ایران، حزبالله، ونزوئلا؛ توقیف اسکیپر و گام تازه واشنگتن برای «پادشاهی بر منابع»
علی رسولی ـ در عصر جدید رقابت ژئوپولیتیکی، نفت دوباره در مرکز تصمیمگیریهای جهانی ایستاده است؛ چه در سواحل ونزوئلا، چه در تنگه هرمز، و چه در بازی قدرت میان واشنگتن، پکن و مسکو.

تصویری از حمله به نفتکش اسکیپر در آبهای بینالمللی- پم باندی- شبکه ایکس
بامداد چهارشنبه، ۱۰ دسامبر (۱۹ آذر)، ایالات متحده یکی از بزرگترین نفتکشهای فعال در شبکه صادرات نفت تحریمی ونزوئلا را در آبهای آزاد سواحل کارائیب توقیف کرد؛ اقدامی که دونالد ترامپ در کاخ سفید آن را «بزرگترین نفتکش توقیفشده تاریخ» خواند و گفت: «ما آن را گرفتیم، به دلیلی خیلی خوب. و احتمالا نفتش را هم برای خود نگه میداریم.» همین چند جمله کافی بود تا بازار جهانی نفت واکنش نشان دهد و قیمت برنت بیش از ۰٬۴ درصد افزایش پیدا کند.
شبکه خبری سیبیاس روز پنجشنبه گزارش داد که نفتکش توقیف شده توسط آمریکا در دریای کارائیب، ایرانی و مرتبط با حزبالله لبنان است. به این ترتیب پای دو نقطه دیگری که دولت ترامپ بر آنها متمرکز شده هم به میان آمد.
با انتشار ویدئوی عملیات، که توسط پم باندی، دادستان کل آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شد، تصویر روشنتری از این اقدام بیسابقه شکل گرفت: هلیکوپترهایی که چند متر بالای عرشه معلقاند، نیروهای کاملا مسلحی که با طناب به عرشه کشتی منتقل میشوند، یگانهای واکنش سریع گارد ساحلی، افبیآی، امنیت داخلی و پشتیبانی لجستیکی ارتش آمریکا. یک عملیات که وجه نمایشی آن هم برای طرف آمریکایی بسیار اهمیت داشته است.
این عملیات، در نگاه بسیاری از تحلیلگران، نقطه آغاز مرحله تازهای از فشار حداکثری آمریکا علیه دولت نیکولاس مادورو است؛ فشاری که این بار نه فقط تحریم، بلکه توقیف مستقیم داراییهای نفتی ونزوئلا را هدف گرفته است.
نفتکشی که عمرش را به دور زدن تحریم گذراند
کشتی توقیفشده «اسکیپر» (Skipper) نام دارد؛ یک نفتکش بسیار بزرگ که سالها است در شبکه دور زدن تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلا فعالیت میکند و پیشتر با نام «آدیسا» (Adisa) به دلیل مشارکت در انتقال نفت ایران تحت تحریم قرار گرفته بود.
این نفتکش چند روز پیش از توقیف، از پایانه «خوزه» در بندر اصلی نفتی ونزوئلا، خارج شده و حدود ۱٬۸ میلیون بشکه نفت سنگین را بارگیری کرده بود. دادههای ماهوارهای همچنین نشان میدهد که پیش از توقیف، بخشی از محموله آن نزدیک کوراسائو به یک نفتکش پانامایی منتقل و راهی کوبا شده است؛ روندی که سالها است بخشی از الگوی دورزدن تحریمها و رساندن نفت ارزان به کوبای تحریمشده است.
دولت گویان نیز اعلام کرد که کشتی بهصورت غیرقانونی «پرچم گویان» را حمل میکرده و این رفتار را «سوءاستفاده خطرناک از هویت یک کشور» خواند. ایران نیز از طریق سفارتش در کاراکاس توقیف را «نقض آشکار قوانین بینالملل» دانست.
اما برای دولت ترامپ، هویت واقعی و جعلی بودن یا نبود پرچم چندان اهمیتی ندارد؛ آنچه اهمیت دارد، نفتی است که میتواند جریان درآمد رژیم مادورو را کند یا متوقف کند.
