از اخراج خبرنگاران داخل ایران و تغییر فضای رسانههای فارسیزبان پس از جنگ ۱۲ روزه چه میدانیم؟
رامتین شهرزاد - پس از آغاز آتشبس در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، دستکم ۱۵۰ خبرنگار از رسانههای داخل کشور اخراج شدهاند. آنهایی که باقی ماندهاند در فضایی سختتر از گذشته کار میکنند. از تغییرات فضای رسانه ایران پس از جنگ اخیر، چه میدانیم؟

تهران، ایران - ۲۶ خرداد (عکس از فاطمه بهرامی/آناتولی از طریق AFP)
گزارش ۱۸ تیر ماه نسیم سلطانبیگی برای روزنامه هممیهمن با تیتر «اخراج حدود ۱۵۰ خبرنگار/گزارشی درباره تعدیل نیروی کار در رسانهها پس از آتشبس میان ایران و اسرائیل» از فضای سنگین کار در رسانههای داخل ایران میگوید. سلطانبیگی برای این گزارش با هفت کارمند رسانه صحبت کرده که با «اخراجهای نانوشته» روبرو شدهاند. نام این خبرنگاران «به درخواست خودشان» منتشر نشد «تا در راه احقاق حقوقشان مشکلی پیش نیاید».
این گزارش از رسانههای راهپرداخت، خبرآنلاین، اقتصاد نیوز، تجارت نیوز، دنیای اقتصاد، اقتصاد آنلاین و رسانه تصویری اکوایران، بهعنوان «بخشی از رسانههایی» نام میبرد که «پس از جنگ ۱۲ روزه از تعدیل نیرو و پرداخت بخشی از حقوق بهعنوان راهکاری برای خروج از بحران اقتصادی که گریبانشان را گرفته بود، استفاده کردند»، اما همزمان میگوید که «آمارهای غیررسمی در جامعه مطبوعاتی، از اخراج حدود ۱۵۰ روزنامهنگار در این روزها» خبر میدهد.
مرتضی کاردر، از اعضای انجمن صنفی روزنامهنگاران به هممیهن گفت که «این تازه آغاز ماجراست و بهنظر میرسد جامعه مطبوعاتی ایران درگیر این مسئله باقی بماند. مدیران رسانه، بحران اقتصادی و پاس نشدن چکهای بخش بازرگانی روزنامه را علت این تعدیل میدانند. حالا در این چرخه بحران، کسی از در بیرون میرود که کوچکترین عضو اما اثربخشترین بوده است».
کمی بعد در سهشنبه ۲۴ مهر فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مسعود پزشکیان صحبت از ارائه «اینترنت آزادتر» به خبرنگاران کرد. شورای عالی فضای مجازی در همان روز آییننامهای را به بهانه تسهیل کار کسبوکارهای دیجیتال تصویب کرد که به گفته فعالان فنآوری و آزادی رسانه، بهمعنای تصویب رسمی «اینترنت تطبقاتی» است و صدای اعتراض را در شبکههای اجتماعی علیه رسانهها و خبرنگاران بلند کرد.
مجلس شورای اسلامی همزمان طرح «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی و دولتهای متخاصم» را به شورای نگهبان فرستاد که به گفته «شبکه شرق»، «مجازات اعدام و مصادره اموال را برای هرگونه جاسوسی و همکاری اطلاعاتی علیه امنیت کشور» تعیین کرده است.
این قانون استفاده از استارلینک را ممنوع اعلام کرد و برای ارتباط با «شبکههای معاند» که «وزارت اطلاعات هر شش ماه فهرست آنها را به روز خواهد کرد» مجازاتهایی مشخص کرده است. «شبکههای معاند» این قانون میتوانند رسانههای خارج از ایران باشند. ارتباط با آنها میتواند گفتوگو یا ارسال عکس، ویدیو و صدا از رویدادهایی مانند بمباران اسرائیل در محله زندگی فرد باشد.
