ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«روایت آقا»، مکانیسم ماشه و بچه‌های «پایگاه مقداد»

علی رسولی ـ ماندن روی سیستم عامل «روایت آقا» توقع از خامنه‌ای برای نشان دادن «خشم علوی» را بالا می‌برد و مساله این است که باید این خشم به آمریکا نشان داده شود. نشان دادن خشم علوی به مردم یک چیز است و نعره کشیدن بر سر دشمنی که توان کشتنت را دارد یک چیز دیگر.

جایی در خیابان آزادی تهران، حوالی ساختمان وزارت میراث فرهنگی و قبل از اینکه به دانشگاه شریف برسید، «پایگاه مقداد» قرار دارد.

این پایگاه، نه نهادی معمولی که یکی از محورهای فعالیت تبلیغی و فضاسازی رسانه‌ای و پروپاگاندا در زمانی بود که سپاه پاسداران نه خبرگزاری و سازمان سینمایی داشت و نه روزنامه و ده‌ها موسسه و نهاد تبلیغی و مجازی.

در دهه ۶۰ و ۷۰ و حتی ۸۰ پایگاه مقداد کاری می‌کرد که الان سپاه سایبری به علاوه بقیه نهادهای تبلیغی سپاه می‌کنند. در دهه ۶۰ کارشان متمرکز بر جنگ با عراق، تبلیغ روایت سپاه و رهبران سیاسی نزدیک به سپاه در مورد جنگ بود. در آن زمان ساختمان پایگاه مقداد یک مجتمع چند طبقه مصادره‌ای بود در حوالی میدان جمهوری. جایی نزدیک به مقر کنونی این پایگاه. حوزه استحفاظی این پایگاه مهم هم از پاستور و نهاد ریاست‌جمهوری تا نمازجمعه و فرودگاه مهرآباد و ساختمان آن زمان مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه را در بر می‌گرفت.

پس از مرگ خمینی پایگاه مقداد یکی از ده‌ها بازوی تبلیغی در خدمت «جا انداختن رهبری آقا» و شرح «خیانت‌‌های منتظری» و «رنج‌هایی» بود که او به «امام امت» داد.

در ۲۲ تیرماه ۱۳۷۱ رهبر تازه‌نفس جمهوری اسلامی در جمع نیروهای عقیدتی و عملیاتی بسیج در گردان‌های عاشورا سخنرانی کرد. این سخنرانی از جهت آثار بیرونی‌اش، یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های او بود. در این سخنرانی رهبر دوم جغرافیای فرهنگی و عقیدتی مطلوبش را ترسیم کرد و هر که در مقابل آن قرار دارد را «نیروی دشمن» خواند.

«شبیخون فرهنگی» و «تهاجم فرهنگی» به عنوان جنگ جدید علیه نظام جمهوری اسلامی در همین سخنرانی فرموله شد؛ جنگ دوم پس از جنگ عراق که به زعم خامنه‌ای، مهم‌تر و سرنوشت‌ساز‌تر از اولی است. جنگی که عاملانش برای استحاله جمهوری اسلامی برپا کرده‌اند و مشابه همان استحاله در دین اسلام است که مدینه‌النبی پیامبر را به قتلگاه حسین رساند:

دشمن از راه اشاعه‌ی فرهنگ غلط، فرهنگ فساد و فحشا، سعی می‌کند جوان‌های ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند، یک «تهاجم فرهنگی» بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما می‌کند.

در همین سخنرانی خامنه‌ای فرمان «واجب بودن نهی منکر» برای نیروهای نظام فارغ از سیاست‌های دولت و دستگاه قضایی را داد. گفت که حتی اگر «ماموران رسمی» هم «طرف شما را نگرفتند»، کارتان را بکنید.

این سخنرانی خونی تازه در رگ‌های انصار حزب‌الله و پایگاه‌های بسیج و نیروهایی بود که فضای سیاه دهه ۷۰ را کنترل می‌کردند. از دل همین روایت برنامه‌سازی برای رسوا کردن جنبش روشنفکری ایران در آمد. کشتار و سرکوب روشنفکران ضربه آخر بود. قبل از آن فضا به حدی بسته شد که هر روایتی متفاوت از روایت مطلوب جمهوری اسلامی، رهبرش و ارکانش، گوینده را به هدف مشروع برای بی‌آبرویی، قتل، ناپدید‌سازی یا حبس و تبعید بدل می‌کرد.

پایگاه مقداد و ده‌ها پایگاه و نهاد مشابه در دهه ۷۰ کارشان اجرایی کردن «روایت رهبر»/ «روایت آقا» بود. دو دانشگاه تهران و شریف که در حوزه استحفاظی مستقیم این پایگاه بودند، مهم‌ترین بلندگوی دانشگاهی برای جا انداختن همین روایت بودند. و البته نمازجمعه، تظاهرات‌های اعتراضی برای حجاب، حمله به زنان، حمله به جوانانی که پوششان مطلوب جمهوری اسلامی نبود و نمایش خیابانی به نفع رهبر جمهوری اسلامی در مسائل سیاسی مورد اختلاف.

