ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیستوپیای ایرانی در مسیر باززایی ـ نقد و تحلیل رمان «۵۶ درجه»

جلال رستمی گوران ـ «هر آرمان‌شهر، گورستانی است با دروازه‌های زرین» این جمله، قلب تپنده‌ی رمان دیستوپیایی «۵۶ درجه» اثر حسین نوش‌آذر است. مقاله‌ی پیش رو با بررسی این اثر پیشگام در ژانر دیستوپیا در ادبیات ایران، به واکاوی نمادهای ویرانی از گرمای کشنده ۵۶ درجه تا ایران سه‌پاره و نمادهای امید می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه نویسنده، با محوریت دادن به «زن» و «زبان»، پاسخی برای فراروی از بحران‌های کنونی ارائه می‌دهد.

آینده چه با خود خواهد آورد؟
نمی‌دانم، هیچ اندیشه‌ای ندارم.
همچون عنکبوتی
که از نقطه‌ای استوار به ژرفا فرو می‌افتد
و در برابرش خلائی بی‌پایان دهان می‌گشاید -
هرچه بی‌تابانه دست‌وپا بزند
جای پایی نمی‌یابد.
من نیز چنینم:
پیش رویم تهی است،
و آنچه مرا می‌راند
پیامدی‌ست که پشت سر من نهفته است.
این زندگی وارونه و هولناک است،
روح را بی‌قرار می‌کند،
تحملش دشوار است.
سورن کیرکگور

مقدمه: دیستوپیا، آینه‌ی معکوس آرمان‌شهر

ادبیات همواره آینه‌ای بوده است برای بازتاب امیدها و هراس‌های بشر. در این میان، اگر نویسندهٔ ژانر اتوپیایی به پرسش‌های بنیادین دربارهٔ جامعهٔ آرمانی و امکان تحقق عدالت و آزادی می‌پردازد، نویسندهٔ رمان دیستوپیا فضایی را ایجاد می‌کند؛ ضدآرمان‌شهری، که در آن رویای عدالت و آزادی به کابوس کنترل و انقیاد بدل می‌شود و پیامدهای قدرت مطلق، با یکدست‌سازی اجباری جامعه و بی‌عدالتی آشکار می‌گردد.

ژانر دیستوپیا از ابتدای قرن بیستم، به‌مثابهٔ آینه‌ای معکوس برای بررسی آرمان‌های مدرن و پیامدهای قدرت مطلق شکل گرفت. نویسندگانی چون یوگنی زامیاتین (رمان «ما»)، آلدوس هاکسلی («دنیای قشنگ نو») و جورج اورول («۱۹۸۴») و برخی از نویسندگان متأخر، همچون ایان مک‌یوآن («آنچه می‌توانیم بدانیم») با طراحی جوامع آینده‌نگر و کنترل‌شده، هشدار می‌دهند که نظم مطلق و فروپاشی زیست‌محیطی می‌تواند به نابودی فرد و اخلاق، حتی جوامع انسانی، بینجامد. دیستوپیا فقط علمی-تخیلی نیست، بلکه نوعی هشدار ادبی است؛ یک «چه می‌شود اگر؟» است در مورد تحولات سیاسی-اجتماعی و بحران زیست‌محیطی. بستر تاریخی، سیاسی و اجتماعی رمان‌های دیستوپیایی، دوران بحران‌های اجتماعی و سیاسی، جنگ‌ها و فروپاشی‌های اجتماعی، بحران‌های محیط‌زیستی و … است. رمان دیستوپیایی جهان را آن‌گونه که ممکن است بشود، در برابر چشمان ما می‌گذارد و هشداری است که نشان می‌دهد، قدرت مطلق و نظام‌های بسته، چگونه می‌توانند سرنوشت انسان و جامعه را به تاریکی و تباهی بکشانند.

در ایران، ژانر دیستوپیا به معنای واقعیِ کلمه ـ تا آنجا که اطلاعات محدود من گواهی می‌دهد ـ سابقه‌ی مشخص و شناسنامه‌داری ندارد. انگشت‌شمار آثاری که کوشیده‌اند به این ژانر نزدیک شوند، اغلب در حوزه‌ی زبان تمثیلی و استعاری حرکت کرده‌اند؛ زبانی که بیش از آنکه بر تخیل علمی استوار باشد، بر شگردهای زبانی و نمادین تکیه دارد. با این‌حال، همین آثار توانسته‌اند از عهده‌ی نقد استبداد، بحران اخلاقی و فروپاشی اجتماعی به‌خوبی برآیند. اما از آنجا که ژانر ادبی آن‌ها عمدتاً در قلمرو «رئالیسم تخیلی» یا «رئالیسم جادویی» قرار می‌گیرد ـ جایی که واقعیت و خیال درهم می‌آمیزند ـ نمی‌توان آن‌ها را به‌طور کامل در چارچوب ادبیات دیستوپیایی گنجاند.

