هنر برای حفاظت: نوسازی پایدار روستاها از طریق توانمندسازی زنان
الاهه نجفی - پروژه «هنر برای حفاظت» مؤسسه آوای طبیعت پایدار، با استفاده از هنرهای بومی مانند عروسکسازی، پیوندی عمیق بین جوامع محلی و محیطزیستشان ایجاد کرده است. این ابتکار که با توانمندسازی زنان روستایی و احیای میراث ناملموس همراه است، الگویی موفق از توسعه پایدار روستایی را نمایش میدهد که با گامهای کوچک، تحولات بزرگ و پایدار میآفریند.

هنر برای حفاظت: نوسازی پایدار روستاها از طریق توانمندسازی زنان
«هنر برای حفاظت» یک راهبرد و فلسفه عملی است که از هنر به عنوان ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف حفاظت از محیطزیست و میراث فرهنگی استفاده میکند. در هسته مرکزی این مفهوم، این ایده نهفته است که میتوان از طریق زیبایی، خلاقیت و عواطف انسانی برانگیختهشده توسط هنر، پیوندی عمیق و معنادار بین مردم و طبیعت/فرهنگشان ایجاد کرد و از این طریق انگیزه و توانایی لازم برای حفاظت را در آنان تقویت کرد.
طرح «هنر برای حفاظت» توسط مؤسسه آوای طبیعت پایدار، یک نهاد غیردولتی تأسیسشده توسط افسانه احسانی و نیما آذری در سال ۱۳۸۴، طراحی و مدیریت میشود. این مؤسسه با مجوز از سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، مسئولیت برنامهریزی و اجرای پروژههایی را بر عهده دارد که از هنرهای بومی و میراث ناملموس برای حفاظت از محیطزیست و توانمندسازی جوامع محلی، بهویژه زنان، استفاده میکنند. پروژههایی مانند احیای عروسکهای بومی در قشم و خراسانجنوبی و حفاظت از لاکپشتهای پوزهعقابی نمونههایی از فعالیتهای این مؤسسه هستند. بخش کمکهای کوچک تسهیلات محیطزیست جهانی سازمان ملل (SGP/UNDP) از سال ۱۳۸۵ بودجه این طرح را تأمین میکند. افسانه احسانی از بنیانگذاران موسسه آوای طبیعت پایدار در مصاحبه با پیام ما میگوید:
هدف ما این است که با استفاده از هنر، بهویژه میراث ناملموس، پلی بین زیباییشناسی، خلاقیت و حس زندگی با حفاظت از طبیعت بسازیم. عروسکهای بومی و صنایعدستی نهتنها فرهنگ ما را زنده نگه میدارند، بلکه عشق به طبیعت را در دل مردم بیدار میکنند و آنها را به مراقبت از محیطزیست ترغیب میکنند.
ساخت عروسکهای بومی: ابتدا فرهنگ بعد اقتصاد
ساخت عروسکهای بومی برای روستائیان از اهمیت اقتصادی قابل توجهی برخوردار است که فراتر از درآمدزایی ساده است. این صنعت دستی نقش مهمی در ایجاد و تثبیت اشتغال در مناطق روستایی ایفا میکند، بهویژه برای زنان روستایی که میتوانند با ساخت عروسکهای سنتی و فرهنگی معیشت مکملی برای خانوادههای خود فراهم کنند. این فعالیت، به ترویج کارآفرینی زنان نیز منجر میشود و ضمن حفظ و انتقال هنرمندی و ارزشهای فرهنگی بومی، تعامل نسلها را تقویت میکند.
تاکنون ۱۵ عروسک بومی به عنوان میراث ناملموس ملی ایران به ثبت رسیدهاند که هر یک نماینده فرهنگ و سنتهای مناطق مختلف کشور هستند. عروسک دوتوک از خراسان جنوبی، دهتولوک، عروسک هرمزگانی، لیلی بازبازک، قورچوق، عروسک ترکمنهای گنبد کاووس، لال بهیگ از چهارمحال و بختیاری، بوکه بارانه در کردستان، تکه یا تکم، عروسک چوبی اردبیل، عاروسو، عروسک ساده شهربابک، لوپک چمکی، عروسک کرمانی با ۲۰۰ سال قدمت، تادونه، عروسک مازندرانی، عروسکهای قاشقی خراسان رضوی، بی بی کگ، عروسک آیینی زرتشتیان هرکدام بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ایران را حفظ کردهاند.
علاوه بر عروسک های بومی، «هنر برای حفاظت» با میراث ناملموس، از جمله سنتهای شفاهی، هنرهای اجرایی، آیینها، دانش بومی پیوند خورده و بر حفظ هویت فرهنگی جوامع از طریق این عناصر تأکید دارد. این پروژه بهویژه بر توانمندسازی زنان جوامع محلی تأکید دارد. افسانه احسانی میگوید:
تلاش این پروژه این بود که با تکیه بر توانمندیهای زنان روستایی که هنرهای اصیل خود را از مادرانشان آموختهاند، زمینهای برای اشتغالزایی و افزایش خودباوری در آنها ایجاد کند.
پروژه «هنر برای حفاظت» نشان داده که تلفیق هنرهای بومی با اهداف حفاظتی میتواند الگویی مؤثر برای نوسازی همهجانبه روستاها باشد. تجربه این پروژه ثابت کرده است که با گامها و سرمایههای کوچک اما با ابتکارهای سازگار با زیستبوم میتوان منشأ تحولات بزرگ و پایدار بود، نه با پروژههای غولآسا و سرمایههای کلان با جنبههای نمایشی.