دهه ۷۰ اوج فعالیت برای ساختن «روایت آقا» بود. از «آژانس شیشه‌ای» حاتمی‌کیا و عربده‌کشی «حاجی بخشی» تا سلاخی کردن روشنفکران و منتقدان سیاسی.

«روایت آقا»، نقش مهمی در مورفولوژی سیاسی جمهوری اسلامی کنونی دارد. از روزی که خامنه‌ای در مقام رهبری قرار گرفت تا همین امروز، «جای دوست و دشمن» را همین «روایت آقا» تعیین کرده است. درست مثل معرکه‌گردانی «مخمل» برای «لوطی جهان» در داستان «انتری که لوطی‌اش مرده بود» اثر صادق چوبک.

«روایت آقا» فقط جهان پیرامونی را برای نیروهای جمهوری اسلامی معنا نمی‌بخشد بلکه این روایت نقش «فایر وال» یا  «دیوار آتشین» شخص خامنه‌ای هم هست. در هر هزیمت و شکست و ضربه، راویان «روایت آقا» کارشان این می‌شود که او را از گزند زخم‌زبان و تعرض مصون بدارند. این ماموریت، یک بخشش مشت زدن به دهان متلک‌گویان و منتقدان است و بخش دیگرش انداختن تقصیرها به گردن هر کسی در هر رده‌ای ا این هدف که «ساحت آقا ملکوک نشود».

اهمیت «روایت آقا» آنقدر زیاد است که چنانچه ضرورت ایجاب کرد می‌تواند اکبر هاشمی رفسنجانی را هم به نفع «آقا» ببلعد و او را در فهرست «بدهای نظام» قرار دهد.

قرارگرفتن در ستون «خوب‌ها» یا «بد‌ها» در جمهوری اسلامیِ خامنه‌ای، امری سیال است. ممکن است برای دهه‌ها در ستون خوب‌ها باشید و یک‌شبه به قعر ستون بدها منتقل شوید. ملاک حال فعلی افراد است و حال فعلی افراد همان نسبتشان با «روایت آقا» است.   

در «روایت آقا» هر عقب‌نشینی و هزیمت در جمهوری اسلامی، عاملش هر کسی است جز خامنه‌ای. از دست دادن سوریه و لبنان باشد یا مذاکره با آمریکا و برجام و کنار گذاشتن حجاب اجباری. فرقی نمی‌کند فساد رخ داده باشد یا تهران بمباران شده باشد. دامن آقا نباید لکه‌دار شود.

در دهه ۶۰ و ۷۰، پایگاه مقداد و ده‌ها نهاد مشابهش می‌توانستند کارشان را تا حدی پیش ببرند. اما جمهوری اسلامی کنونی به نسبت سال ۱۳۷۱، تغییرات زیادی کرده است. الان بنر زدن و راهپیمایی امت حزب‌الله جای خودش را به لشکر سایبری داده است. روایت آقا اکنون قلب تپنده فعالیت نیروهای دلبسته به نظام یا کارمندان روابط‌عمومی خامنه‌ای در فضای مجازی است. ظهور خیابانی تنها به ضرورت اتفاق می‌افتد. «مجاز» جمهوری اسلامی مدت‌ها است که از «حقیقت» پیشی گرفته است. راهپیمایی امت حزب‌الله اکنون دیوار‌نگاره میدان ولیعصر است و بنرهای رنگارنگ در سطح شهر همان ردپای آقا در فضای مجازی.

هسته‌های اولیه لشکر مجازی خامنه‌ای، در سال ۱۳۸۴ و در همین پایگاه مقداد شکل گرفت. بنا به روایت  احد سیفی، مسئول فرهنگی پایگاه مقداد:

از سال ۸۴ که هنوز فعالیت‌های سایبری مطرح نبود ما یک تیم ۳۵ نفری از نخبگان راه انداختیم که از کشور‌هایی مانند امریکا، اروپا و چین دعوتنامه داشتند و با کمک آن‌ها فعالیت‌های سایبری و مجازی خود را در پایگاه راه‌اندازی کردیم.

جنگ و بقیه ماجراها

حمله اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲ روزه وضعیتی به کلی جدید برای جمهوری اسلامیِ خامنه‌ای ساخت.

برای نخستین بار در حدود ۳۵ سال رهبری خامنه‌ای، «روایت آقا» دچار سکته شده است. ساختن ستون خوب‌ها و بدها یا «حفظ آقا» در زمان شکست جواب نمی‌دهد.