نابهسامانکاری: «حسی شبیه به دور انداخته شدن»
یک خبرنگار به سلطانبیگی برای گزارش هممیهن میگوید که «حسی شبیه به دور انداخته شدن» دارد. روایتهای خبرنگاران و ویراستان در این گزارش در یک زمینه مشترک است: شیوه کار آنها حرفهای نیست. قرارداد ثابت نداشتند و یک نفر گفت «هر سه ماه قرارداد امضا میکردند» و در نتیجه از مزایای کار تماموقت حرفهای با قرارداد ثابت برخوردار نیستند و حالا نمیتوانند به جایی شکایت کنند.
در این شیوه نابهسامان کار، آنها در شرایط جنگی تهران، در برابر این گزینه قرار گرفتند که خواه «دورکاری کنند یا در تحریریه» بمانند. به برخی گفته میشود که اگر بروند، دیگر کار ندارند و به بعضی حتی گفته میشود به دورکاری برو ولی «چون از تحریریه خارج» شدهاند، «تعدیل» میشوند. برخی با «مرخصی بدون حقوق اجباری» روبرو میشوند.
حقوق کارهای انجام شده هم اغلب پرداخت نمیشود. بعضی را راضی میکنند با حقوق سه هفته در ماه، یک ماه کار کنند. مزایا از حقوقها حذف میشود و به بعضی گفته میشود که در قسطهای سه ماهه، حقوق عقبمانده را دریافت خواهند کرد. یک خبرنگار که حسی شبیه به «دور انداخته شدن» تجربه کرده، به سلطانبیگی گفت:
ما احساس بسیار بدی داشتیم. ما هم استرس جنگ و بحران مالی را داشتیم و حالا بیکاری هم به آنها اضافه شده است.
گزارش هممیهن میگوید «دو سوم خبرنگاران در بعضی رسانهها» بیکار شدهاند. یک خبرنگار دیگر گفت:
رفتار آنها بسیار ناراحتکننده، ظالمانه و توهینآمیز بود. آنها انسانیت را در نظر نگرفتند که ما را در شرایط جنگی تعدیل کردند.
«گفتند مثبت بنویسید همهچی گل و بلبله، بعد دسترسیمان قطع شد»
بهرغم شرایط نابهسامان کار در رسانهها و همچنین شیوه «ظالمانه» اخراجهای «نانوشته» و غیررسمی، عمده این خبرنگاران با نام خودشان از این شرایط صحبتی نمیکنند. شاید چون احتمال میدهند که اگر چنین کاری بکنند، در رسانههای داخل ایران دیگر جایی نداشته باشند.
با وجود این، امیر داداشی، خبرنگار اقتصادی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) در یک رشتو از «اخراج دستهجمعی و بی سروصدای خبرنگاران تجارتنیوز» نوشت.
در بخشی از این رشتو، داداشی با اشاره به گزارش هممیهن نوشت «اما شاید یه سری ملاحظاتی داشتن که نشده عمق فاجعه رو به تصویر بکشن. میخواستم تو این اوضاع جنگی، سکوت کنم، اما مشخصا سکوت هم راه به جایی نمیبره». او میگوید از ۲۴ خرداد به کارکنان تجارتنیوز گفته شد تا «دورکار بشید» و تاکید شد که «فقط هم مثبت بنویسید؛ یعنی همه چی گل و بلبله» اما «بعد از داخلی شدن اینترنت، دسترسیمون به پنل سایت قطع شد».
در دوم تیر ماه، معاون سردبیر با دبیر هر سرویس تماس میگیرد و میگوید «چکها پاس نشده، حقوق خرداد پرداخت نمیشه. فعلا کار نکنید تا اطلاع ثانوی. سایت تو ابهامه. شاید دیگه هیچوقت کار نکنیم.» یک هفته بعد اعلام آتشبس، در جلسهای گفته میشود که «میخواهیم سایت را فقط با همین چند نفر فعال کنیم» و «بقیه فعلا تعلیق موقت هستن.» داداشی نوشت:
سیستم ابداعی «تعلیق موقت» توسط تجارت نیوز یعنی چی؟ یعنی نه اخراجی، نه حقوق داری، نه کاری. هیچی! همینه که هست! تو هوا معلقی و هر وقت گفتن برگرد، باید بدون اعتراض برگردی.
