشواریهای فرار از یک رژیم سرکوبگر را به شکلی مینیمال و قدرتمند به تصویر میکشد.
در بخش دوم فیلم، ماندلبام به تغییر لحن به سمت یک درام روانشناختی و ملودراماتیک اشاره میکند که به موضوعات عمیقتری مانند فداکاری و دوگانگیهای اخلاقی میپردازد. او این بخش را به دلیل نمایش پیچیدگیهای احساسی و اخلاقی مریم، شخصیت اصلی، ستایش میکند که باید بین پیوستن به خانوادهاش در برلین یا بازگشت به ایران برای ادامه مبارزه انتخاب کند. ماندلبام معتقد است که این بخش، اگرچه گاهی به دام کلیشههای سینمای ایران میافتد، اما با نمایش «دیدارهای احساسی، دردناک و در عین حال شاد و پیچیده» با خانواده، به عمق عاطفی و انسانی داستان میافزاید و پرسشهای بنیادینی درباره ماهیت مقاومت و تبعید مطرح میکند.
ویشکا آسایش، بازیگر نقش مریم، از نظر ماندلبام حضوری تأثیرگذار دارد که به فیلم اصالت و عمق میبخشد. او بهویژه به توانایی آسایش در نمایش زنی اشاره میکند که با وجود شکنندگی جسمی و عاطفی، روحیهای مقاوم و مصمم دارد. ماندلبام این نقشآفرینی را مکمل کارگردانی احدی و فیلمنامه رسولاف میداند، که هر دو خود تجربه تبعید را زیستهاند و این تجربه را به شکلی ملموس در فیلم منتقل کردهاند. او تأکید میکند که «هفت روز» نهتنها بهعنوان یک اثر سیاسی، بلکه بهعنوان یک درام انسانی، موفق میشود تا مبارزه زنان ایرانی و پیچیدگیهای زندگی در تبعید را با صداقت و تأثیرگذاری به تصویر بکشد.
از نظر ماندلبام، این فیلم به دلیل پیوند عمیقش با واقعیتهای معاصر ایران و نمایش شجاعت شخصیتهایی مانند نرگس محمدی، اثری ضروری و بهموقع است. او معتقد است که «هفت روز» فراتر از یک داستان فردی، بازتابی از مبارزه جمعی جنبشهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» است و با قدرت بصری و روایی خود، بیننده را به تأمل در هزینههای انسانی مقاومت و تبعید دعوت میکند. این نقد، فیلم را بهعنوان اثری معرفی میکند که هم از نظر سینمایی و هم از نظر مضمونی، شایسته توجه و تحسین است.
فرانسنانفو: سفری پرتنش اما عمیق
فالیلا گباداماسی، منتقد فرانسانفو، در نقد خود بر فیلم «هفت روز» ساخته علی صمدی احدی، این اثر را سفری پرتنش و عمیق توصیف میکند که با ظرافت، دوگانگیهای پیش روی فعالان زن ایرانی را در برابر رژیم سرکوبگر به تصویر میکشد. او تأکید میکند که فیلم با الهام از زندگی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳، به نمایش مبارزهای میپردازد که زنان ایرانی نهتنها علیه ستم رژیم، بلکه علیه فشارهای خانوادگی و اجتماعی تحمل میکنند. گباداماسی به صحنهای کلیدی اشاره میکند که در آن پرسشهای دشواری درباره نقش مادری در برابر تعهد سیاسی مطرح میشود: «چرا سرنوشت ایرانیان باید از فرزندانت مهمتر باشد؟» این پرسش از زبان دختر مریم، شخصیت اصلی، نمایانگر تنش عاطفی عمیقی است که فیلم با موفقیت آن را منتقل میکند و نشاندهنده تضاد میان وظایف خانوادگی و آرمانهای مبارزاتی است.
منتقد فرانسانفو بازی ویشکا آسایش در نقش مریم را ستایش میکند و او را «نقشهای از احساسات متضاد یک مادر مبارز» توصیف میکند که با ایفای نقشی مینیمال اما تأثیرگذار، توانسته عمق رنج و استقامت یک فعال سیاسی را به نمایش بگذارد. گباداماسی معتقد است که ساختار روایی فیلم، با وجود خطی بودن، با ایجاد فضایی پرتنش و استفاده از عکاسی با رنگهای سرد و غالب آبی، تماشاگر را در لبه پرتگاه نگه میدارد. او به صحنههای رویارویی مریم با دیگران، از جمله غریبههایی که به او در فرار کمک میکنند، اشاره میکند که مانند یک دادگاه، مریم را وادار به توجیه مداوم مبارزهاش میکند، حتی در برابر نزدیکترین افراد به او.
گباداماسی فیلم را اثری پیشرو میداند که پیش از شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» ایدهپردازی شده، اما بهخوبی نشاندهنده نقش محوری زنان در انقلاب ایران است. او تأکید میکند که «هفت روز» با به تصویر کشیدن فشارهای مضاعف بر زنان فعال موفق میشود تا صدای مقاومت زنان ایرانی را بازتاب دهد. این فیلم، که به دلیل فشارهای سیاسی بر محمد رسولاف، فیلمنامهنویس، به احدی سپرده شد، به گفته منتقد نهتنها یک روایت سینمایی قدرتمند، بلکه یک بیانیه سیاسی و انسانی است که شجاعت و فداکاری زنانی مانند نرگس محمدی را در برابر رژیم سرکوبگری که همچنان به اعدامهای گسترده ادامه میدهد، به تصویر میکشد.




نظرها
نظری وجود ندارد.