مرزهای بسته ایران و نسل گمشده کودکان مهاجر افغانستانی: یک آزمون اخلاقی
نادر افراسیابی - در میانه گفتمان رسمی «حمایت از تحصیل همه اتباع»، سیاستهای طرد و موانع اداری مانند «کد یکتا»، صدها هزار کودک افغان را به صورت سیستماتیک از آموزش و درمان محروم کرده و نسلی را در آستانه بیسوادی، کار اجباری و بزهکاری رها کرده است. این تناقض، که با اخراج هدفمند کودکان و کاهش حمایتهای بینالمللی تشدید شده است، نه تنها یک بحران مدیریتی، که یک آزمون اخلاقی سرنوشتساز برای ایران محسوب میشود.

(عکس از SAJJAD HUSSAIN / AFP)
یک تناقض ساختاری در سیاستگذاری مهاجرتی جمهوری اسلامی وجود دارد: وزارت کشور در سطح گفتمانی بر «حمایت از تحصیل همه اتباع» تأکید میکند، اما در عمل، سیاستهای طرد، اخراج و محدودیت مدارک منجر به محرومیت سیستماتیک صدها هزار کودک افغانستانی از آموزش و درمان شده است. در این میان سیاستهای اداری مانند «کد یکتا» (شناسهای منحصربهفرد ۱۲ یا ۱۳ رقمی است که به اتباع خارجی دارای اقامت قانونی در ایران تعلق میگیرد) و «برگه سرشماری» (برای ثبت دقیق اطلاعات هویتی و اقامتی اتباع خارجی صادر میشود)به عنوان موانعی غیرمستقیم عمل میکنند. این سیاستها در عمل، کودکان فاقد مدارک را که اغلب جزو جمعیت «غیرمجاز» هستند، از چتر حمایت خارج میکند. نتیجه، طرد سیستماتیک است.
ایجاد یک نسل گمشده
بر اساس دادههای ارائهشده در نشست «وضعیتشناسی مهاجرین افغانستانی در ایران»، حدود ۴۴۵ هزار کودک مهاجر افغانستانی از تحصیل محروم ماندهاند و تقریباً نیمی از کودکان مهاجر در سن تحصیل به آموزش دسترسی ندارند. از سوی دیگر، در سالهای اخیر حدود ۲۸۰ هزار دانشآموز «اتباع غیرمجاز» افغانستانی به دلیل سیاستهای بازگشت از کشور خارج شدهاند و تنها ۳۲۰ هزار دانشآموز «مجاز» ثبتنام کردهاند. وزارت کشور آموزش مجازی را برای کودکان خارجشده پیشنهاد داده، اما به دلیل نبود زیرساختهای کافی در افغانستان و قطعی اینترنت، خانوادهها طبعاً بر تحصیل حضوری در ایران اصرار دارند. در حوزه درمان، محدودیتهای اقامتی، هزینههای بالا و نبود مدارک کافی موجب شده بسیاری از کودکان مهاجر درمان را رها کنند یا به کشورهای همسایه بروند.
در این میان باید توجه داشت که آمار ۴۴۵ هزار کودک محروم از تحصیل، تنها یک عدد نیست؛ این عدد به معنای ایجاد یک «نسل گمشده» است. کودکانی که بدون سواد و مهارت پایه بزرگ میشوند، در معرض خطر کار کودکان، ازدواج اجباری و بزهکاری قرار میگیرند. این امر هم برای خود آنها و هم برای جامعه آیندهای که در آن زندگی خواهند کرد (خواه ایران، خواه افغانستان) تهدیدی جدی است.
انبوه کودکان بازمانده از تحصیل
فاطمه مقدسی، جامعهشناس و فعال عدالت آموزشی، در نشست «وضعیتشناسی مهاجرین افغانستانی در ایران» با استناد به طرح آمارگیری نیروی کار سال ۱۴۰۲ اعلام کرد که حدود ۲.۴ میلیون کودک افغانستانی زیر ۱۸ سال در ایران زندگی میکنند که ۱.۴۷ میلیون نفر از آنها در سن تحصیل (۶ تا ۱۷ سال) هستند. با این حال، آمار رسمی آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تنها ۵۷۰ هزار دانشآموز افغانستانی را ثبت کرده که این اختلاف، بازماندگی نزدیک به ۹۰۰ هزار کودک از آموزش رسمی را نشان میدهد.