داداشی میگوید به آنها فشار آوردهاند که «به گرفتن حقوق ۲۳ روزتون رضایت بدید؛ اونم در زمان نامعلوم و فقط اگه شرایط آروم بمونه!» او شرایط اجباری را نمیپذیرد ولی میگوید «بقیه هم که موندن به کاهش حقوق رضایت دادن. حق هم داشتن، تو این شرایط کجا میتونن کار پیدا کنن؟»
البته تجارت نیوز به گزارش هممیهن واکنش نشان داد و ادعای آن را رد کرد که همین جواب هم با واکنش امیر داداشی روبرو شد.
دیگرانی هم بودند که به گزارش منتشر شده واکنش داشتند. مثل یک پروفایل ایکس با عنوان پروانه که تلویحا نوشت خبرنگار بوده و از آرزوهایی گفت که بر باد رفتهاند:
تو این چند سال برای حقیقی کردن یه رویای برباد رفته، مجبور شدم خیلی چیزها رو کنار بذارم بدون اینکه قصدش رو داشته باشم. امروز که خبر اخراج ۱۵۰ خبرنگار رو خوندم، به این فکر کردم که آیا این آرزو ارزشش رو داشت؟ اون هم در دورانی که بعضی مدیران رسانهای نه سوادش رو دارن نه آرزوشون بوده.
«اینترنت آزادتر»: وعده امتیاز «اینترنت طبقاتی» به خبرنگاران
در شرایط نابهسامان کار خبرنگاران داخل کشور، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مسعود پزشکیان با اشاره به «اینترنت آزادتر» برای خبرنگاران، کارکنان رسانهها را تبدیل به هدفی برای ابراز خشم عمومی جامعه نسبت به اجرای «اینترنت طبقاتی» کرد.
مهاجرانی سهشنبه ۲۴ تیر ماه گفت که «طبیعتا اگر خبرنگاری نیاز دارد اینترنت او اینترنت آزادتری باشد باید به او داد» و افزود که «امور را نمیتوانیم متوقف کنیم تا موضوعات اساسیمان حل شود. هرچند تاکید میکنم حق مردم دسترسی به اینترنت آزاد است و نگاه دولت هم همین است».
یک مثال اعتراضها، توییت پروفایل «مرد ناآرام» که در زمان نوشتن این گزارش، دستکم ۹۲هزار مرتبه دیده شده است:
برخی خبرنگارها هم در واکنش گفتند چنین امتیازی را قبول نخواهند کرد. از جمله مرضیه محمودی، خبرنگار اقتصادی که در ایکس نوشت:
اگر قرار است به روزنامهنگاران اینترنت بدون فیلتر بدهند، من به شخصه اعلام میکنم چنین رانتی را قبول نمیکنم. اینترنت آزاد و باکیفیت حق همه است نه یک عده خاص.
حذف خبرنگاران، کاهش حقوقها و مزایای کار به نابهسامانتر شدن شرایط کار در رسانههای داخل ایران منتهی میشود. در مقابل، آنهایی که میمانند با امتیازهایی مانند اینترنت طبقاتی روبرو میشوند، امتیازی که آنها را در یک طبقه اجتماعی مجزا از بقیه جامعه قرار میدهد که ظاهرا ممتماز و متمایز شده، اما در عمل همچنان زیر ذرهبین حکومت، با قوانین مختلف میتواند با بازداشت، سرکوب و شکنجه روبرو شود.