دولت مادورو در بیانیهای تند این اقدام را «سرقت آشکار» و «دزدی دریایی بینالمللی» توصیف کرد و تهدید کرد که این اقدام را در سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی پیگیری خواهد کرد. مادورو در سخنرانی شبانهاش، بیآنکه به صورت مستقیم به توقیف نفتکش اشاره کند، گفت: «ونزوئلا آماده است دندانهای امپراتوری آمریکا را، اگر لازم باشد، در هم بشکند.»
اما واقعیت آن است که کاراکاس در موقعیتی دشوارتر از همیشه قرار دارد. صادرات نفت ونزوئلا که یکی از معدود منابع درآمدی باقیمانده برای دولت مادورو است، در ماه گذشته به بیش از ۹۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود و دولت امیدوار بود با افزایش واردات «نفتا» برای رقیقسازی نفت فوقسنگین، صادرات خود را بیشتر کند.
توقیف یک ابرنفتکش و افزایش حضور نیروی دریایی آمریکا، نشان میدهد که واشنگتن نه تنها قصد ندارد جریان صادرات را تحمل کند، بلکه بهدنبال خشکاندن تنها خط تنفسی اقتصاد مادورو است.
آیا ماجرا فقط نفت است؟ یا مقدمهای برای فشار نظامی؟
اگرچه دولت آمریکا این کشتی را بر اساس حکم قضایی و به دلیل «انتقال نفت تحریمی ایران و ونزوئلا» توقیف کرده، اما بسترسازی نظامی پیشین بسیار فراتر از یک پرونده قضایی معمول است. ناو هواپیمابر «جرالد آر. فورد»، رزمناوها و ناوشکنها، و یگانهای ویژه گارد ساحلی ماهها است در منطقه کارائیب مستقر شدهاند؛ بزرگترین حضور نظامی آمریکا در این منطقه از زمان حمله ۱۹۸۹ به پاناما.
این حضور پرسشهایی را درباره نیت واقعی دولت ترامپ ایجاد کرده است. همزمانی این استقرار نظامی با حملات مکرر آمریکا به «قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر» (بیش از ۲۰ حمله و دستکم ۸۷ کشته) شک و تردیدهای جدی درباره این ادعا ایجاد کرده است.
بسیاری از کارشناسان از ابتدا گفته بودند ونزوئلا مسیر اصلی فنتانیل به آمریکا نیست و این عملیاتها بیشتر «زمینهسازی برای مهار نفت» است و نه «مبارزه با مواد مخدر».
روشنترین نمونه از این تحلیل را در سخنان سناتور آمریکایی میتوان شنید. سناتور دموکرات کریس ونهولن پس از توقیف نفتکش گفت:
این اقدام نشان میدهد داستان مبارزه با مواد مخدر، پوششی بیش نبوده است. موضوع اصلی نفت است و تغییر رژیم.
واشنگتن در حال اجرای استراتژی قرن
در سند امنیت ملی جدید آمریکا که هفته گذشته منتشر شد، ترامپ بهطور صریح اعلام کرد که هدف دولت او «بازپسگیری برتری آمریکا در نیمکره غربی» است؛ راهبردی که تفسیر آن از نگاه بسیاری تحلیلگران کاملا روشن است: مقابله با نفوذ چین و روسیه در آمریکای لاتین و کنترل منابع انرژی جهان.
ونزوئلا نه تنها بزرگترین ذخایر اثباتشده نفت جهان را دارد، بلکه چین در سالهای اخیر به یکی از مهمترین خریداران و سرمایهگذاران نفتی آن تبدیل شده است. در چنین چارچوبی، هر نفتکشی که از ساحل کاراکاس دور میشود، نه فقط منبع درآمد مادورو، بلکه کاروانی برای انتقال ثروت به چین تلقی میشود.
به همین دلیل است که توقیف «اسکیپر» نه یک حادثه امنیتی، بلکه بخشی از معادله بزرگتر انرژی و ژئوپولیتیک است؛ معادلهای که «ماهیت نفتمحورِ» سیاست خارجی ترامپ را پررنگتر میکند.
واکنش بازار نفت و پیامدهای جهانی
توقیف نفتکش باعث افزایش قیمت هر دو شاخص مهم نفت شد و تحلیلگران بازار هشدار دادند که این اقدام میتواند نشانه آغاز مسیر جدیدی باشد که جریان عرضه جهانی نفت را تحت تاثیر قرار میدهد. ونزوئلا پیش از این هم مجبور شده بود در بازار سیاه و برای رقابت با نفت تحریمی ایران و روسیه، تخفیفهای گستردهای به مشتریان آسیایی بدهد و اکنون با افزایش ریسک حمل و مسدود شدن مسیرهای صادراتی، ممکن است توان فروش خود را بیش از پیش از دست بدهد.
