ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آیا به رسمیت شناختن فلسطین از رنج فلسطینی‌ها می‌کاهد؟

هیوا رضاپور - به رسمیت شناختن دولت فلسطین بدون اقدام عملی برای مهار اسرائیل که چشم به کرانه باختری دارد تکرار پیمان اسلو و تحمیل تسلیم دیگر بر فلسطینی‌ها است.

دیدگاه

همزمان با تداوم جنایت جنگی اسرائیل در باریکه غزه که کمیسیون مستقل سازمان ملل متحد هم آن را نسل‌کشی دانسته است، انگلیس، استرالیا و کانادا اعلام کردند فلسطین را به عنوان یک دولت و نه حکومت خودگردان به رسمیت می‌شناسند. فرانسه، بلژیک و چند دولت اروپایی دیگر هم گفته‌اند قصد دارند دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند. سوال بی پاسخ این است که این سیاست در میانه کشتار فلسطینی‌ها و بی‌عملی همین دولت‌ها برای توقف ماشین جنگی اسرائیل، کدام رنج فلسطینی‌ها را تسکین می‌دهد؟

به رسمیت شناختن فلسطین از سوی انگلیس، دولتی که رنج ۸۰ ساله فلسطینی‌ها نتیجه سیاست‌های استعمارگرایانه آن است، در روزهایی که اسرائیل بدون توجه به هشدارهای بی‌فایده سازمان‌های بین‌المللی و حتی برخی از حامیانش حمله به قصد اشغال شهر غزه را پیش می‌برد و روزانه دستکم ۱۰۰ فلسطینی را می‌کُشد، نه اعتراف به ستم تحمیل شده بر فلسطینی‌ها که ادامه ریاکاری دولت‌های غربی در قبال فلسطینی‌ها است.

از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا روزهای پایانی سپتامبر ۲۰۲۵، یعنی قریب به دو سال تمام اسرائیل در باریکه غزه هر خشونتی را که سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های به نام «دموکراتیک» و «مدافع حقوق بشر» غربی مصداق جنایت جنگی، قتل‌عام، پاکسازی قومی و نسل‌کشی دانسته‌اند، اعمال کرده است.

وزارت بهداشت باریکه غزه شمار کشته‌شدگان دو سال اخیر را ۶۸ هزار تن اعلام کرده است. برآورد محققان و پزشکان مستقل اما کشته‌شدگان به دست اسرائیل را ده برابر رقم اعلام شده می‌دانند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

نتیجه یک مطالعه پژوهشی شمار فلسطینی‌های کشته شده در باریکه غزه را از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا آوریل ۲۰۲۵، یعنی طی بیش از ۱۵ ماه ۱۳۶ هزار تن برآورد کرده است. یک مقاله دیگر که دو محقق به نام‌های ریچارد هیل و گیدئون پولیا به تازگی منتشر کردند آمار کشته‌شدگان را تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۵ دستکم ۶۸۰ هزار نفر، یعنی ۱۲ تا ۱۴ برابر آمار رسمی تا آن زمان تخمین زدند.

یافته‌های این مقاله فاش می‌کند کودکان قربانی اصلی حملات اسرائیل هستند. نویسندگان مقاله بر مبنای این فرضیه که ۳۳ درصد کشته‌شدگان ناشی از حملات اسرائیل کودکان هستند، نوشتند تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۵، ۳۸۰ هزار کودک زیر پنج سال در حملات مستقیم یا بر اثر پیامدهای این حملات جان باختند. به گفته نویسندگان در مجموع ۴۷۹ هزار تن از کشته‌شدگان کودک زیر ۱۸ سال بودند.

پیشتر در سپتامبر ۲۰۲۴ گروهی از پزشکان و پرستاران آمریکایی در نامه‌ای به جو بایدن گفته بودند شمار واقعی کشته‌شدگان طی یک سال حملات اسرائیل ۱۱۸ هزار تن است. ۹۹ پزشک آمریکایی همان زمان نسبت به شیوع سوء تغذیه، فروپاشی سیستم درمان و کمبود دارو هشدار داده بودند.

