ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

گمانه‌‌زنی درباره وضعیت کنونی و آینده‌ برنامه هسته‌ای حکومت ایران

اینکه حکومت ایران چه در سر دارد و بر آن است در مورد برنامه‌ هسته‌ای چه خطی در پیش گیرد، موضوع بحث متخصصان روابط بین‌الملل و مطالعات استراتژیک است.

ریچارد نفیو، پژوهشگر در انستیتوی واشنگتن و معاون سابق مسئول ویژه آمریکا در امور ایران در مقاله‌ای که در سایت این مؤسسه منتشر شده با این پرسش بحث خود را آغاز می‌کند: پس از پایان جنگ ۱۲ روزه بحث‌هایی در مورد توانایی تهران برای بازسازی برنامه هسته‌ای خود درگرفت. با این حال، توجه عمومی کمتری به معنای واقعی "بازسازی" معطوف شده است. ایران حدود ۲۰ سال را صرف ساخت این برنامه در وهله اول کرد؛ آیا قصد دارد دوباره همان طرح را دنبال کند یا چیز متفاوتی بسازد؟

به نظر نفیو:

رهبران ایران چندین مسیر برای احیا یا بازسازی برنامه هسته‌ای خود دارند −برخی از آنها واقع‌بینانه‌تر و پرخطرتر از بقیه هستند− بنابراین واشنگتن باید به جای نادیده گرفتن کامل احتمال بازسازی، بر شکل‌دهی مسیری که آنها انتخاب می‌کنند تمرکز کند.

مقاله‌ تازه‌ای در فارین افررز موضوع مسیری را که حکومت ایران پیش خواهد گرفت، از این زاویه پی می‌گیرد که اصولا چه فکری پشت برنامه‌ هسته‌ای ایران بوده است.

نگاهی به این دو مقاله.

فهم برنامه هسته‌ای ایران از طریق مقایسه‌اش با برنامه کره شمالی

ویپین نارانگ و پرانای وادی، نویسندگان مقاله فارین افررز، بررسی خود از برنامه هسته‌ای ایران را این گونه آغاز می‌کنند:

در ماه‌های پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایالات متحده با ایران در ماه ژوئن [۲۰۲۵]، تحلیلگران و سازمان‌های اطلاعاتی به طور گسترده‌ای در مورد میزان خسارت وارده به برنامه هسته‌ای و رژیم ایران بحث کرده‌اند. هنوز مشخص نیست که چه مقدار از زیرساخت هسته‌ای ایران سالم مانده و در صورت امکان، چقدر سریع می‌تواند بازسازی شود. اما در سطح استراتژیک، تأثیر جنگ غیرقابل انکار است: این جنگ پایان یک استراتژی هسته‌ای را رقم زد که جمهوری اسلامی از دهه ۱۹۸۰ تاکنون، اغلب با موفقیت، آن را دنبال کرده بود.

نویسندگان با این مقدمه‌چینی در صدد تببین برنامه‌ی هسته‌ای دولت ایران برمی‌آیند و به این خاطر آن را با برنامه‌ هسته‌ای کره شمالی مقایسه می‌کنند.

به نظر آنان «ایران برای چندین دهه "سپر هسته‌ای" (nuclear hedger) نمونه بود. این کشور به دنبال دانش فنی و تکنولوژی لازم برای تسلیحاتی کردن برنامه هسته‌ای خود بود اما به دلایل سیاسی از انجام این کار خودداری کرد. این استراتژی آستانه‌ای، حداقل برای مدتی، موفق بود. اگرچه هم اسرائیل و هم ایالات متحده تلاش کردند تا برنامه هسته‌ای را از طریق خرابکاری و ترورهای هدفمند به تأخیر بیندازند، اما هیچ یک از این کشورها آشکارا به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله نکردند.» سرانجام در سال ۲۰۱۵ قرارداد موسوم به برجام بسته می‌شود و به نظر می‌رسد که «قمار رژیم نتیجه داده است».

ایران در ازای پذیرش محدودیت‌هایی بر برنامه خود، به کمک‌های مالی و اقتصادی مورد نیاز دست یافت. تهدیدی که از طریق استراتژی سپر هسته‌ای ایران ایجاد شد، همراه با تمایل دولت دوم اوباما برای یافتن یک راه‌حل دیپلماتیک جامع، منجر به مذاکره موفقیت‌آمیز بر سر توافق تاریخی شد که برنامه ایران را بسیار دورتر از ساخت بمب هسته‌ای قرار داد.

نویسندگان مقاله فارین‌ افرز معتقدند که با حمله اخیر اسرا‌ئیل و آمریکا به تأسسیسات کلیدی هسته‌ای ایران «این استراتژی کاملاً شکست خورده است.» دولت ایران ضربه خورده، و خود را آسیب‌پذیر می‌بیند، در عین حال محتملا دیگر نمی‌تواند به سوی ساخت بمب هسته‌ای پیش رود.