«وضعیت روزنامهنگاران در ایران خوب نیست»
نسیم سلطانبیگی که گزارش هممیهن از اخراج حدود ۱۵۰ خبرنگار در روزهای اخیر را نوشت، خود سابقه بازداشت، سرکوب و شکنجه دارد. آن هم برای نوشتن در سوژههای اجتماعی مانند وضعیت زنان کارتنخواب و یا دسترسی به دارو در ایران برای رسانه «خط صلح». در آذر ۱۴۰۲، شادی مکی در گزارش «محکومیت به خاطر روزنامهنگاری؟» در موضوع «بررسی پرونده سعید شفیعی و نسیم سلطانبیگی دو روزنامهنگار زندانی» نوشت:
وضعیت روزنامهنگاران در ایران خوب نیست. گروهی که علاوه بر تجربه حساسیتهای خاص حرفهای، عدم امنیت شغلی، عدم امنیت روانی و دستمزدهای پایین، هر رفتار، رویکرد و نگاه خاصشان نسبت به رویدادهای کشور و تدوین هر گزارشی توسط آنها که خوشایند عدهای از جریانات تندرو حاضر در بدنه حاکمیت نباشد، میتواند آنها را با انواع اتهامات سنگین و عجیب مواجه کند.
سلطانبیگی در آن زمان، در آستانه رفتن به زندان اوین برای گذراندن دوره محکومت در موضوع یک اتهام اصلی خود، همکاری با «ماهنامه خط صلح» گفت:
در سال ۱۴۰۰ در اینستاگرام آگهی این ماهنامه را دیدم که نیاز به همکار خبرنگار داشتند و این آگهی کاملاً علنی بود. سایت را بررسی کردم و متوجه شدم که برخی نمایندگان مجلس و مقامات دولتی با این ماهنامه مصاحبه کردهاند. از طرف دیگر سایت هم فیلتر نبود... از نظر من هیچ مسئله عجیبی وجود نداشت و به نظر میرسید روی این سایت هیچ حساسیتی وجود ندارد... به بهانه همکاری با خط صلح که مدتها بود با آن قطع همکاری کرده بودم، من را بازداشت کردند... من یک خبرنگار اجتماعی هستم و درباره موضوعات اجتماعی مانند زنان کارتنخواب و کمبود دارو و مسائلی از این دست نوشتهام. این موضوعات کاملاً اجتماعی است و متوجه نمیشوم که چرا این میزان از سختگیری نسبت به ما اعمال و چنین حکمی برایمان صادر شده است و من باید سهسالونیم از عمرم را در زندان بگذرانم. دلیل هر دو عنوان اتهامی من همکاری با خط صلح بود.
فشارهای حکومتی بر خبرنگاران داخل و خارج ایران سخت بود، پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، حالا هولناکتر شده است. بسیاری از چهرههای امنیتی، از جمله پروفایلهای نزدیک به حکومت در شبکههای اجتماعی، بدنبال یافتن «پایگاه دشمن» و همکارهای آن هستند که میگویند «امنیت ملی» را خدشهدار کردهاند، چون با ارسال عکس، تصویر، صدا یا ویدیو به خارج از کشور، بانی «تشویش اذهان عمومی» شدهاند.
«همکاری با رسانههایی مانند ایران اینترنشنال، مشمول قانون تشدید مجازات جاسوسی است»
مشرقنیوز، رسانه نزدیک به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ۱۸ تیر ماه در گزارشی ادعا کرد که «بیش از ۳۱ ماه – یعنی دو سال و نیم» است که یک گروه هکری «در لایههای مختلف زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی این شبکه حضور مداوم و مخفیانه داشتهاند». این گروه هکری ادعا میکند دادههای «۷۱ هزار نفری» را دارد که در این مدت برای ایران اینترنشنال پیام فرستادهاند.
جمهوری اسلامی، رسانههای فارسیزبان خارج از ایران، از جمله رادیو زمانه و رادیو فردا را در فهرست گروههای تروریستی خود قرار داده است. پس از اعلام آتشبس جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، ایران اینترنشنال و من و تو، اعلام کردند اعضای خانوادههای برخی از کارکنان آنها توسط جمهوری اسلامی تهدید یا بازداشت شدهاند. از کارکنان این رسانهها بهواسطه اعضای بازداشتی خانوادههایشان خواسته شده تا «از کارشان در این رسانهها استعفا دهند».
