چشم نگران ریاض و آنکارا؛ پیام هشدار به تهران یا پیشگیری از جنگ جدید؟
علی رسولی ـ مهمترین انگیزه هر دو همسایه احتمالا این است که آنها از احتمال یک اقدام انتحاری یا پرهزینه ایران، در شرایطی که نفوذ منطقهایاش در چند جبهه تضعیف شده، نگراناند و میکوشند تبعات هر درگیری احتمالی برای کشورشان حداقلی باشد.

سفر هاکان فیدان به تهران و استقبال عباس عراقچی- تسنیم
تهران روز یکشنبه ۹ آذر میزبان دو هیات دیپلماتیک مهم بود؛ یکی از ریاض، به ریاست محمد الساطی معاون سیاسی وزارت خارجه عربستان سعودی، و دیگری از آنکارا، به ریاست هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه و چهره امنیتی سرشناس این کشور.
هدف رسمی دیدارها، مطابق اعلام وزارت خارجه ایران و طرفهای سعودی و ترکیهای، «گفتوگو درباره روابط دوجانبه و تحولات منطقهای و بینالمللی» بود؛ عبارتی تکراری و آشنا در ادبیات دیپلماتیک. اما ترکیب هیاتها، سطح استقبال در تهران و زمانبندی این سفرها نشان میدهد که ماجرا بسیار فراتر از یک رایزنی معمولی است.
استقبال از معاون وزیر خارجه عربستان توسط عباس عراقچی، مقامی بالاتر از همتراز او، در عرف دیپلماتیک اقدامی غیرمعمول بود و این گمانه را تقویت کرد که ریاض پیام مهمی برای تهران آورده است. هاکان فیدان نیز مطابق سفرهای پیشین خود به تهران، با طیف متنوعی از مقامات جمهوری اسلامی از جمله علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و مسعود پزشکیان دیدار کرد؛ دیدارهایی که عمق نگرانیهای امنیتی و منطقهای را نشان میدهد.
ترکیب معنادار هیات ترکیهای
در هیات همراه فیدان، چهرههایی حضور داشتند که هر کدام پیام مشخصی با خود حمل میکردند.
نوح ییلماز، مشاور ارشد فیدان، که پس از سقوط اسد بهعنوان سفیر جدید ترکیه در دمشق معرفی شد، یکی از معماران سیاست امنیتی ترکیه در سوریه است.
علیرضا گونی، مدیرکل اداره ایران و عراق در وزارت خارجه ترکیه و سفیر سابق ترکیه در بغداد، چهرهای است که نقش او در تشکیل دولت ۲۰۲۲ عراق و حل بنبست طولانیمدت انتخاباتی این کشور از چشم هیچ تحلیلگری پنهان نیست. او از نزدیک با محمد شیاع السودانی و هادی العامری مذاکره کرد و در هماهنگی تهران–آنکارا در عراق نقشی محوری داشت.
اکنون چهار پرونده اساسی روی میز دیپلماسی منطقه قرار دارد؛ پروندههایی که همگی به صورت مستقیم به تهران گره خوردهاند: سوریه و دولت شکننده احمد الشرع و نگرانی از بازگشت بیثباتی؛ لبنان و چرخش پس از تضعیف حزبالله و رقابت پنهان تهران و ریاض؛ پرونده هستهای، بازگشت فشارها و احتمال تشدید تنش و در نهایت جنگ احتمالی تازه میان ایران و اسرائیل/آمریکا. اینها موضوعاتی است که اکنون مهمترین دغدغه پایتختهای منطقه است.
پرسش از پیامهای تهدیدآمیز؛ پاسخ تهران
روز دوشنبه ۱۰ آذر، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا هیاتهای ترکیه و عربستان پیام تهدید به تهران منتقل کردهاند، گفت جمهوری اسلامی هیچ پیام هشدارآمیزی دریافت نکرده و «برای هر سناریوی جنگ» آماده است.
او تاکید کرد:
تهدیدها و بحثهایی که درباره بحران و جنگ مطرح میکنند، از ماهیت رژیم صهیونیستی ناشی میشود… با تجربه اندوزی از نبرد ۱۲ روزه و حماسهای که مردم ایران خلق کردند، برای هر پیشامدی آمادهایم و اجازه نخواهیم داد رویاهای شوم رژیم صهیونیستی تعبیر شود.
اما تحولات این روزها در منطقه فضای دیگری را تصویر میکند. بنیامین نتانیاهو روز گذشته در نامه روز گذشتهاش به رئیسجمهوری اسرائیل برای درخواست عفو در پرونده فساد نوشت که «ماههای آینده خاورمیانه شاهد رویدادهای خارقالعادهای خواهد بود» و افزود که مذاکرات و هماهنگیهای امنیتی میان آمریکا، اسرائیل و برخی دولتهای عربی «شبانهروزی» و برای یک مرحله حساس در جریان است.
او همزمان با درخواست عفو، تلویحا گفت که در آستانه تصمیمهایی فوقالعاده است؛ تصمیمهایی که نیازمند «آمادگی بزرگ» است.
