هفته وحدت؛ تناقض میان شعار و سرکوب اهل سنت در جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی هر ساله با «هفته وحدت» دم از همبستگی میزند، اما تخریب مساجد اهل سنت، کشتار نمازگزاران در زاهدان و سرکوب علمای دینی نشان میدهد این شعار چیزی جز پوششی تبلیغاتی برای تبعیض و سرکوب نیست.

یک پارچه سفید که با رنگ قرمز بر آن نوشته شده «سلطنت ولایت یکصد سال جنایت» در تظاهرات جمعههای زاهدان

جمهوری اسلامی ایران هر ساله با برگزاری مراسمی تحت عنوان «هفته وحدت»، خود را پرچمدار همبستگی میان مسلمانان معرفی میکند. اما واقعیتهای تاریخی و عینی در ایران، بهویژه در بلوچستان و دیگر مناطق سنی نشین، نشان میدهد که این شعار چیزی جز یک ابزار تبلیغاتی برای سرپوش گذاشتن بر تبعیض، سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق اهل سنت نیست.
یکی از نمونههای آشکار این تناقض، کشتار نمازگزاران اهل سنت در جمعه خونین زاهدان در تاریخ هشتم مهرماه ۱۴۰۱ است. اما این تنها نمونه نیست؛ تخریب و حمله به مساجد اهل سنت سابقهای طولانی در جمهوری اسلامی دارد.
مفهوم «هفته وحدت» از سال ۱۳۶۰ توسط جمهوری اسلامی با پیشنهاد خمینی مطرح شد تا خود را مدافع اتحاد میان شیعه و سنی نشان دهد. اما در عمل، حکومت هرگز به برابری مذهبی و حقوقی میان شهروندان متعهد نبوده است. سیاستهای مذهبی جمهوری اسلامی نشان میدهد که، اهل سنت در ایران از حق داشتن مسجد در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ محروماند. علمای برجسته اهل سنت بارها بازداشت، تهدید و محدود شدهاند و نهادهای امنیتی بهطور مستقیم در امور دینی و انتخاب امامان جمعه اهل سنت دخالت میکنند.
بهروشنی پیداست که «وحدت» از نگاه جمهوری اسلامی، نه احترام به تکثر مذهبی، بلکه واداشتن اهل سنت به تبعیت اجباری از ولایت فقیه شیعهمحور است.
سرکوب اهل سنت در ایران تنها به محرومیتهای حقوقی محدود نشده، بلکه حتی مکانهای مذهبی آنان نیز هدف قرار گرفته است:
مسجد شیخ فیض مشهد؛ در دهه هفتاد خورشیدی، این مسجد تاریخی اهل سنت در مشهد توسط نیروهای حکومتی تخریب شد. در جریان این واقعه، تعدادی از نمازگزاران و طلاب مورد ضرب و جرح قرار گرفتند و حتی گزارشهایی از کشتهشدن برخی افراد منتشر شد. تخریب این مسجد نه تنها حمله به یک بنای مذهبی، بلکه پیامی آشکار از حکومت مبنی بر عدم تحمل هویت مذهبی اهل سنت بود.
پس از تخریب مسجد شیخ فیض مشهد در تاریخ ۱۱ بهمن ماه ۷۲، جو بلوچستان بویژه زاهدان به شدت متشنج شده بود و بعد از نماز ظهر ۱۳ بهمن ماه، نیروهای نظامی و امنیتی از طریق زمین و هوا مسجد مکی را محاصره کردند و به سمت نمازگزاران آتش گشودند که منجر به کشته شدن دستکم ۸ تن و مجروح شدن ۹۰ نمازگزار دیگر شد.
مسجد امام ابوحنیف عظیم آباد زابل؛ در سالهای اخیر، حکومت با فشارهای امنیتی و دستور مستقیم مقامات، مسجد اهل سنت در شهر زابل را نیز تخریب کرد. این اقدام با اعتراض گسترده فعالان اهل سنت و جامعه بلوچ مواجه شد، اما حکومت آن را «اقدامی قانونی» جلوه داد. این واقعه نشان داد که سیاست حذف فیزیکی نمادهای دینی اهل سنت همچنان در دستور کار نظام قرار دارد.
در هشتم مهرماه ۱۴۰۱، نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی به روی نمازگزاران اهل سنت در زاهدان آتش گشودند. صدها نفر کشته و زخمی شدند، بسیاری بدون دریافت خدمات پزشکی جان باختند و خانوادههای قربانیان تحت فشار برای سکوت قرار گرفتند.
این کشتار بهخوبی نشان داد که، شعار «وحدت» چیزی جز پوششی تبلیغاتی نیست. اهل سنت در عمل بهعنوان شهروندان درجه دو تلقی میشوند. حکومت برای حفظ سلطه سیاسی، حتی به خون نمازگزاران نیز رحم نمیکند.
پس از جمعه خونین زاهدان، فشارها بر علمای اهل سنت افزایش یافت. بسیاری از خطیبان جمعه بازداشت یا احضار شدند. مولوی عبدالحمید تحت فشارهای امنیتی و محدودیتهای بیسابقه قرار گرفت و مدارس دینی و مراکز مذهبی اهل سنت تحت کنترل شدید نهادهای امنیتی درآمدند.
این نشان میدهد که جمهوری اسلامی نه تنها حقوق مدنی اهل سنت را انکار میکند، بلکه حتی استقلال مذهبی آنان را نیز برنمیتابد.
«هفته وحدت» در جمهوری اسلامی چیزی جز یک نمایش سیاسی و تبلیغاتی نیست. تخریب مسجد شیخ فیض مشهد، حمله به نمازگزاران در زاهدان، تخریب مسجد اهل سنت زابل، کشتار نمازگزاران در جمعه خونین زاهدان و سرکوب علمای اهل سنت همگی بهروشنی نشان میدهند که حکومت نه تنها وحدتی ایجاد نکرده، بلکه شکافهای مذهبی و قومی را عمیقتر کرده است.
به همین دلیل، هر بار که جمهوری اسلامی از «وحدت اسلامی» سخن میگوید، باید این پرسش اساسی را مطرح کرد؛ چگونه میتوان از وحدت دم زد، وقتی تاریخ معاصر ایران پر از خون ریختهشده نمازگزاران اهل سنت و تخریب مساجد آنان است؟
نظرها
نظری وجود ندارد.