در ۲۲ تیر ماه، رسانه وکلاپرس بهنقل از محمد تقی نقدعلی، نائب رئیس کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی نوشت:
قانون مذکور در هفته جاری برای اجرا ابلاغ خواهد شد؛ رسانههای فارسیزبان داخلی در صورت همکاری با رسانهای مانند ایران اینترنشنال که ارتباط با رژیم صهیونیستی دارد، مشمول این قانون خواهند شد و باید از هرگونه همکاری با این رسانه خودداری کنند.
او در موضوع هک هم گفت:
هر کسی که به هر عنوان با رژیم صهیونیستی یا دولتهای متخاصم همکاری کند، اطلاعاتی در اختیار آنها بگذارد، اماکن را گزارش کند یا به نحوی از جنایتهای آنها حمایت کند، مشمول این قانون خواهد شد. نمونه بارز این موضوع، همکاری ایران اینترنشنال است که اخیراً توسط هکرها مورد نفوذ قرار گرفته و برخی ارتباطات آن به شکل عمومی و خصوصی فاش شده است. شبکههای ماهوارهای و رسانههای متعددی که چنین عملی را مرتکب شوند، مشمول این قانون خواهند شد و حتی میتوان آنها را در چارچوب تبادل مجرمین یا موارد اینترپل، به ایران مسترد کرد و تحت محاکمه قرار داد.
«تضعیف روحیه عمومی، ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی»
طرح «طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی و دولتهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» در فاصلهای کوتاه پس از اعلام آتشبس بین اسرائیل و ایران، توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد، به شورای نگهبان رفت، شورای نگهبان ایراداتی به آن گرفت و نسخه تازهای از آن به این شورا ارسال شد. هر مرتبه، اکثریت مطلق نمایندگان این مجلس به آن رای موافق دادند.
خبرگزاری خانه ملت وابسته به مجلس شورای اسلامی در مطلب «طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی اصلاح شد» نوشت:
در جزئیات ماده ۴ اصلاحی آمده است: در ماده (۴) عبارت «ایجاد تفرقه یا خدشه به» به عبارت «و یا برخلاف» اصلاح و عبارت «همچنین ارسال فیلم یا تصاویر به شبکههای معاند یا بیگانه که در صورت انتشار آن نوعاً موجب تضعیف روحیه عمومی، ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی باشد مستوجب مجازات حبس تعزیری درجه پنج و انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی بوده و راهپیمایی و تجمعات غیر قانونی در زمان جنگ مستوجب حبس تعزیری درجه چهار خواهد بود» به عبارت «همچنین ارسال فیلم یا تصاویر یا اطلاعات به شبکههای انسان رسانهها یا صفحات مجازی معاند یا شبکهها، انسان رسانهها یا صفحات مجازی بیگانه در صورتی که برخلاف امنیت ملی باشد، چنانچه مشمول مجازات شدیدتری نباشد بر اساس نوع اطلاعات و یا تصاویر یا فیلمها مستوجب حبس تعزیری درجه پنج و انفصال دایم از خدمات دولتی و عمومی و نیز راهپیمایی و تجمعات غیرقانونی در زمان جنگ مستوجب حسب تعزیری درجه ۴ خواهد بود». اصلاح و یک تبصره به شرح زیر به آن الحاق می شود: تبصره - وزارت اطلاعات مکلف است ظرف یک ماه از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون مصادیق شبکههای معاند را تعیین و حداقل هر شش ماه یکبار به روزرسانی نماید.
وبسایت شورای نگهبان در خبر «ابهامات و ایرادات طرح «تشدید مجازات جاسوسی» قابل رفع است»، بهنقل از هادی طحاننظیف، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان نوشت:
این عضو حقوقدان شورای نگهبان ابهام دیگر را مربوط به برخی عناوین و عبارات مانند اینکه در ماده ۴ مصوبه آمده است که «نوعاً موجب ... ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی باشد» دانست و اظهار داشت: در این عبارت جرمانگاری شده و، چون در مفاهیم «ایجاد تفرقه» و «خدشه به امنیت ملی» ابهام وجود دارد؛ ممکن است محدودیتهایی نسبت به آزادیهای مشروع افراد ایجاد شود؛ لذا این موارد یا باید به صورت دقیق تعریف شوند یا اینکه مصادیقشان مشخص شود تا مجری در اجرا دچار ابهام و مشکل نشود و مفاهیم قانونی را تفسیر نکند.