اسرائیل از آغاز حمله به باریکه غزه بارها بیمارستان‌ها، مدارسی که به محل سکونت آواره‌گان تبدیل شده‌اند، اماکن نهادهای بین‌المللی را بمباران کرد. مانع انتقال دارو و غذا به باریکه غزه شد تا سرانجام یک بنیاد تحت عنوان «بشردوستانه» تاسیس کرد و توزیع هدفمند غذا را به پیمانکارانی سپرد که به عمد افراد منتظر برای دریافت کمک‌ها را هدف شلیک قرار دادند. از زمان آغاز به کار «بنیاد بشردوستانه غزه» از سوی اسرائیل و متحد همیشگی‌ش،

یک گروه حقوق بشری در ایالات متحده آمریکا اوت ۲۰۲۵ پس از افشای نقش بنیادی که جایگزین نهادهای بین‌المللی در غزه شد، در کشتن فلسطینی‌های منتظر دریافت غذا فاش کرد از ژوئیه ۲۰۲۵ بر اساس گزارش نمایندگی‌های سازمان ملل متحد و یا سازمان‌های حقوق بشری که همچنان در باریکه غزه حضور دارند، دستکم ۱۳۷۳ فلسطینی در نزدیکی مراکز توزیع غذا کشته شدند. این اطلاعات در پایان ماه اوت منتشر شد. حمله اسرائیل به فلسطینی‌هایی که برای دریافت غذا به مراکز اعلام شده می‌آمدند در سپتامبر نیز ادامه داشت.

کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارش خود با بیان اینکه ۸۵۹ فلسطینی در نزدیکی چهار مرکز توزیع غذا در جنوب غزه به قتل رسیدند، گفت بیشتر این افراد با شلیک مستقیم نظامیان اسرائیل کشته شدند. یک افسر نظامی آمریکا که برای بنیاد اسرائیلی کار می‌کرد پس از استعفاء فاش کرد شاهد تیراندازی نظامیان اسرائیل به فلسطینی‌هایی در انتظار دریافت غذا بوده است. او گفت در تمام دوران حرفه‌ای خود به عنوان یک نظامی هرگز شاهد این سطح از «بی‌رحمی، استفاده از خشونت بی‌رویه و غیرضروری علیه جمعیت غیرنظامی گرسنه» نبوده است.

جنایت بدون عقوبت

اسرائیل به صورت علنی از غذا به عنوان یک اسلحه جنگی علیه فلسطینی‌ها استفاده می‌کند. کنترل توزیع غذا و انتقال کمک‌های بشردوستانه یک هدف پنهان هم دارد؛ تحریک فلسطینی‌ها برای شورش و همکاری با اسرائیل. در همین راستا نتانیاهو به صراحت پرده از همکاری با برخی قبایل فلسطینی برداشت. او نامی از متحد اسرائیل در باریکه غزه نبرد اما یاسر ابوشباب که به جرایم مالی و نزدیکی با دولت اسلامی - داعش - متهم است، در گفت‌وگو با روزنامه‌های اسرائیلی بخشی از این نقشه را فاش کرد. او گفت که نظامیان تحت امر او برای کنترل مناطقی که ارتش اسرائیل «آزاد» می‌کند و جلوگیری از تسلط دوباره حماس بر این مناطق آماده هستند. ابوشباب همچنین خطاب به دولت‌های عربی و سازمان‌های بین‌المللی نوشت آماده است کنترل غزه را در دست بگیرد. رسانه‌های اسراییل بدون افشای جزئیات گفته‌اند در کنار ابوشباب، چند طایفه دیگر هم برای جنگ با حماس در غزه تجهیز شده‌اند.

