ایران و مکانیسم ماشه: دیپلماسی میتواند مقدمه جنگ شود
علی رسولی ـ اسرائیل بهدنبال ایجاد شرایطی است که ایران در تنگنای سیاسی و حقوقی قرار گیرد تا بتواند اقدامات خود را در قالب دفاع پیشدستانه یا ضرورت امنیت ملی توجیه کند. مکانیسم ماشه میتواند همان بستری باشد که تلآویو به آن نیاز دارد.

تهران، ایران - ۱۷ ژوئن: تصویری از بنر سحر امامی، مجری تلویزیون دولتی ایران، که در جریان حمله اسرائیل بهصورت زنده هدف قرار گرفت، در میدان ولیعصر تهران، ایران، در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵. امامی در کشور بهعنوان «قهرمان» معرفی شد. فاطمه بهرامی / آنادولو (عکس از فاطمه بهرامی / آنادولو / آنادولو از طریق خبرگزاری فرانسه)
روزهای تبدار تابستان ۱۴۰۴ برای مقامهای جمهوری اسلامی سریعتر از هر زمان دیگری میگذرند. ماه آخر تابستان و یا مهرماه با خبرهایی مهم همراه خواهند بود. سران جمهوری اسلامی وضعیت را اینگونه میبینند: در حالی که بحران اقتصادی با ورشکستگی آب و انرژی ترکیب شده، انتظار برای آغاز جنگی جدید در حالی که در جبهه دیپلماتیک هم گشایشی دیده نمیشود، وضعیت را بهشدت شکننده کرده است.
چالشهای کنونی در حوزه دیپلماسی جمهوری اسلامی کدامند؟
یکی پرونده کمرنگشدن قدرت «محور مقاومت» و احتمال چرخش بزرگ در عراق و طوفانیشدن بیروت به واسطه فشار دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله است. «محور مقاومت» تا چندی پیش دارایی راهبردی جمهوری اسلامی بود ولی ضربات پس از ۷ اکتبر و بهویژه کشته شدن مهرههای کلیدی حزبالله لبنان یک اختلال جدی در قلب «محور مقاومت» ایجاد کرده است. حزبالله نه تنها کلیدیترین حلقه این محور که الهامبخش حلقههای دیگر در آفریقا و عراق و یمن و سوریه هم بود. این نقش پس از کشتهشدن حسن نصرالله و البته کشته شدن استراتژیستها و تدارکاتچیهای اصلی «محور مقاومت» در سپاه قدس به شدت تضعیف شده است.
کشته شدن سعید ایزدی، فرمانده سپاه قدس در امور فلسطین و بهنام شهریاری، فرمانده واحد پشتیبانی نیروی قدس دو ضربه مهم به تلاشهای جمهوری اسلامی برای احیای قدرت حزبالله پس از مرگ نصرالله بود. هر دوی اینها در روز یکم تیرماه و در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل کشته شدند. یکی در خانهاش در قم ترور شد و دیگری با حمله پهپادی به خودروی حامل او در یکی از استانهای غربی ایران.
اکنون در ساختار حزبالله چهرههای رده سوم در رأس کار قرار گرفتهاند. آن هم در زمانی که سطح بحران در ساختار این گروه و رابطهاش با سیاست رسمی در لبنان در حدی است که با یک خطای کوچک ممکن است شعلههای جنگ داخلی برافروخته شود. مصائب یک جنگ داخلی جدید در لبنان میتواند تصویر حزبالله نزد جمعیت قابل توجه هوادارانش به عنوان «سپر مقاومت در برابر حمله اسرائیل» را مخدوش کند.
دومین چالش دیپلماتیک جمهوری اسلامی در رابطه با پرونده هستهای است. امکانهای مذاکره و توافق موقت تا حد زیادی از بین رفتهاند. ضربالاجل پایان دوران اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ روز ۱۸ اکتبر است و فعال شدن مکانیسم ماشه با اقدام سه عضو اروپایی برجام محتمل مینماید.