مقدسی سیاستهای طرد و اخراج مهاجران را غیرانسانی خواند و تأکید کرد که گزارشهای تکنوکراتها درباره بار مالی سنگین مهاجران بر نظام آموزش و سلامت، اغلب گزینشی و مبتنی بر «شواهد سیاستمحور» است نه «سیاست مبتنی بر شواهد». ارقام نادرست مانند تخمین هشت میلیون مهاجر، زمینهساز سیاستهای بیرحمانه و سکوت عمومی شده است. او افزود که ۳۳ درصد دانشآموزان مهاجر در تهران و شهرستانهای آن متمرکزند، اما تنها ۰.۲ درصد مدارس کشور تراکم بالای ۷۰ دانشآموز افغانستانی دارند و ادعای تراکم گسترده کلاسها را رد میکند.
در نشست یاد شده فاطمه رئیسالسادات، فعال حقوق کودکان، با یادآوری تجربیات دو دهه فعالیت خود گفت:
در گذشته برای ثبتنام دختران مهاجر افغانستانی، به خانوادهها التماس میکردیم تا اجازه تحصیل دهند، اما امروز والدین، خود پیگیر آموزش فرزندانشان هستند؛ تغییری نسلی که با سیاستهای محدودکننده مواجه شده است.
او تأکید کرد که منفعت ملی ایران ایجاب میکند هیچ کودکی از تحصیل بازنماند، زیرا تعامل فرزندان ایرانی با کودکان مهاجر اجتنابناپذیر است.
این طبعا یک فرصت طلایی برای ایران است که با پاسخ مثبت به این تقاضا، یک نسل با تحصیلات و تعلق بیشتر پرورش دهد. سیاستهای محدودکننده این فرصت را به تهدید تبدیل میکند. علاوه بر این کودکان ایرانی و افغانستانی در خیابانها و محلات با هم در تعامل هستند. محرومیت یک گروه، به طور مستقیم بر کیفیت زندگی و محیط اجتماعی گروه دیگر تأثیر میگذارد.
اخراج کودکان، افت حمایتهای بینالمللی
طبق گزارش خیریههای افغانستان و آمار یونیسف، روزانه ۳۰ تا ۵۵ کودک بدون همراه تنها از مرز اسلامقلعه اخراج میشوند که بیشترشان ۱۴ تا ۱۸ سالهاند. این کودکان و نوجوانان در مشاغلی مانند مغازه، خیابان، نانوایی یا پرورشگاهها دستگیر شدهاند و اغلب در ایران خانواده دارند؛ حتی دختران بدون همراه نیز در میان اخراجیها دیده میشوند که وضعیتشان در افغانستان فعلی بسیار وخیم است.
گزارش روزانه ۲۰ سرطان ۱۴۰۴ (معادل ۱۱ تیر ۱۴۰۴)
| شماره | فعالیت | مجموع | زن | دختر | مرد | پسر |
|---|---|---|---|---|---|---|
| 1 | تعداد اطفال شناسایی شده بدون سرپرست و جدا شده از فامیل | ۵۵ | ۰ | ۰ | ۲ | ۵۳ |
| 2 | تعداد اطفال شناسایی شده بدون سرپرست و جدا شده که شامل پروسه گردیده اند | ۵۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۵۰ |
| 3 | ارائه خدمات روانشناختی اولیه برای اطفال از طریق مراکز مراقبت از اطفال | ۲ | ۰ | ۰ | ۰ | ۲ |
| 4 | ارائه خدمات حمایتهای روانشاختی برای خانمها در مراکز مراقبت از اطفال | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ |
| 5 | تعداد اطفال مفقوده شده در حین ازدحام و ادغام آنها به والدین شان | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ |
گزارش روزانه ۱۷ سرطان ۱۴۰۴ (معادل ۸ تیر ۱۴۰۴)
| شماره | فعالیت | مجموع | زن | دختر | مرد | پسر |
|---|---|---|---|---|---|---|
| 1 | تعداد اطفال شناسایی شده بدون سرپرست و جدا شده از فامیل | ۴۴ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۴ |
| 2 | تعداد اطفال شناسایی شده بدون سرپرست و جدا شده که شامل پروسه گردیده اند | ۴۴ | ۰ | ۰ | ۰ | ۴۴ |
| 3 | ارائه خدمات روانشناختی اولیه برای اطفال از طریق مراکز مراقبت از اطفال | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ |
| 4 | ارائه خدمات حمایتهای روانشاختی برای خانمها در مراکز مراقبت از اطفال | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ | ۰ |
| 5 | تعداد اطفال مفقوده شده در حین ازدحام و ادغام آنها به والدین شان | ۳۱ | ۱۳ | ۱۸ | ۰ | ۰ |
کودکان اخراجشده ۱۰ روز در چادرهای یونیسف نگهداری میشوند؛ اگر آدرس یا تلفن والدین داشته باشند، خانوادهها از ایران برای تحویل آنها میآیند اما چون کودک خارج از مرز است، کل خانواده همراه او اخراج میشود. از حدود پنج هزار کودک، ۸۰ درصد تعیینتکلیف شده و با خانواده دیپورت میشوند؛ حتی اگر کودک یا خانواده کارت آمایش داشته باشند، بازگشت ممکن نیست و عملاً از کودکان به عنوان تله برای اخراج خانوادهها استفاده میشود. حدود ۲۰ درصد کودکان به دلیل نداشتن اطلاعات خانوادگی به یتیمخانههای هرات و کابل منتقل میشوند؛ اگر اقوامی در افغانستان پیدا شود به ولایت مربوطه فرستاده میشوند، در غیر این صورت در یتیمخانه باقی میمانند.