این مدل تصویرسازی از خامنه‌ای تا زمانی کار می‌کرد که بحران، وجه «موجودیتی» نیافته بود. حتی از دست دادن سوریه و کشته شدن قاسم سلیمانی خطر موجودیتی برای نظام نبودند. می‌شد آن‌ها را گردن کسانی انداخت که با شعار «نه غزه، نه لبنان» «پشت آقا را خالی کرده بودند». خروج آمریکا از برجام هم همین وضع را داشت. می‌شد گفت که خامنه‌ای نقشی در آن نداشته و از آن بالاتر حتی به حرف او عمل نشده. «خیانت خائنان» و «غفلت سربازان» همیشه کار می‌کرد. اما الان کار نمی‌کند.

ضربه اسرائیل بزرگ بود. گیجی پس از آن بزرگ‌تر. حال، خامنه‌ای به‌ندرت در میان جمع حاضر می‌شود و بیشتر اوقات غایب است. کارگزاران «روایت آقا» چشم به آسمان دارند و نگرانند که لقمه چپ پرنده‌ای شکاری شوند. موجودیت و هویت‌‌شان وصل به همین معرکه «دوست و دشمن» بود و اکنون معرکه‌گردان غایب است.

مساله مهم آن است که فاز کنونی بحران هسته‌ای و فعال شدن مکانیسم ماشه ماهیتی متفاوت از ماجرای خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ دارد. اینکه «روحانی را دراز کنیم» و «ظریف را در مقابل آقا سر ببریم»، دوای درد نیست و حتی می‌تواند بحرانی بزرگ‌تر برای آقا درست کند.

چه بحرانی؟ بالا بردن توقع از آقا برای بیرون کشیدن ذوالفقار از نیام. قاعده این است که وقتی ستون خیمه نظام در معرض ضربه باشد، «مولا» دست به کار شود. تا پیش از رسیدن بحران به مرز موجودیتی می‌شد هرجا لازم است گفت که «آقا در کارهای اجرایی دخالت نمی‌کند و کثافت‌کاری‌ها همه تقصیر سیاستمداران خائن است». اما الان چه؟ الان حتی بچه‌های پایگاه مقداد هم می‌دانند که «روایت آقا» کار نمی‌کند. «فایروال» برای زمانی مناسب است که حمله در سطح نرم‌افزاری است ولی وقتی که «سخت‌افزار نظام» زیر ضربه باشد که نمی‌شود دل به فایروال برای حفظ آقا بست.  

به همین دلیل «صدای ایران»، نشریه الکترونیکی دفتر علی خامنه‌ای، روز دوشنبه ۶ مهر در سرمقاله‌اش از رهروان رهبری خواست که عجالتا ستون خوب و بدها را کنار بگذارید و خیلی به سیاستمداران داخلی حمله نکنید که وضع خرابتر از این‌ها است:

بی‌تردید، مقصر اصلی وضعیت موجود دشمنیِ جبهه‌ی غربی است. نباید اجازه داد پیکان مقصرتراشی این موضوع به سمت داخل برود و حاشیه‌سازی‌های جدید در کشور درست شود. انرژی و انگیزه مردم باید به سمت شناخت دقیق دشمن و طراحی پاسخ متناسب هدایت شود.

«اتحاد مقدس»؛ این دستورالعملی است که در ادامه این مطلب به‌عنوان سیستم عامل جدید به جای سیستم‌عامل قدیمی «روایت آقا» معرفی شده است.

البته برای کاربران سیستم عامل سابق، این کوچ ناگهانی چندان آسان نیست. حتی برای خود خامنه‌ای هم راحت نیست که بعد از عمری «قدسی‌سازی» از خود، ناگهان شریک و همسفره «سیاستمداران مادون‌اش» برای «اتحاد مقدس» شود. او در همین سخنرانی آخرش در شبی که پزشکیان راهی نیویورک بود که نگذارد ماشه چکانده شود، سیخی به پهلوی روحانی و ظریف زد و گفت که ۱۰ ساله بودن مدت اعتبار برجام را آن‌ها در سفره‌اش گذاشته‌اند. البته زود از آن گذشت ولی این همان لحظه‌ای بود که شما زبانتان ناخودآگاه به سمت سیستم عامل مالوف می‌چرخد.

برای علی خامنه‌ای بعد از جنگ ۱۲ روزه، به واقع اینکه تصویر بیرونی‌اش چگونه باشد در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. این پدیده‌ای جدید در دوران زمام‌داری رهبری است که از روز اول با «بحران تصویر» روبه‌رو بود؛ تصویر روحانی دست‌چندم که علیه مرجع تقلیدی در تراز منتظری کودتای سیاسی کرده. یا تصویر رهبری که در رده دوم سلسله مراتب قدرت است و رفسنجانی همه‌کاره است. یا تصویر رهبری مرتجع در برابر محمد خاتمی که «آخوند روشنفکر عبا شکلاتی» بود. و نهایتا تصویر رهبری که تسلیم مذاکره با آمریکا شد و تن به برجام داد.