در حالی که استراتژی دولت ایران پس از لو رفتن برنامه هسته‌ایش، پی گرفتن این برنامه بود و تعامل با غرب و تکرار این ادعا که قصد ساختن سلاح اتمی ندارد، کره‌ شمالی راه دیگری پیش گرفت:

بر خلاف تهران، پیونگ‌یانگ عمدتاً از تأخیر در تسلیحاتی کردن برنامه خود اجتناب کرد؛ با استفاده از تعاملات دوره‌ای برای سنجش عزم آمریکا در مورد توافق‌های احتمالی، به طور مرتب به تاکتیک‌های فریب و تعلل متوسل شد و فشار دیپلماتیک و اقتصادی عظیمی را تحمل کرد. هنگامی که دیپلماسی شکست می‌خورد، کره شمالی به سرعت برنامه خود را پیش می‌برد تا رژیم کیم آماده باشد تا در هر تعامل آینده‌ای از موضع قدرت نزدیک شود.

به نظر نویسندگان فارین افرز سرمشق برای کشورهایی که بخواهند به بمب هسته‌ای دست یابند، کره شمالی است:

در حالی که رهبر معظم علی خامنه‌ای تلاش می‌کند در ایران تجدید قوا کند، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، با یکی از سریع‌ترین و متنوع‌ترین زرادخانه‌های در حال گسترش و شرکای استراتژیک در پکن و مسکو، به عنوان نمونه‌ای از "آنچه می‌توانست باشد" پدیدار می‌شود. برای دولت‌هایی که به دنبال تکثیر سلاح هسته‌ای هستند، درس‌ها به طرز خطرناکی واضح است: برای به دست آوردن بمب صبر نکنید، فرض کنید قدرت‌های بزرگ حمله خواهند کرد و به این اعتماد نکنید که دیپلماسی در دسترس است. به عبارت دیگر، مانند کیم باشید، نه مانند خامنه‌ای.

دولت ایران به نظر این تحلیل‌گران از آستانه دست‌یابی به سلاح اتمی عبور نکرد، آن هم «به دلایل سیاسی و نه فنی».

رهبران ایران طرح آماد [پروژه مخفیانه ساخت بمب هسته‌ای] را متوقف کردند و ترجیح دادند در ازای دریافت کمک‌های اقتصادی و دیپلماتیک، از دنبال کردن بمب دست بکشند. آنها همچنان به این نتیجه رسیدند که عبور از این آستانه به عنوان عضوی از NPT، با وجود حضور نظامی فزاینده آمریکا و آزادی عمل آن در خاورمیانه، به نفع منافع امنیتی و استراتژیک ایران نیست.

خلاصه اینکه به نظر تحلیل‌گران فارین‌افرز دولت ایران از یکسو در رفتن به سوی ساختن بمب هسته‌ای تردید کرد، از سوی دیگر هزینه گزافی را صرف برنامه‌ای هسته‌ای‌اش کرد با این گمان که می‌تواند با اتکا به آن امتیاز بگیرد و «در صورت قریب‌الوقوع بودن یک تهدید وجودی، به سرعت یک بمب تولید کند».

در ماه ژوئن [۲۰۲۵]، تهران بهای تردید خود را پرداخت، و ایالات متحده، برای اولین بار در عصر هسته‌ای، به تأسیسات هسته‌ای یک کشور دیگر حمله کرد. اگر ایران در سال ۲۰۰۳ از مرز هسته‌ای عبور کرده بود، ایالات متحده ممکن بود از چنین رویارویی مستقیمی که می‌توانست تمام خطرات حمله به یک دشمن مسلح به سلاح هسته‌ای را در پی داشته باشد، اجتناب کند.

نویسندگان بر این پایه است که می‌گویند «اینجاست که مورد متضاد کره شمالی آموزنده می‌شود»، آموزنده برای کشورهایی که وسوسه اتمی شدن داشته باشند. آنان مشخصا از لهستان، عربستان سعودی، کره جنوبی، اوکراین و امارات متحده عربی نام می‌برند و می‌گویند: «آنها احتمالاً امنیت عملیاتی بالاتری را در اولویت قرار خواهند داد و تلاش خواهند کرد برنامه‌های خود را به طور موثرتری از دید مخالفان تکثیر پنهان کنند.» دولت‌هایی که به فکر دست‌یابی به بمب هسته‌ای هستند احتمالا شیوه‌ای سریع و کاملا مخفی را پیش خواهند گرفت.

استراتژی دولت ایران، که به نظر نویسندگان فارین‌افرز تردیدآمیز بوده، اینک شکست خورده است. تهران آیا همین مشی را پی خواهد گرفت یا به سوی استراتژی تازه‌ای خواهد رفت؟

تندروهای ایران ممکن است احساس کنند که عدم تسلیحاتی شدن و دنبال کردن دیپلماسی با قدرت‌های بزرگ، ایران را در برابر حملاتی آسیب‌پذیر کرده است که استراتژی قاطعانه تکثیر کره شمالی به آن کمک کرده است تا از آنها اجتناب کند.