از دیگر سو ایران نمیداند که با برنامه هستهای ضربه خورده از جنگ با اسرائیل چه باید بکند. این برنامه هم مانند محور مقاومت زمانی دارایی راهبردی جمهوری اسلامی برای هر نوع معامله با محیط پیرامونی و غرب بود. اکنون این دارایی به ضد خودش بدل شده است. اگر تهران به سراغ بازسازی آن و آواربرداری از سایتهای آسیبدیده برود ممکن است بهانه برای جنگ جدید فراهم شود و اگر آنها را به حال خود رها کند، دیگر چیزی برای معامله احتمالی با غرب در دست ندارد.
به نظر میرسد برای جمهوری اسلامی این چالش اولویت بالاتری نسبت به موضوع تضعیف «محور مقاومت» دارد.
اروپا در تدارک اقدام است
روز چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی اختصاصی نوشت سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا در نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای امنیت هشدار دادهاند که در صورت عدم بازگشت جمهوری اسلامی به مذاکرات هستهای تا پایان ماه اوت ۲۰۲۵ (دهه اول شهریور)، سازوکار «مکانیسم ماشه» یا بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران را فعال خواهند کرد.
به نوشته این روزنامه، این نامه که به امضای ژاننوئل بارو، یوهان وادفول و دیوید لامی، وزرای خارجه سه کشور رسیده، آمده که برای جلوگیری از بازگشت تحریمها، پیشنهاد «تمدید محدود» مهلت به ایران ارائه دادهاند، اما تهران تاکنون پاسخی نداده است. با فعال شدن مکانیسم ماشه، شش قطعنامه پیشین تحریمی شورای امنیت که با توافق برجام تعلیق شده بود، بار دیگر اجرایی خواهد شد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در گفتوگو با فایننشال تایمز، اقدام احتمالی سه کشور اروپایی را «فاقد پایه حقوقی و اخلاقی» دانست و هشدار داد که اگر این کشورها مکانیسم ماشه را فعال کنند، ایران آنها را از هرگونه مذاکره هستهای آینده کنار خواهد گذاشت. او گفت:
اگر آنها بازگشت تحریم را اجرا کنند، یعنی مسیرشان با ما به پایان رسیده است. در شرایط فعلی مذاکره با اروپا بیمعناست، زیرا نه میتوانند تحریمها را لغو کنند و نه اقدامی مؤثر انجام دهند.
پیش از این هم، علی باقری، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، تهدید اروپاییها را «نشانه درماندگی سیاسی» دانسته و تأکید کرده بود که این اقدام برای اروپا «هیچ فایدهای نخواهد داشت» و تنها جایگاه احتمالی آنها را در پرونده هستهای ایران از بین میبرد:
اروپا میخواهد فضایی ایجاد کند تا ایران را وادار به امتیازدهی کند. این هدف اصلی اروپاست...از نظر حقوقی و سیاسی هیچ مشروعیتی برای استفاده از مکانیسم ماشه وجود ندارد.
او میگوید که حتی اگر این روند آغاز شود، «اتفاق بزرگی برای ما رقم نخواهد خورد» زیرا تحریمهای یکجانبه آمریکا پس از برجام بهمراتب گستردهتر از تحریمهای شورای امنیت بوده است.
از سوی دیگر، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم میگوید که بُعد روانی مکانیسم ماشه پررنگتر از تأثیر اقتصادی آن است.
اما این همه ماجرا نیست. معنای اجرا شدن مکانیسم ماشه در تابستان ۱۴۰۳ شاید تنها در حوزه فشار اقتصادی فهمیده میشد ولی در تابستان ۱۴۰۴ معنای آن «ضربه امنیتی» است.
آخرین تلاشها در ناامیدکنندهترین روزها
در هفتههای اخیر، دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی با محوریت وزارت امور خارجه، تلاشهایی را برای جلوگیری از اقدام اروپا آغاز کرده است.
عباس عراقچی در نامهای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، اعضای شورای امنیت و نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرده که کشورهای اروپایی صلاحیت بهرهگیری از مکانیسم ماشه را ندارند. استدلال تهران این است که سه کشور اروپایی، با «قصور در اجرای تعهدات برجام» و «همکاری با سیاست فشار حداکثری آمریکا»، در عمل جایگاه خود را بهعنوان طرف معتبر برجام از دست دادهاند.