اسرائیل به ارتکاب نسل‌کشی و جنایت جنگی در باریکه غزه متهم است. دیوان بین‌المللی دادگستری تحت تاثیر فشار حامیان اسرائیل رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی را مشمول مرور زمان کرده است. دادگاه کیفری بین‌المللی اما برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر و یوآ گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل قرار بازداشت به اتهام ارتکاب جنایت جنگی صادر کرد. واکنش دولت‌های غربی حامی اسرائیل که روسیه را به دلیل حمله به اوکراین به سرعت با تحریم‌های مالی، فرهنگی، ورزشی و ... مجازات کردند و ولادیمیر پوتین را به اتهام جنایت جنگی تحت تعقیب قرار دادند به صدور قرار بازداشت برای نتانیاهو و گالانت شرم‌آور بود. ایالات متحده آمریکا این نهاد بین‌المللی را تحریم کرد. آلمان گفت این حکم را اجرا نخواهد کرد. فرانسه و انگلیس هم با تردید و لکنت زبان در باره اجرای آن سخن گفتند.

نمونه دیگر برخورد با فرانچسکا آلبانز، گزارشگر امور فلسطین سازمان ملل که ارتکاب اسرائیل به جنایت جنگی و نسل‌کشی را تایید کرده، است. او گزارشی ویژه با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسل‌کشی» پرده از مشارکت شرکت‌های بین‌المللی و سودبری آنها از کوچ اجباری، سرکوب و کشتار فلسطینی‌ها به دست اسرائیل برداشته است. متحدان اسرائیل بر خلاف مواقعی دیگر که از گزارشگران سازمان ملل برای افشای سرکوبگری و نقض حقوق شهروندان در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین حمایت ویژه می‌کنند، آشکار و پنهان آلبانز را به «یهودستیزی» متهم کرده‌اند. آلمان که اصلی‌ترین حامی اسرائیل در اروپا و دومین تامین کننده سلاح آن در جهان است، از سخنرانی آلبانز در دانشگاه جلوگیری کرد. شبیه به برخوردی که سال ۲۰۲۴ با واروفاکیس، سیاستمدار یونانی چپ‌گرا داشت و مانع ورود او به آلمان شد.

در آلمان تازه‌ترین نظرسنجی نشان می‌دهد ۸۳ درصد شهروندانش حملات اسرائیل در باریکه غزه را غیرموجه می‌دانند. در نظرسنجی پیشین در اوت ۲۰۲۵ موافقان گزاره ناموجه بودن حملات اسرائیل در غزه ۷۶ درصد بودند و مخالفان آن ۱۳ درصد. یک ماه بعد تنها ۱۰ درصد معتقد بودند حملات اسرائیل در غزه موجه و برای نابودی حماس است. آلمان به رغم مخالفت بالغ بر ۸۰ درصد شهروندانش به تجهیز نظامی اسراییل ادامه می‌دهد. سیاستمداران آلمان مخالفان جنگ را با خشونت سرکوب می‌کنند و همچنان حاضر نیستند چون دولت‌های اروپایی دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند.

این میزان حمایت از اسراییل که به اذعان عفو بین‌الملل یک دولت «آپارتاید» است، و کمیسیون مستقل تحقیق سازمان ملل و انجمن بین‌المللی محققان نسل‌کشی، ارتکاب به نسل‌کشی در غزه را تایید کرده‌اند، در تقابل و تضاد با مخالفت دروغین دولت‌های اروپایی و ایالات متحده آمریکا با جنگ و سرکوب و ستمگری است. مقایسه سیاست اروپا، نه فقط در سطح حکومت‌ها بلکه رسانه‌های جریان اصلی و فضای عمومی غالب در مواجهه با حمله به اوکراین و نسل‌کشی در غزه این ریاکاری و استاندارد دوگانه «دموکراسی و حقوق بشر غربی» را عریان‌تر نمایان می‌کند.

از پیمان اسلو چه خبر؟

چند سال قبل پس از امضاء توافقنامه اسلو که قرار بود به اشغالگری سرزمین‌های فلسطینی‌ها و کوچ اجباری آنها به اردوگاه‌های در دیدرس اسرائیل رسمیت جهانی ببخشد، و آغاز راهکار موسوم به دو دولتی برای پایان دادن به آنچه که غرب «خشونت و درگیری» می‌خواند باشد، ادوارد سعید، نویسنده فلسطینی این معاهده را «ابزار تسلیم» و «پیمان ورسای» فلسطین نامید. او نوشت در این پیمان «به وضوح آشکار است که آزادی واقعی فلسطین به دست نیامده و محدودیت‌های ناچیز اعمال شده بر اسرائیل را آمریکا و خود اسرائیل طراحی کرده‌اند».