در بهترین حالت می‌توان گفت برخی از این آثار عناصری از ژانر دیستوپیایی را در خود دارند. برای نمونه، می‌توان به «شب هول» اثر هرمز شهدادی و «ملکوت» نوشته‌ی بهرام صادقی اشاره کرد؛ یا در سطحی سوررئال‌تر، به «بوف کور» صادق هدایت. نمونه‌های دیگری نیز می‌توان در این راستا جستجو کرد.

شاید بتوان گفت رمان ۵۶ درجه نوشته‌ی حسین نوش‌آذر، تلاشی است برای ورود جدی به این ژانر ادبی. از همین رو، او آگاهانه و با اعتماد، زیرعنوانِ «یک نوول دیستوپیایی» را برای اثر خود برمی‌گزیند. نوش‌آذر چه در آغاز و چه در ادامه‌ی رمان کوتاه خود، می‌کوشد با بهره‌گیری از تخیل علمی و سیاسی، ایرانِ دیستوپیاییِ خویش را بسازد و با بازتاب سرانجام احتمالیِ وضعیت اجتماعی، سیاسی و زیست‌محیطی آن، صدایی هشداردهنده برای امروز و آیندگان باشد - همان‌گونه که خود او نیز در سخن پایانی کتاب به آن اشاره کرده است.

تحلیل داستان

داستان «۵۶ درجه» در سه فصل روایت می‌شود و آینده‌ای ۱۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد.

ایران در این داستان به سه بخش تقسیم شده: شمال، غرب و مرکز، هر کدام نمادی از جنبه‌ای از ویرانی فرهنگی و تاریخی.

همسر راوی داستان، زنی فهمیده و قوی، نقش محوری دارد و روایت را به سبک شهرزاد پیش می‌برد.

پایان داستان با امید به باززایی بسته می‌شود، با تصاویری مثل نوزاد، کبوتر و جویبار.

نقل قول‌ها در متن، مثل «هر آرمان‌شهر، گورستانی است با دروازه‌های زرین»، به‌درستی حفظ شده‌اند.

کاوش در نمادها

بازگشت به ایران در داستان سفری نمادین علیه فراموشی و نابودی است.

زبان و حافظه در رمان ستون‌های مقاومت در برابر کنترل، خشونت و استبداد هستند.

۵۶ درجه

«هر آرمان‌شهر، گورستانی است با دروازه‌های زرین»

مکان: ایران سه‌تکه‌شده

زمان: ۱۳۰ سال پس از انقلاب اسلامی

شخصیت‌های اصلی رمان: یک زوج ایرانی

انگیزهٔ سفر به ایران: برای تولد تنها فرزند در سرزمین آبا و اجدادی

همسر شخصیت اصلی که روای داستان است زنی فهمیده، قوی، سرکش و پیگیر است که شهرزادگونه روایت را پیش می‌برد و به شخصیت محوری داستان بدل می‌شود.

آینده‌ای که از اکنون زاده می‌شود

۵۶ درجه نوولی کوتاه است که در سه فصل روایت می‌شود. عنوان اثر، «۵۶ درجه»، به‌عنوان نشانه‌ای از گرمای مرگبار زمین و استعاره‌ای است که ذهن خواننده را آماده مواجهه با جهانی تیره و تار می‌کند.

داستان با صحنه‌ای پرتنش آغاز می‌شود: تعقیب و گریز در فضای آمریکایی و ایستگاه فضایی دهکده‌ای نزدیک برکلی، جایی که تازگی‌ها با تنش آبی نیز روبه‌رو بوده است. راوی، معلم جغرافیا، و همسرش، زبان‌شناس و شیفته‌ی زبان‌های باستانی ایرانی، ده سال پس از زندگی مشترک اجازه دارند فرزندی داشته باشند. تصمیم ناگهانی همسر برای بازگشت به ایران، نقطه عطف روایت است:

«ما باید به ایران برویم. می‌خواهم فرزندمان در آنجا به دنیا بیاید.»\n«چطور ممکن است؟ آن‌جا نقطه‌ی قرمز دنیاست!» …\n«نشستیم روی صندلی‌های کهنه شاتل، هنوز هیجان‌زده بودم. هما دستم را گرفت گفت: حالا دیگه راه برگشتی نیست.»