«راهکارهای مضحک برای بالا بردن بازدید سایت»
با فشارهای حکومت و بهانههایی مانند وضعیت اقتصادی پس از جنگ، خبرنگاران در شرایط نابهسامان کاریشان، بیشتر از گذشته به حاشیه رانده میشوند. با حذف تدریجی افراد حرفهای از رسانهها و موج مهاجرتهای اغلب اجباری، خبر، گزارش و تحلیلهای حرفهای رسانههای داخل ایران، جایشان را به تیترهای زرد برای شکار مخاطب میدهند. یک مثال آن را نیما اکبرپور، خبرنگار فنآوری از فهرست مطالب پربازدیدتر رسانه «هفت صبح» در ایکس منتشر کرد و نوشت:
روزنامه هفت صبح برای جذب ترافیک از موتورهای جستوجو و بالاتر بردن بازدید سایتش به چه راهکار مضحکی چنگ زده.
محمد قاسمی با بازنشر این توییت در یک رشتو نوشت که «رفتن هفت صبح سمت سئو کار من بود ولی هدف این نبود.» سئو (Search Engine Optimization or SEO) مخفف عبارت «بهینهسازی موتور جستجو» به گفته هوش مصنوعی گوگل، «به مجموعهای از تکنیکها و استراتژیها گفته میشود که با هدف بهبود رتبه یک وبسایت در نتایج جستجوی موتورهای جستجو مانند گوگل انجام میشود».
قاسمی نوشت:
به نظرم کار حرفهای رو شروع کرده بودیم و هدف من فقط ورودی بدون دلیل و سریع نبود. هدف حفظ اعتبار بود و دورنمای کار برام قابلیت هماهنگ شدن با همین تحولات جستوجویی که امروز با هوش مصنوعی داریم میبینیم بود. نه تلاشی که باعث بشه یک روز مقالهای ورودی میلیونی بیاره و یک هفته بازدید کل بخوره کف نمودار و در آخر برندی با اون همه اعتبار و تعریف مشخص در ذهن مخاطب، اینطوری به فنا بره.
در اسکرینشاتی که نیما اکبرپور منتشر کرده، مطلب «سیندرلای فلسطین کیست؟ بیوگرافی و عکسهای جذاب در تهران» مطلب پربیننده این وبسایت است، در شرایطی که خبرهای روز، در رسانههایی مانند وحیدآنلاین گستردهتر دیده میشوند. ولی جای خبرهای واقعی با مطالبی مانند «تبریک معنادار تولد پرستو صالحی مجری برنامه عشق ابدی به فاطمه گودرزی» پر شدهاند. انگار رسانههای داخل ایران بتدریج از روح رسانهای خود تهی میشوند، گزارشها و خبرها اغلب کپیپیست دیگر رسانههاست و تیترهای جذاب، بیشتر دنبال کلیک مخاطب هستند تا آنکه بخواهند تاثیری رسانهای، یعنی وظیفههای اطلاعرسانی، آموزش و سرگرمی را به شیوه درست آن انجام دهند.
بهمن بابازاده، خبرنگار، شرایط موجود را اینچنین در ایکس خلاصه کرده است:
تعدیل [اخراج؟] ۱۵۰ خبرنگار از رسانهها و خبرگزاریهای رسمی، از پس لرزههای جنگ است. بهانههایی چون کسری بودجه، قطع بودجه دولتی، قطع شدن آگهیها و تعطیلی کسب و کارها. بدترین تلفات و خسارت را جنگ به خبرنگاران زد...
نظرها
نظری وجود ندارد.