نویسندگان فارن‌ افرز در مقاله خود بیشتر به این تمایل در میان رهبران ایران پرداخته‌اند که  به سمت مسیر کره شمالی بروند. آنان احتمالات دیگر را بررسی نکرده‌اند، چون هدف اصلی مقاله‌شان هشدار به مقامات واشنگتن در باره برجسته‌تر شدن الگوی کره شمالی است. به نظر آنان اگر واشنگتن راه دیپلماسی را پیش نگیرد و نشان ندهد که به تعهدات خود پایبند است، آنگاه کسانی که بخواهند به بمب اتمی دست یابند، دیگر به مخفی‌کاری و سرعت، برای قرار دادن دیگران در برابر عمل انجام شده، رو خواهند آورد.

علاوه بر پایان دادن به استراتژی هسته‌ای آستانه‌ای، جنگ ۱۲ روزه احتمالاً نتیجه مهم دیگری نیز خواهد داشت. این جنگ، دیپلماسی با دولت‌های مشتاق به سلاح‌های هسته‌ای در آینده را فوق‌العاده دشوار خواهد کرد. در مورد ایران، تندروها ممکن است اکنون قدرت بیشتری در داخل رژیم و نفوذ بیشتری نزد رهبر معظم داشته باشند. آنها همچنین می‌توانند به طور قانع‌کننده‌ای ایالات متحده و اسرائیل را که در حالی که تهران درگیر مذاکره با واشنگتن بود حمله کردند، به عنوان ناتوان و بی‌میل برای یافتن یک مسیر دیپلماتیک به تصویر بکشند. در واقع، واشنگتن و تهران اکنون با چیزی روبرو هستند که جیمز فیرون، محقق، آن را "مشکل تعهد" توصیف کرده است. هر دو طرف ممکن است یک نتیجه دیپلماتیک را ترجیح دهند اما انگیزه قوی‌ای برای اجتناب از مذاکره دارند، به خصوص که هر دو طرف اعتماد کمی به دیگری دارند و فرض می‌کنند که طرف مقابل هرگونه توافق آینده را زیر پا خواهد گذاشت.

گزینه‌های اصلی دولت ایران در وضعیت کنونی

ریچارد نفیو، دیپلمات پیشین، در سایت انستیتو واشنگتن حالت‌های مختلفی را برمی‌شمرد که به نظر او حکومت ایران برای بازسازی برنامه‌ هسته‌ایش ممکن است پیش گیرد. او این گزینه‌ها را فهرست می‌کند:

  • همکاری هسته‌ای غیرنظامی با خارج: محدود کردن برنامه به نیروگاه‌ها و سوخت وارداتی
  • بازسازی کامل و علنی تأسیسات هسته‌ای: احیای کامل برنامه با اعلام رسمی و تحت نظارت آژانس، همراه با مزیت مشروعیت حقوقی اما پرهزینه و آسیب‌پذیر در برابر حمله مجدد.
  • بازسازی کامل و غیرعلنی: همانند گزینه قبل، اما بدون دسترسی آژانس؛ پرهزینه‌تر و با ریسک بالاتر قرار گرفتن در معرض حمله.
  • تغییر ماهیت برنامه: تمرکز بر فعالیت‌های کوچک‌تر و پنهانی برای حفظ گزینه تسلیحاتی، به‌جای برنامه بزرگ غیرنظامی. این گزینه امنیتی‌تر، کم‌هزینه‌تر و مناسب برای پنهان‌کاری اکید است اما با ریسک از میان رفتن مشروعیت بین المللی همراه است.

توصیه ریچارد نفیو به دولت ترامپ این است که گزینه‌ای مختلفی را که دولت ایران برای بازسازی برنامه خود دارد در نظر گیرد، و توجه کند که جمهوری اسلامی «احتمالاً هنوز تصمیم نگرفته است که کدام را دنبال کند».

نفیو می‌گوید که « دولت ترامپ باید بر اساس این فرض عمل کند که ایران توانایی بازسازی برنامه را به شکلی دارد و ممکن است این کار را انتخاب کند.» ازاین رو باید بررسی کند که تهران چه خطی پیش می‌گیرد و باید به آن واکنش نشان دهد.

توصیه دیپلمات پیشین به دولت ترامپ در زمینه تلاش دیپلماتیک برای مهار دولت ایران این است:

  • قانع کردن دولت‌های خارجی به اینکه در هیچ تلاشی از سوی دولت ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای خود مشارکت نکنند که با تعهدات ایران در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) ناسازگار باشد،
  • فشار بر تهران برای آنکه تنها به فکر برنامه‌ی هسته‌ای غیرنظامی باشد و از گرایش به بمب اتمی بپرهیزد.

یک توافق هسته‌ای جدید با مقررات نظارتی سخت‌گیرانه همچنان مؤثرترین راه برای تحقق هر دو هدف و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای در آینده است.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.