این انتخاب بازگشت به وطن، به‌مثابه سفری نمادین است علیه فراموشی و نابودی.

ایرانِ سه‌تکه‌شده

نوش‌آذر ایران آینده را ۱۳۰ سال پس از انقلاب تصویر می‌کند؛ کشوری که به سه تکه تقسیم شده است: شمال در کنار برکه‌ای که زمانی دریای خزر بوده، غرب در دامنه زاگرس، و مرکز یک کویر بی‌انتها. این تقسیم‌بندی استعاری و این جغرافیای تخیلی، یادآور نوعی نقشه‌ی اخلاقی و سیاسی است: هر منطقه بازتاب وجهی از ویرانی روح ایرانی است شمال، حافظه‌ی تاریخی از دست‌رفته؛ غرب، بقا و مقاومت؛ و مرکز، بی‌حاصل‌ترین چهره‌ی آرمان‌شهر مذهبی.، هر منطقه را نمادی از بخش‌های مختلف تجربه‌ی ایرانی: حافظه‌ی تاریخی، مقاومت و بی‌حاصل‌ترین چهره‌ی آرمان‌شهر مذهبی را نشان می‌دهد.

روایت زن، زبان و باززایی در جهان ویران

در مرکز ۵۶ درجه زنی ایستاده است که نه قهرمان اسطوره‌ای، بلکه راوی حافظه و معناست. در جهانی که زبان‌ها فراموش شده و گذشته به افسانه بدل گشته، او زبان‌شناسی است که هنوز می‌خواهد ریشه‌ها را بیابد. تصمیمش برای بازگشت به ایران، سفری است علیه فراموشی - نوعی بازگشت به «سرزمین مادری» برای زایش دوباره، نه در سطح بیولوژیک، بلکه به واقع در سطح فرهنگی و معنوی. زن شخصیت اصلی رمان، به‌عنوان مرکز روایت، نه تنها حافظه و معنا را زنده نگه می‌دارد، بلکه با نگاهش به گذشته و آینده، تلاش می‌کند چرخه‌ی ویرانی را به باززایی پیوند دهد. زبان و حافظه، ستون‌های مقاومت در برابر کنترل، خشونت و استبداد هستند.

از خلال این روایت، نوش‌آذر سه محور اصلی دیستوپیا را که در عرصه‌ی جهانی نیز مطرح هستند را بومی‌سازی می‌کند:

  • فروپاشی طبیعت - بحران آب و اقلیم
  • فروپاشی زبان و حافظه
  • فروپاشی سیاست و آزادی تحت استبداد و نظارت.

اما او در پایان، برخلاف بسیاری از دیستوپیاهای کلاسیک که به ناامیدی ختم می‌شوند، روایت را با نشانه‌ای از باززایی و امید می‌بندد:

«یک مرد، یک زن، یک نوزاد، یک کبوتر، مشتی بذر و جویباری در چشم‌انداز، ایران در افق دور…»

این پایان، نه رؤیای ساده‌دلانهٔ آرمان‌شهری، بلکه بیانی شاعرانه از امکان ترمیم و تولد در دل ویرانی است. در جهانی که ایدئولوژی‌ها، انسان را نابود کرده‌اند، عشق، زبان و طبیعت دوباره به منشأ معنا بازمی‌گردند.

زبان

نوش‌آذر از استعاره‌هایی چون «دمای ۵۶ درجه»، «تبخیر»، «گردوغبار» و «کبوتر» و «نوزاد» و «جویبار» بهره می‌برد تا با ترکیبی از زبان ایجاز و تصویر میان ویرانی و امکان پرواز، فنا و بقا، تضادی ماندگار بیافریند. بدین‌ترتیب، رمان او نه گزارش فاجعه، بلکه نوعی زبان مقاومت است. زبانی که با اندک‌گویی و ریتمی تکه‌تکه و گاهی هم با سکوت یا لحنی هشداردهنده، جای خالی معنا را در رمان به‌خوبی آشکار می‌کند.

در چنین فضایی، زن – همسر معلم – به چهره‌ای شهرزادگونه بدل می‌شود. اوست که با روایت و حافظه‌اش زندگی را در دل ویرانی زنده نگه می‌دارد. روایت او نه فقط روایت عشق و زایش، بلکه روایت بازسازی وطن در ذهن و زبان است. از خلال این صدا، نوش‌آذر نشان می‌دهد چگونه زن، سمبل زبان و زایش در برابر ماشین استبداد و تخریب قرار می‌گیرد. همان‌گونه که جنبش «زن، زندگی، آزادی» آن را نشان داد.