در این میان، مانور جنگندههای اسرائیلی در آسمان عراق طی هفته گذشته که برخی آن را تمرین مسیر حمله احتمالی به ایران دانستند، زنگ خطر را در تهران بهشدت به صدا درآورد. تکرر موضعگیریهای مقامهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در مورد آماده بودن برای جنگ بعدی و حتی احتمال حمله پیشدستانه پس از این رویداد نشان داد که تهران در تلاش است این بار غافلگیر نشود.
بهموازات این تحولات، غیبت ناگهانی علی خامنهای در مراسم روز بسیج و سخنرانی تلویزیونی او، که در آن تاکید کرد «هیچ ارتباط و همکاری با آمریکا امکانپذیر نیست»، نشان میدهد رهبری جمهوری اسلامی نیز خطر درگیری را بیش از هر زمان دیگری لمس کرده است؛ حتی بیش از روزهایی که جنگ ۱۲ روزه در جریان بود.
تهران اکنون سایه جنگ را سنگینتر از هر مقطع دویستروز گذشته احساس میکند؛ سایهای که تصمیمهای دیپلماتیک همسایگان را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
اسرائیل: آمادهسازی تسلیحات جدید برای جنگ آینده با ایران
در همان روزی که در تهران گفته شد که آنها برای ماجراجویی اسرائیل آمادهاند، در تلآویو قرینهای برای تشدید تنش هویدا شد. به گزارش جروزالم پست در ۱۰ آذر، امیر برام، مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل، در کنفرانس مشترک «دفاع–تک» در تلآویو اعلام کرد:
ایران با سرعت بیسابقه در حال تقویت توان دفاع هوایی و موشکی خود است… همه جبههها هنوز بازند.
او از توسعه «نسل جدیدی از سلاحها» برای جنگ احتمالی آینده با ایران خبر داد.
او همچنین برای نخستین بار فاش کرد که چرا اسرائیل در سال ۲۰۲۴ سامانه لیزری Iron Beam را با وجود ریسکهای آن، وارد میدان کرد. پس از حمله پهپادی حزبالله که منجر به کشته شدن شمار زیادی از سربازان تیپ گولانی شد، تصمیم گرفته شد Iron Beam فورا بهکار گرفته شود. این سامانه طی دو هفته نزدیک به ۴۰ پهپاد را سرنگون کرد.
اسرائیل اعلام کرده که اکنون طیفی از فناوریهای پیشرفته شامل دفاع هوایی، پهپادهای رزمی، جنگ الکترونیک، ارتباطات مقاوم در برابر کوانتوم، سامانههای فضایی و سایبری را برای «جنگ احتمالی با ایران» در دست توسعه دارد.
برام گفت که تلآویو «در آستانه یک پارادایم امنیتی جدید» است.
ترس از «حرکت انتحاری» ایران؟
در چنین فضایی، سفر همزمان مقامهای ارشد عربستان و ترکیه به تهران را نمیتوان اتفاقی دانست. این دو بازیگر منطقه در پی آناند که حداکثر فاصله ایمن را از تبعات احتمالی رویارویی ایران با آمریکا و اسرائیل برای خود ایجاد کنند.
ریاض در لبنان، پس از ضربات سنگین به حزبالله و کشته شدن سید حسن نصرالله و کاهش قدرت نظامی این گروه، در حال بازیابی نفوذ تاریخی خود است و خواستار خلع سلاح کامل حزبالله است؛ امری که با منافع تهران در تضاد مستقیم است و خطر تنش داخلی در لبنان را افزایش داده است.
در سوریه، دولت تازهتاسیس احمد الشرع بر لبه تیغ ایستاده است. ترکیه میکوشد دمشقِ پس از اسد را در مدار خود نگاه دارد. اما ایران، که سوریه را سالها حوزه نفوذ حیاتی خود میدانست، ممکن است اکنون به بازیگر اخلالگر تبدیل شود؛ از نگاه ریاض و آنکارا، سوریه یکی از شکنندهترین نقاط منطقه است.
پرونده عراق نیز پیچیده است. تشکیل دولت جدید و آینده گروههای حشدالشعبی و گروههای نیابتی ایران در بغداد روی میز گفتوگوها است. تهران میخواهد قدرتنماییاش در بغداد را ادامه دهد، در حالی که آمریکا و اسرائیل، دیگر بازیگران عراق در مقطع کنونی، در پی محدود کردن آنها هستند. ترکیه هم که نفوذ قابلتوجهی در اقلیم کردستان دارد، ممکن است این نفوذ را در معاملهای بزرگتر بر سر ثبات سوریه به کار گیرد.
در نهایت، مجموعه شواهد نشان میدهد که سفرهای دیپلماتیک ترکیه و عربستان به تهران طیفی از اهداف را دربرمیگیرد، اما مهمترین انگیزه هر دو بازیگر احتمالا این است که آنها از احتمال یک اقدام انتحاری یا پرهزینه ایران، در شرایطی که نفوذ منطقهایاش در چند جبهه تضعیف شده، نگراناند و میکوشند تبعات هر درگیری احتمالی برای کشورشان حداقلی باشد.
به بیان دیگر ریاض و آنکارا نگرانند که شعلههای جنگ آینده، اگر شعلهور شود، دامان آنها را نیز بگیرد؛ بنابراین به تهران رفتهاند تا پیش از وقوع حادثه، هزینهها را برای خودشان کنترل کنند.




نظرها
غرق
کی گفته پزشکیان رئیس جمهوری کشور هست !؟!