این پروژه با تکیه بر هنر، میخواهد به انتقال «حافظه تاریخی مادربزرگها» به نسل جدید کمک کند و مانع از فراموشی سنتها جلوگیری شود. عروسکهای ساختهشده، تنها اسباببازی نیستند، بلکه راویان فرهنگ، آداب و رسوم و شرایط اقلیمی منطقه خود هستند. احسانی میگوید:
دلمان نمیخواست مخاطبمان فقط زنان روستا باشند... روی زنان متمرکز شدیم تا آنها را با اهمیت این میراث ناملموس آشنا کنیم و راهی پیدا کنیم که حافظه تاریخی مادربزرگها به نسل جدید منتقل شود و یک همافزایی شکل بگیرد... در گوشهگوشه ایران، مادرانی بوده و همچنان هستند که با عشق برای فرزندان خود عروسک درست کردهاند و شیوه ساخت آن در حافظه تاریخی زنان باقی مانده است. هر کدام از این عروسکها، تنها وسیلهای برای سرگرمی نیستند و آداب و رسوم و شرایط اقلیمی منطقه خود را روایت میکنند.
چالشهای بیرونی و درونی
پروژه «هنر برای حفاظت» با چالشهای متعددی مواجه است که به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم میشوند. چالشهای بیرونی و اجرایی شامل رقابتهای ناسالم، افزایش قیمت مواد اولیه و هزینههای بالای حملونقل است که اجرای پروژه را دشوار میکنند. این موانع، بهویژه در مناطق روستایی مانند قشم و خراسانجنوبی، به دلیل محدودیتهای لجستیکی و اقتصادی، تأثیر بیشتری دارند. از سوی دیگر، چالشهای درونی و کیفی با گسترش پروژه پدیدار شدهاند. افزایش تقاضا برای محصولات مانند عروسکهای بومی میتواند به کاهش خلاقیت، فاصله گرفتن از اصالت فرهنگی و اولویت یافتن سلیقه بازار بر اهداف زیستمحیطی منجر شود. غلبه منافع شخصی و تجاری بر هدف اصلی حفاظت از محیطزیست نیز تهدیدی جدی برای پایداری پروژه است.
فراتر از چالشهای خاص این پروژه، موانع ساختاری و کلیتری در حوزه فرهنگ، هنر و محیطزیست وجود دارند که فعالیتهای مشابه را تحت تأثیر قرار میدهند. کمبود منابع مالی یکی از مهمترین موانع است، زیرا بودجههای محدود دولتی نمیتوانند انتظارات گسترده از پروژههای فرهنگی و زیستمحیطی را برآورده کنند. ضعف در مدیریت و قوانین، از جمله عدم بهروزرسانی برنامههای درسی در آموزش عالی و نبود حمایت کافی از فعالیتهای برونمرزی هنرمندان، توسعه اینگونه پروژهها را محدود میکند. همچنین، چالشهای حقوقی مانند نقض حقوق مالکیت فکری در فضای دیجیتال و فرآیندهای پیچیده ثبت آثار، انگیزه هنرمندان را کاهش میدهد. وابستگی به بودجه دولتی نیز میتواند به کاهش کیفیت آثار و ایجاد وابستگیهای ایدئولوژیک منجر شود. افسانه احسانی در گفتوگو با «پیام ما» میگوید:
بدون شک غلبه پول و منافع شخصی بر اهداف زیستمحیطی در طول زمان، ایجاد رقابتهای ناسالم، کاهش خلاقیت بهدنبال افزایش تقاضا، فاصله گرفتن از اصالت و توجه به سلیقه مشتری، بالا رفتن قیمت مواد اولیه، حملونقل و بسیاری موارد دیگر از جمله چالشهای این طرح است... ما دلمان میخواهد چیزی تولید کنیم که در بازار وجود ندارد. اصلاً گاهی خلاف جریان آب شنا کردن، خوشایند است.
راهکار نوسازی همهجانبه و پایدار روستاها
برای نوسازی اقتصاد روستاها، کاهش وابستگی به کشاورزی سنتی و تقویت بخشهای غیرکشاورزی ضروری است. توانمندسازی محلی از طریق صنایعدستی و اکوتوریسم، به نوسازی اقتصادی و اجتماعی روستاها کمک کرده و میتواند الگویی برای راهکارهای گستردهتر باشد. افسانه احسانی بر اهمیت این راهکارها در چارچوب پروژههایی مانند «هنر برای حفاظت» تأکید میکند:
خروجی این پروژه چه بود؟ تقویت حس افتخار به ارزشهای بومی و البته روحیه کار گروهی، ایجاد فضایی مناسب برای تعامل بانوان روستا با یکدیگر، مشارکتشان در پروژه اکوتوریسم و کمک به پایداری آن، ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل و حضور در عرصههای اجتماعی و فرهنگی، تشویق کودکان برای یادگیری این هنر، اشتغالزایی و صدور ارزشهای فرهنگی به سایر مناطق از طریق صنایعدستی بومی از جمله دستاوردهای ما در این طرح بوده است.
پروژه «هنر برای حفاظت» نشان داده که تلفیق هنرهای بومی با اهداف حفاظتی میتواند الگویی مؤثر برای نوسازی همهجانبه روستاها باشد. این پروژه با محوریت توانمندسازی زنان و احیای میراث فرهنگی، نه تنها به حفاظت از محیط زیست میپردازد، بلکه راهکاری عملی برای توسعه پایدار روستایی ارائه میدهد که میتواند الهامبخش سایر ابتکارها در سراسر کشور باشد. تجربه این پروژه ثابت کرده است که با گامها و سرمایههای کوچک اما با ابتکارهای سازگار با زیستبوم میتوان منشأ تحولات بزرگ و پایدار بود، نه با پروژههای غولآسا و سرمایههای کلان با جنبههای نمایشی.
منابع:






نظرها
نظری وجود ندارد.