نوش‌آذر در قالب آینده‌ای خیالی ضدآرمان‌شهری، تاریخ اکنون ایران را بازنویسی می‌کند؛ آینده‌ای که در واقع از بذرهای امروز روییده است.

در پایان، ۵۶ درجه بیش از آنکه صرفاً داستانی از آینده باشد، آینه‌ای است از اکنون ایران - جامعه‌ای که در آن سیاست، دین، و طبیعت در چرخه‌ای از فرسایش گرفتار آمده‌اند. اما در دل این ناامیدی، نویسنده ریشه‌ی امید را می‌کارد: در زبان، در زن، در فرزند، و در خاک.

اگرچه نویسنده معتقد است: «هر آرمان‌شهر، گورستانی است با دروازه‌های زرین.» اما در رمان خود نشان می‌دهد شاید هنوز بتوان از میان آن گورستان، جویباری کوچک را دید که نشانه‌ی آغاز دوباره است.

پیوست کوتاه

یوگنی زامیاتین (Yevgeny Zamyatin)

(۱۸۸۴–۱۹۳۷) نویسنده و مهندس روس بود که با رمان مشهور «ما» (We) که سه سال بعد از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ نوشته شد، شناخته می‌شود. او در این اثر، جامعه‌ای تمامیت‌خواه را به‌تصویر می‌کشد که بعدها الهام‌بخش نویسندگان ضدآرمان‌شهری چون جورج اورول و آلدوس هاکسلی می‌شود. او به دلیل انتقاد از نظام شوروی، آثارش در روسیه ممنوع و خود او به فرانسه تبعید می‌شود. بعدها در زمان گورباچف این رمان در مدارس اتحاد جماهیر شوروی خوانده می‌شد.

جورج اورول (George Orwell)

(۱۹۰۳–۱۹۵۰) نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی بود. رمان‌های «قلعه حیوانات» و «۱۹۸۴» او از مهم‌ترین آثار قرن بیستم‌اند که به نقد قدرت، سانسور و کنترل سیاسی می‌پردازند. اورول به صداقت زبانی، نگاه اجتماعی و نقد ایدئولوژی‌های تمامیت‌خواه شهرت دارد.

ایان مک‌یوآن (Ian McEwan)

(زاده‌ی ۱۹۴۸) نویسنده‌ی برجسته‌ی انگلیسی است که آثارش اغلب به مسائل اخلاقی، روان‌شناسی و روابط انسانی می‌پردازند. او از نویسندگان معاصر تأثیرگذار در ادبیات انگلیس به شمار می‌آید. رمان «آنچه می‌توانیم بدانیم» که به تازگی منتشر شده و می‌توان از آن به‌عنوان یک رمان دیستوپیایی نام برد، با استقبال خوانندگان کتاب و طرفداران او روبه‌رو شده است.

یوگنی زامیاتین (Yevgeny Zamyatin)

(۱۸۸۴–۱۹۳۷) نویسنده و مهندس روس بود که با رمان مشهور «ما» (We) که سه سال بعد از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ نوشته شد، شناخته می‌شود. او در این اثر، جامعه‌ای تمامیت‌خواه را به‌تصویر می‌کشد که بعدها الهام‌بخش نویسندگان ضدآرمان‌شهری چون جورج اورول و آلدوس هاکسلی می‌شود. او به دلیل انتقاد از نظام شوروی، آثارش در روسیه ممنوع و خود او به فرانسه تبعید می‌شود. بعدها در زمان گورباچف این رمان در مدارس اتحاد جماهیر شوروی خوانده می‌شد.

جورج اورول (George Orwell)

(۱۹۰۳–۱۹۵۰) نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی بود. رمان‌های «قلعه حیوانات» و «۱۹۸۴» او از مهم‌ترین آثار قرن بیستم‌اند که به نقد قدرت، سانسور و کنترل سیاسی می‌پردازند. اورول به صداقت زبانی، نگاه اجتماعی و نقد ایدئولوژی‌های تمامیت‌خواه شهرت دارد.

ایان مک‌یوآن (Ian McEwan)

(زاده‌ی ۱۹۴۸) نویسنده‌ی برجسته‌ی انگلیسی است که آثارش اغلب به مسائل اخلاقی، روان‌شناسی و روابط انسانی می‌پردازند. او از نویسندگان معاصر تأثیرگذار در ادبیات انگلیس به شمار می‌آید. رمان «آنچه می‌توانیم بدانیم» که به تازگی منتشر شده و می‌توان از آن به‌عنوان یک رمان دیستوپیایی نام برد، با استقبال خوانندگان کتاب و طرفداران او روبه‌رو شده است.

از همین نویسنده:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.