تقارن زمانی به رسمیت شناختن دولت فلسطین و پیمان اسلو هرچند ناخواسته شاهدی بر حقانیت ادوارد سعید و دیگر مخالفان توافق با اسرائیل در سپتامبر ۱۹۹۳ است. ۳۲ سال پس از پیمانی که دستاوردش برای فلسطینی‌ها کنترل پلیسی بیشتر اسرائیل بر کرانه باختری، گسترش شهرک‌سازی و بروکرات شدن مبارزان پیشین در مقام اعضای دولت خودگردان نبود، دولت‌های اروپایی که اقدامی موثر برای توقف نسل‌کشی اسرائیل نکردند، دولتی را به رسمیت می‌شناسند که از مهمترین مفاد پیمان اسلو بود اما قلمرو کوچک‌تری برایش باقی مانده است.

البته که دولت‌های غربی در اعلام به رسمیت شناختن دولت فلسطینی هم نمی‌توانند نیت واقعی خود را پنهان کنند. کانادا گفته است در «موارد درگیری اسرائیل و فلسطین» اولین تعهد دولت کانادا «حمایت از اسرائیل و امنیت آن است». این اطلاعیه سپس از تشکیلات خودگردان می‌خواهد اصلاحاتی را پیش بگیرد، فلسطین را غیرنظامی کند و در سال ۲۰۲۶ انتخابات را برگزار کند. یک شرط مهم دیگر این که در این انتخابات حماس نباید هیچ نقشی داشته باشد. معنای غیرنظامی کردن فلسطین چیزی به غیر از ممنوعیت مبارزه مسلحانه، آنچه که هم اکنون در کرانه باختری اجرا می‌شود، نیست.

استرالیا هم از دولت خودگردان خواسته‌های مشابه دارد؛ اصلاح نظام آموزشی، خلع سلاح همگانی در فلسطین و همچنین تعهد حماس به تحویل سلاح‌هایش به دولت. دو مقام استرالیایی در بیانیه‌ای مشترک گفتند با شرکا برای یک طرح صلح که ساختار حکومت و امنیتی را برای فلسطین ایجاد و امنیت اسرائیل را تضمین می‌کنند، همکاری می‌کنند. شبیه به این جملات و شروط را دیگر سران دولت‌های غربی در روزهای اخیر تکرار کرده‌اند بدون اینکه جمله‌ای در تایید حق فلسطینی‌ها و مهار اسرائیل در آینده بگویند. آنها فراموش نکرده‌اند «حق دفاع» را برای اسراییل به رسمیت بشناسند تا پیشاپیش مجوز تجاوز و حمله نظامی را برای متحد خود صادر کرده باشند.

نور العاصی، شاعر و روزنامه‌نگار فلسطینی که به تازگی غزه را ترک کرده و به پاریس رسیده است، مواجهه فرانسه با فلسطین را استعماری و نژادپرستانه توصیف کرده است؛ الگویی که بر تمام دولت‌های غربی قدرتمند تطابق دارد. او با مقایسه سیاست دولت و فضای غالب پاریس در برخورد با اوکراین و فلسطین نوشته است:

گذشته از همه اینها، فرانسه یک امپراتوری استعماری است که هرگز عذرخواهی نکرد بلکه فقط تغییر چهره داد. از الجزایر تا ویتنام و سوریه، دستان فرانسه به خون کسانی که شهامت مقاومت در برابر آن را داشتند، آلوده است.وقتی فرانسه در قرن بیستم از جنبش صهیونیستی حمایت کرد، وقتی افسران اسرائیلی را آموزش داد، وقتی به نظامی‌سازی یک دولت مهاجر-استعماری در زمین‌های دزدیده شده کمک کرد، از روی جهل نبود. از روی همبستگی، همبستگی سفیدپوستان، با یک پروژه استعماری دیگر بود. فرانسه ظرف چند ساعت تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کرد. مرزهای خود را باز کرد. در تلویزیون گریه کرد. کنسرت‌ها را لغو و تحریم‌هایی اعمال کرد. چرا؟ چون اوکراین سفیدپوست است. اما وقتی اسرائیل تمام محله‌های غزه را با خاک یکسان می‌کند، وقتی بیمارستان‌ها را بمباران می‌کند، کودکان را گرسنه نگه می‌دارد، آب را قطع می‌کند، سلاح‌های ممنوعه را رها می‌کند و خانواده‌ها را به پودر استخوان تبدیل می‌کند، فرانسه تردید دارد. دوپهلو حرف می‌زند. حماس را مقصر می‌داند. بر «زمینه» اصرار دارد. حتی سلاح‌های بیشتری به اسرائیل می‌دهد.

او در همین مقاله فضای غالب در پاریس را اینگونه توصیف کرده است: «به ما گفته می‌شود که فریاد زدن «فلسطین آزاد» ممکن است یهودستیزانه باشد. افرادی که با افتخار پرچم‌های اوکراین را تکان می‌دهند به ما می‌گویند که غم و اندوه ما باید «متعادل» باشد. آنها علیه امپریالیسم روسیه خشمگین هستند اما استعمار شهرک‌نشینان اسرائیلی را توجیه می‌کنند. این بی‌طرفی نیست. این برتری سفیدپوستان است.»

العاصی، شاعری که به روایت خودش غزه را در حالی که می‌سوخت ترک کرد، غزه را «استثنای اخلاقی» و «دیگری بی ارزش» فرانسه خوانده است و گفته: «حقیقت این است: فلسطین نه ارتشی دارد، نه جتی، نه کشتی‌ای، نه سلاح هسته‌ای. چیزی که ما داریم مقاومت است. حماس یک ارتش دولتی نیست. این نتیجه دهه‌ها محاصره، اشغال، آپارتاید و رها کردن است. در حالی که رهبران اروپایی در هر فرصتی که به دست می‌آورند، با عجله حماس را محکوم می‌کنند، از محکوم کردن اشغالگری که آن را به وجود آورده است، خودداری می‌کنند. آنها حق ما برای مقاومت را انکار می‌کنند، در حالی که مقاومت اوکراین را ستایش می‌کنند و به آن سلاح و افتخار هدیه می‌دهند. در اوکراین کوکتل مولوتوف «قهرمانی» است. در غزه، سنگ «تروریسم» است. این ریاکاری است. این الگوریتم همدلی سفیدپوستان است. آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، جنگ بین دو ارتش نیست. این نابودی تمام‌عیار یک ملت اشغال‌شده توسط یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌های جهان است. این یک نسل‌کشی است که با کمک سلاح‌های غربی، با سکوت غرب محافظت و با دروغ‌های بشردوستانه جلوه‌گری می‌شود.»

پرسش بی‌پاسخ این که دولت‌هایی که همبستگی با فلسطین و مخالفت با جنگ و نسل‌کشی را جرم‌انگاری کرده‌اند و نه در نزدیک به ۸ دهه پس از روز نکبت که در دو سال اخیر اقدامی موثر برای مهار اسراییل نکرده‌اند، چه قصدی از به رسمیت شناختن فلسطین دارند؟ و حتی اگر بپذیریم این اقدام ریاکارانه نیست، چه راهکاری برای مهار ماشین جنگی اسراییل اندیشیده‌اند، آن هم در روزهایی که قطر در نقش واسطه غرب در منطقه هم از تجاوز نظامی اسراییل مصون نماند؟

انسان فلسطینی، نه مهم امنیت پروژه استعماری است

تنها ۱۲ عضو مجمع عمومی سازمان ملل به قطعنامه گام‌های اساسی برای راهکار دو دولت در جغرافیای فلسطین رای ندادند. در واقع ۱۰ دولت در کنار آمریکا و اسراییل با قطعنامه‌ای بی‌اثر مخالفت کردند. هیچ یک از قطعنامه‌های سازمان ملل و زیرمجموعه‌های آن تا به حال کوچک‌ترین اثر در متوقف کردن اسراییل نداشته است.