از سوی دیگر، این توقیف پیام هشدار روشنی به «ناوگان سایه» نفتکشهایی است که سالها است در حمل نفت تحریمی ایران و ونزوئلا فعالاند: آبهای آزاد دیگر چندان هم آزاد نیست.
اگرچه توقیف این نفتکش در آبهای بینالمللی انجام شده و برخلاف حملات به قایقهای کوچک، ابهام حقوقی کمتری دارد، اما منتقدان دولت ترامپ میگویند که این اقدام بخشی از روند خطرناک «گسترش عملیات نظامی بدون مجوز کنگره» است.
کریسی هولاهان، عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان، گفت:
چطور میتوان گفت که به جنگ نزدیک نشدهایم وقتی نیروهای نظامی ما از هلیکوپترها روی نفتکشهایی که پرچم کشورهای دیگر را حمل میکنند فرود میآیند؟ این بالاترین سطح تنشزایی است.
سناتور چاک شومر نیز گفت که سیاستگذاری خارجی ترامپ «فاقد شفافیت، یکپارچگی و برنامه روشن» است و مشخص نیست دکترین واقعی کاخ سفید چیست.
انزوا، فشار، و یک اپوزیسیون که از سایه خارج میشود
توقیف نفتکش در حالی اتفاق افتاد که ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون، که ماهها در اختفا بود، ناگهان در اسلو ظاهر شد؛ جایی که دخترش جایزه نوبل صلح را بهجای او دریافت کرد.
بازگشت ماچادو به صحنه بینالمللی فشار بیشتری بر مادورو وارد کرده و به دولت ترامپ امکان داده پرونده ونزوئلا را دوباره بهعنوان «مجموعهای از بحرانهای انسانی، اقتصادی و انرژی» به افکار عمومی جهان عرضه کند.
واشنگتن اکنون بهجای آنکه تنها از «مبارزه با مواد مخدر» سخن بگوید، روایت را به سمت «بازگرداندن دموکراسی، جلوگیری از نفوذ چین و حفاظت از امنیت انرژی جهان» تغییر داده است.
آیا ونزوئلا میتواند در برابر فشار مقاومت کند؟ پرسش اصلی همین است. اگر آمریکا به توقیف نفتکشها ادامه دهد، اقتصاد ونزوئلا دچار خفگی میشود؛ زیرا فروش نفت تنها منبع ارز خارجی دولت مادورو است. از سوی دیگر، حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه و هشدارهای روز گذشته ترامپ که گفت «چیزهای بیشتری در راه است»، نشان میدهد واشنگتن آماده است از ابزارهای نظامی برای تغییر رفتار یا ساختار حکومت مادورو استفاده کند.
اما واقعیت دیگر این است که حکومت مادورو مانند بسیاری از رژیمهای مشابهش لایههای درهمتنیدهای از شبکههای امنیتی، نظامی و اقتصادی دارد که سقوطش را بسیار پیچیده میکند. حتی اگر مادورو سرنگون شود، بیثباتی میتواند به موج جدیدی از مهاجرت و تنش منطقهای منجر شود.
توقیف «اسکیپر» تا ایجای کار رویدادی فراتر از یک عملیات دریایی بوده است؛ لحظهای تعیینکننده در تقابل آمریکا و ونزوئلا.
پیامها تا الان این است: این اقدام نشان میدهد که کاخ سفید آماده است از ابزارهای سختافزاری برای قفل کردن منابع انرژی مادورو استفاده کند ـ اقدامی که میتواند پیامدهای لحظهای برای بازار نفت و پیامدهای بلندمدت برای نقشه ژئوپولیتیکی نیمکره غربی داشته باشد.
در نهایت، این حمله، یادآور یک واقعیت است: در عصر جدید رقابت ژئوپولیتیکی، نفت دوباره در مرکز تصمیمگیریهای جهانی ایستاده است؛ چه در سواحل ونزوئلا، چه در تنگه هرمز، و چه در بازی قدرت میان واشنگتن، پکن و مسکو.






نظرها
: A3EILM2S2Y
صلح و آرامش نیازمند دمکراسی آزادینگری و آزادیخواهیست .