سازمان نجات کودکان گزارش داده بود که بیش از شش هزار کودک بدون همراه از ایران اخراج شده است.
روندهای بودجه تخصیصیافته کمیساریای عالی پناهندگان به مهاجرین در ایران (هزینهها و کمکهای بینالمللی)
| سال | کل هزینه کرد در تمامی حوزهها | کل هزینه در حوزه آموزش |
|---|---|---|
| ۱۳۹۳ | ۸۶.۸ | ۳.۵ |
| ۱۳۹۴ | ۱۴ | ۵.۴ |
| ۱۳۹۵ | ۳۰.۱ | ۴.۵ |
| ۱۳۹۶ | ۲۱.۹ | ۳ |
| ۱۳۹۷ | ۳۶.۲ | ۸ |
| ۱۳۹۸ | ۳۵.۱ | - |
| ۱۳۹۹ | ۲۷.۹ | - |
| ۱۴۰۰ | ۲۸.۸ | - |
| ۱۴۰۱ | ۶۳.۹ | - |
| ۱۴۰۲ | ۳۶.۵ | - |
ایران با میزبانی ۳.۸ تا ۶ میلیون مهاجر (پس از ۲۰۲۱)، بزرگترین کشور میزبان پناهنده است اما حمایتهای بینالمللیاش افت کرده؛ ترکیه برای جمعیت مشابه سوریها صدها میلیون دلار دریافت کرد، پاکستان با یک میلیون پناهنده کمتر ۵۶ نهاد فعال دارد، در حالی که ایران تنها ۱۵ نهاد دارد و کمک آموزشی فقط ۴.۴ درصد هزینههای دولتی را پوشش میدهد – آن هم عمدتاً صرف مدرسهسازی شده و نه نیروی انسانی. یکی از مهمترین دلایل افت حمایتهای بینالمللی تحریمهای اقتصادیست.
یک آزمون اخلاقی برای ایران و ایرانی
وضعیت حاضر نتیجه ترکیب سمی چند عامل است: تحریمهای بینالمللی، سیاستگذاریهای داخلی متناقض و کوتاهبینانه، و کمکهای ناکافی بینالمللی. برای خروج از این بنبست، نیاز به یک تغییر پارادایم است: دولت باید به طور رسمی و عملی، دستورالعملی صادر کند که دسترسی به آموزش و درمان اولیه را برای همه کودکان، بدون هیچ شرط و مدارک اقامتی، تضمین کند. «کد یکتا» نباید به مانعی برای تحصیل تبدیل شود.
ایران باید با ارائه آمار دقیق و شفاف، جامعه جهانی را تحت فشار قرار دهد تا سهم عادلانهتری از هزینههای میزبانی میلیونها پناهنده را بپردازد. اخراج کودکان به هر شکل، به ویژه به روشی که به عنوان «تله» استفاده میشود، باید متوقف شود. این عمل غیرانسانی تبعات جبرانناپذیری دارد. به جای ممنوعیت فعالیت خیریهها و سازمانهای مردمنهاد دولت باید با آنها همکاری کند تا بتوانند شکاف موجود در ارائه خدمات را پر کنند.
سرمایهگذاری روی آموزش کودکان افغانستانی، نه یک هزینه، بلکه یک سرمایهگذاری بلندمدت برای ایجاد یک نیروی کار ماهر، کاهش ناامنی و افزایش نفوذ فرهنگی و اقتصادی ایران در افغانستان آینده است.
و سرانجام باید گفت این وضعیت بیش از آنکه یک معضل مدیریتی باشد، یک آزمون اخلاقی و انسانی برای ایران است. ادامه روند فعلی، فاجعهای انسانی را رقم خواهد زد که پیامدهای آن دامنگیر تمام جامعه، اعم از ایرانی و افغان، خواهد شد.



نظرها
نظری وجود ندارد.