حتی در ورزش هم زور مخالفان جنگ به فدراسیون‌های قاره‌ای و بین‌المللی و نهادهای فرهنگی نرسید تا اسراییل هم چون روسیه از مسابقات حذف شود. همین حالا حامیان اسراییل تهدید به کناره‌گیری اسپانیا از مسابقات یوروویژن در صورت حضور اسراییل را محکوم و سرزنش می‌کنند. در ایتالیا ده‌ها مربی فوتبال خواستار لغو مسابقه با اسراییل شده‌اند. در اسپانیا مخالفان جنگ در اعتراض به حضور ورزشکار اسراییلی که گفته شده از نظامیان اعزامی به غزه است، مسیر پایانی دوچرخه‌سواران را مسدود کردند. ورزشکاران اسراییلی در بیشتر مسابقات نه فقط از سمت تماشاگران بلکه ورزشکاران هو می‌شوند. فیفا، یوفا و کمیته بین‌المللی المپیک که به سرعت روسیه و بلاروس را مجازات کردند اما نه تنها درخواست حذف اسراییل را رد کرده‌اند، بلکه ورزشکاران را به دلیل همبستگی با فلسطین و اعتراض به جنگ جریمه می‌کنند. چند فوتبالیست در لیگ‌های اروپایی به همین علت از تیم‌هایشان کنار گذاشته شدند یا به پرداخت جریمه نقدی محکوم.

سازمان‌های بین‌المللی که به سرکوب روزنامه‌نگاران در کشورهای مختلف واکنش فوری نشان می‌دهند، رسانه‌های جریان اصلی که همواره در حال مرثیه‌سرایی برای سرکوب رسانه‌ها در کشورهای «مستبد» هستند، قتل بیش از ۲۰۰ روزنامه‌نگار در باریکه غزه به دست اسراییل را به خبر کم‌ارزش و امری عادی تبدیل کرده‌اند. آنها حتی ترجیح می‌دهند سرکوب روزنامه‌نگاران اسراییلی منتقد دولت را هم بی‌اهمیت جلوه دهند تا تصویر «تنها دموکراسی خاورمیانه» مخدوش و خاطر مالکان رسانه‌ها مکدر نشود. همانطور که قتل امدادگران، پزشکان، پرستاران و کارکنان سازمان‌های بین‌المللی به دست اسراییل امری پذیرفتنی و از پیامدهای «اجتناب‌ناپذیر» جنگ روایت می‌شود. در چنین وضعیتی، به رسمیت شناختن دولت فلسطین که به بخشی از نظام سرکوب مقاومت فلسطینی‌ها در کرانه باختری در همکاری با اسراییل بدل شده، به طنز تلخ و سیاست فریب شبیه‌تر است تا پاسخ به رنج انسان فلسطینی.

واقعیت را سامدپ سن، استاد مطالعات آسیا دانشگاه پرتوریا با بیان اینکه در وضعیت کنونی جشن گرفتن برای موافقت ۱۴۲ کشور با قطعنامه «گام‌های ملموس، زمان‌بندی شده، بازگشت ناپذیر» برای راهکار دو دولتی بیهوده است، بیان کرده است. او با ارجاع به خواسته‌های قید شده در این سند که از حماس می‌خواهد تمام اسراییلی‌ها را آزاد کند، از اداره غزه کنار برود و خلع سلاح شود، نوشته است: «غزه هنوز در آتش می‌سوزد و جوامع فلسطینی به طور سیستماتیک در کرانه باختری اشغالی در حال نابودی هستند. پس چگونه می‌توان از یک کشور فلسطینی صحبت کرد؟ چنین کشوری در خدمت چه کسی یا چه چیزی خواهد بود؟»

او که سال قبل از جامعه بین‌المللی خواسته بود اسراییل را یک دولت یاغی اعلام کند، سپس با اشاره به بی‌عملی دولت‌های اروپایی که قرار است دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند در محاصره و نسل‌کشی در غزه، گسترش شهرک‌سازی و خشونت شهرک‌نشینان در کرانه باختری و بی‌توجهی به حق تعیین سرنوشت فلسطینی از ۱۹۴۸ تا به امروز، گفته است: «غیرقابل تحمل همه اینها این است که ما قبلاً دیده‌ایم چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک روند صلح، حق امنیت اسرائیل را بر حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها اولویت می‌دهد. این روند، توافق اسلو نام داشت، که در آن تضمین واقعی برای تشکیل یک کشور فلسطینی هرگز مطرح نبود.»