ایران در این نامه کوشیده با استناد به سابقهای مشابه در سال ۲۰۲۰، مانع از پیشبرد این روند شود. آن زمان، دولت ترامپ تلاش کرد مکانیسم ماشه را فعال کند، اما ۱۳ عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت با این استدلال که آمریکا از برجام خارج شده، صلاحیت چنین اقدامی را ندارد، مخالفت کردند. تهران امیدوار است که بتواند از همین منطق برای جلوگیری از اقدام اروپا استفاده کند.
با این حال، ترکیب فعلی شورای امنیت به سود ایران نیست. تحلیلگران میگویند که حداکثر چهار کشور روسیه، چین، الجزایر و پاکستان ممکن است در این زمینه از موضع ایران حمایت کنند و اکثریت ۱۱ کشور دیگر، شامل سه کشور غربی دارای حق وتو، به احتمال زیاد از حق اروپاییها دفاع خواهند کرد. این واقعیت باعث شده که امید ایران به پیروزی دیپلماتیک در این پرونده، بیش از هر زمان دیگر محدود شود.
نمیشود انتظار داشت که مقامهای جمهوری اسلامی به بیثمر بودن این تلاش واقف نباشند. تهران میداند که این نامهنگاریها از لحاظ حقوقی به جایی نمیرسد، اما در بهترین حالت ممکن است که هزینه سیاسی یا اخلاقی فعالسازی مکانیسم ماشه برای اروپا را افزایش دهد و آنها را در افکار عمومی جهان به نقض تعهدات متهم کند.
اما این «لکه اخلاقی» و «بیمرامی سیاسی» چه گرهی از کار جمهوری اسلامی باز میکند؟ به نظر میرسد هیچ.
بهانهای برای جنگ
تهران از فعال شدن مکانیسم ماشه تنها بهدلیل پیامدهای حقوقی یا اقتصادی آن نگران نیست، بلکه بیم آن دارد که این تحول، زمینهساز رویارویی نظامی تازهای با اسرائیل و حتی ایالات متحده آمریکا شود.
مقامهای جمهوری اسلامی از این نگرانند که بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر با اسرائیل، میتواند به تلآویو و واشنگتن «بهانه و مشروعیت» بیشتری برای اقدامات نظامی بدهد.
این نگرانی بیدلیل نیست؛ چرا که حملات مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران در خرداد و تیر، تنها ۴۸ ساعت پس از انتشار گزارشی تند از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره تخلفات هستهای جمهوری اسلامی صورت گرفت.
به بیان دیگر، هر موج تازهای از فشارهای بینالمللی یا قطعنامههای تحریمی، ممکن است در کوتاهمدت به سناریوهای نظامی منتهی شود.
آنچه در افق دیده میشود، وضعیتی خطیر است: اسرائیل بهدنبال ایجاد شرایطی است که ایران در تنگنای سیاسی و حقوقی قرار گیرد تا بتواند اقدامات خود را در قالب دفاع پیشدستانه یا ضرورت امنیت ملی توجیه کند. مکانیسم ماشه میتواند همان بستری باشد که تلآویو به آن نیاز دارد.
در چنین شرایطی، سیاست رسمی جمهوری اسلامی، دستکم در اظهارات علنی، این است که «واکنش متناسب» به هر اقدام اروپا نشان دهند و همزمان از تشدید تنش بهگونهای که بهانه نظامی بدهد، پرهیز کنند. اما این موازنه ظریف، در صورتی که تحریمهای شورای امنیت بازگردد و فشار بینالمللی تشدید شود، بهشدت دشوار خواهد شد.
جمهوری اسلامی تا حد زیادی نگران فعال کردن ابزارهای واکنشی خود و تقابل با بحرانهای دیپلماتیک است چرا که هر حرکت و اقدامی ممکن است بهانه طرف مقابل قرار بگیرد برای آغاز جنگی جدید؛ جنگی که تحملش برای جمهوری اسلامی دشوار است.
نظرها
نظری وجود ندارد.