فرمان عوض شدن سیستم عامل از «روایت آقا» به «اتحاد مقدس» سختی‌های خودش را دارد. مانند همه چیز در جمهوری اسلامی حتی اجرای این فرمان هم به شکل کارآمد و سریع ناممکن است. یک روز قیر هست و قیف نیست و روز دیگر قیف هست و قیر نیست. مهم‌تر از همه آنکه جمهوری اسلامی تنها همین درد بی‌درمان را ندارد. چندین مساله موجودیتی همزمان و با هم هجوم آورده‌اند. امکانات هم اندک است و بچه‌های پایگاه مقداد هم دیگر مثل دهه ۶۰ «دلی کار نمی‌کنند».

ماندن روی سیستم عامل «روایت آقا» توقع از خامنه‌ای برای نشان دادن «خشم علوی» بالا می‌برد و مساله این است که باید این خشم به آمریکا نشان داده شود. نشان دادن خشم علوی به مردم یک چیز است و نعره کشیدن بر سر دشمنی که توان کشتنت را دارد یک چیز دیگر.

در بیرون از خیمه نظام وضع عادی نیست. مقام‌های اسرائیلی خیلی راحت و آسان از این می‌گویند که ممکن است خامنه‌ای را ترور کنند و یا ترامپ می‌گوید او نگذاشته خامنه‌ای هدف قرار بگیرد. سران نظام از بمباران محل جلسه‌شان می‌گویند و سران سپاه نمی‌دانند که امروز دور جدید جنگ شروع می‌شود یا فردا.

ماندن روی سیستم عامل «روایت آقا» مقدمات و موخرات خودش را دارد. نهایتا آقا آستین بالا می‌زند و جلوی انحراف را می‌گیرد. حتی اگر انحراف فرزندی همچون محمود احمدی‌نژاد باشد. الان اگر بخواهد موخرات آن سیستم عامل پیاده شود باید خامنه‌ای فرمان جهاد بدهد، بمب اتم بسازد، به عربستان و کویت حمله‌کند، تنگه هرمز را ببندد، اسرائیل را پیش‌دستانه هدف بگیرد یا به پایگاه‌های آمریکایی حمله کند. چرا؟ چون با آن سیستم عامل وقتی خطا رخ می‌دهد، آقا نهایتا با سرانگشت تدبیر همه چیز را به نقطه استقرار بر می‌گرداند و پوزه خائنان و دشمنان را به خاک می‌مالد.

اما در سیستم عامل «اتحاد مقدس» راه برای توجیه «ماندن ذوالفقار در نیام» و «نشان ندادن خشم علوی»، باز است. هر تردید و تعلل را می‌توان در کیسه اتحاد ریخت: آقا وقتی به مادونش رخصت همسفره شدن می‌دهد، بزرگوارانه به لوازمش متعهد می‌ماند. یکی از این ملزومات هم این است که «ترس و زبونی هم‌سفره‌ای‌هایت را تحمل کنی» و در واکنش به مکانیسم ماشه، تهدید نظام سیاسی، احتمال بروز جنگ و هر چیز دیگری محافظه‌کارانه‌ترین رویکرد ممکن را دنبال کنی.

چند مساله اما وضع کنونی را بغرنج‌تر کرده است. تغییر سیستم عامل هم الزاما به حفظ سخت‌افزار منتهی نمی‌شود. «جمهوری اسلامیِ خامنه‌ای» جدای از جمهوری اسلامی به مثابه یک نظام سیاسی، حیات مستقل خودش را دارد.  جمهوری اسلامیِ خامنه‌ای برای ماندنش باید چنان آسی رو کند که همه انگشت به دهان بمانند. این بدان معنا نیست که جمهوری اسلامی به مثابه نظام سیاسی همین فردا قرار است سقوط کند؛ بلکه «جمهوری اسلامیِ خامنه‌ای» در معرض سقوط است. برای حفاظت از این نوع از جمهوری اسلامی، اتحاد‌بازی و محافظه‌کاری نقش مسکن برای تخفیف عوارض مرض را دارد و نه درمان.

آیا خامنه‌ای زمان و شهامت کافی برای حفط جمهوری‌اسلامی‌اش را دارد؟ نمی‌دانیم. انسان به عوالمی که سال‌ها برای خودش ساخته خیلی زود و خیلی سخت خو می‌کند. کسی که در دوران رهبری‌اش تن به هیچ جراحی عظیمی نداده بعید است در دوره فرتوتی و ضعف، چیز متفاوتی از خود نشان دهد. باید ماند و دید.  

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.