او خطاب به دولت‌های غربی نوشته است چنانچه صادق‌ند برای حل بحران، تنها راه‌حل خوب آن است که «حقوق فلسطینیان را در مرکز توجه قرار دهد و شامل نوعی مکانیسم اهرم سیاسی و فشار باشد که بتواند رفتار سرکشانه اسرائیل را مهار کند.»

به گفته او، بدون این مکانیسم‌ها «هرگونه به رسمیت شناختن دولت فلسطین یک نمایش پوچ است و کمپین نسل کشی و محو سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل، بدون هیچ مجازاتی ادامه خواهد یافت».

نتانیاهو همین حالا به صراحت در واکنش به این اقدام گفته است: «چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد. یک کشور فلسطینی در غرب رود اردن تشکیل نخواهد شد».

نتانیاهو که به جنایت جنگی متهم است، سپس از سیاست اسرائیل برای اشغال مناطق بیشتری از سرزمین فلسطینی‌ها بر مبنای پیمان اسلو پرده برداشته است؛ ادامه شهرک‌سازی در کرانه باختری که به گفته نخست وزیر اسرائیل «دو برابر شده است».

دیگر مقام‌های دولتی اسرائیل هم موضعی مشابه گرفتند و گفتند در برابر سیاست به رسمیت شناختن فلسطین خواهند ایستاد و به همراه متحدان خود با آن مقابله می‌کنند. ایتمار بن‌گویر، وزیر امنیت اسرائیل به صراحت خواهان الحاق کرانه باختری به اسرائیل و منحل کردن تشکیلات خودگردان فلسطینی در این منطقه شده است.

پیش از این کنست اسرائیل پیش‌نویس قانونی را تصویب کرد که اعمال حاکمیت بر کرانه باختری و الحاق آن به اسرائیل را قانونی می‌کند. تیر ۱۴۰۳ هم کنست اسرائیل قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مخالف تشکیل دولت فلسطینی بود.

دولت‌های اروپایی که پس از نزدیک به ۸۰ سال در اقدامی نمادین دولت فلسطین را به رسمیت می‌شناسند نسبت به مهار خشونت بی‌پایان اسرائیل سکوت کرده‌اند و بعید است کوچکترین تنبیه و مجازاتی برای دولتی که خود را «قلعه حفاظت از تمدن اروپا در برابر توحش» تعریف کرده، تصویب کنند. همین حالا همزمان با نسل‌کشی در باریکه غزه، در کرانه باختری فلسطینی‌ها به دست غیرنظامیان اسرائیلی مجروح و از خانه خود رانده می‌شوند. دولت‌های اروپایی اما همچنان مشغول رایزنی برای اعمال تحریم بر اسرائیل هستند. آمریکا هم شهرک‌نشینان افراطی مهاجم را که در فهرست تحریم بودند، از لیست خارج کرده است تا پاداشی به اشغالگران بدهد.

پرسش اصلی بی پاسخ همان سوالی است که پس از پیمان اسلو طرح شد؛ این اقدام نمادین چیزی به غیر از تسلیم دوباره و پایان مقاومت فلسطینی‌ها این بار در باریکه غزه به همراه تضمین امنیت اسرائیل دارد؟ می‌تواند خشونت بی‌پایان اسرائیل را مهار کند و زیست فلسطینی‌ها را در همان اندک سرزمین باقیمانده تضمین کند؟ اگر نه، پس همین حالا پایان آن پیدا است؛ اسلوی دیگر و اشغال باریکه غزه، قطعه‌ای دیگر از سیاست استعماری غربی‌ها.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.