غارت جنگل بیستون؛ درختکُشی و آمادهسازی برای تراکمفروشی
نادر افراسیابی - پارک جنگلی ۱۱۲ هکتاری بیستون که در جوار کتیبه جهانی بیستون قرار دارد، قربانی یک غارت سیستماتیک شده است: ده سال واگذاری به شرکتی ناکارآمد، قطع عمدی آبیاری، رها کردن جنگل در برابر آفات، تمدید مکرر قرارداد با وجود تخریب آشکار و اکنون واگذاری به شهرداری تحت قانون برنامه هفتم؛ فعالان محیط زیست هشدار میدهند که یک سناریوی تکراری برای تبدیل جنگل به مجتمع تجاری و پارکینگ، این بار در جوار یک اثر ثبت جهانی در حال اجراست.

نمایی از پارک جنگلی بیستون
پارک جنگلی دستکاشت بیستون که در مجاورت اثر تاریخی بیستون قرار دارد با یک بحران چندوجهی درگیر شده است. به گزارش شرق، این جنگل ۵۰ ساله که عمدتاً از درختان کاج الدار تشکیل شده، به دلیل کهولت سن و بیتوجهی در نگهداری (به ویژه آبیاری ناکافی توسط شرکت متولی پیشین)، در معرض هجوم آفات چوبخوار قرار گرفته و بخشی از درختانش خشکیدهاند. همزمان، پدیده قطع غیرقانونی درختان توسط سودجویان و معتادان، بر وسعت این فاجعه زیستمحیطی افزوده است. در حالی که مسئولان منابع طبیعی بر ضرورت قطع درختان آلوده و جایگزینی آنها با گونههای بومی تأکید دارند، فعالان محیط زیست از کندی اقدامات درمانی و نیز احتمال تغییر کاربری زمین در صورت واگذاری مدیریت جدید به شهرداری، عمیقاً ابراز نگرانی میکنند. این وضعیت، صحنهای از تقابل غفلت مدیریتی، بحران اکولوژیک و منافع سودجویانه را به نمایش گذاشته است.
پارک جنگلی دستکاشت بیستون، با پیشینهای پنجاه ساله و مساحتی حدود ۱۱۲ هکتار، نه تنها یک اکوسیستم ارزشمند متشکل از ۱۷۰ هزار اصله درخت است، بلکه بخشی جداییناپذیر از منظر فرهنگی محوطه جهانی بیستون محسوب میشود. این جنگل مصنوعی که در جوار شکوه کتیبه هخامنشی بیستون رشد کرده، کارکردهای حیاتی از جمله تعدیل آبوهوا، حفظ خاک و ایجاد زیستگاهی برای حیاتوحش را ایفا میکند و تجربه بصری بازدیدکنندگان از این میراث بشری را کامل میسازد.
با این حال، این سرمایه طبیعی و فرهنگی اکنون در آستانه نابودی قرار دارد. ترکیبی مرگبار از کهولت سن درختان، هجوم آفات چوبخوار، مدیریت نادرست، آبیاری ناکافی و قطع غیرقانونی، تا ۱۵ درصد از توده سبز این پارک را خشک و نابود کرده است. این وضعیت، نه تنها یک فاجعه زیستمحیطی، که تهدیدی مستقیم برای یکپارچگی منظر یک اثر ثبتشده در میراث جهانی یونسکو است و بقای آن هم در گرو اقدام فوری برای احیا و جایگزینی با گونههای بومی و مقاوم است.
فعالان محیط زیست شهرستان بیستون در گفتوگو با «شرق» در انتقاد از سازمان منابع طبیعی به عنوان متولی حفاظت از پارک جنگلی شهرستان بیستون میگویند:
اگر درختان این جنگل زیبا و ارزشمند، دچار آفت شدهاند، چرا هیچ مبارزهای با این آفت انجام نمیشود؟ به نظر میرسد منابع طبیعی اینجا را به حال خود رها کرده است، چون عدهای سودجو در حال قطع عمدی درختان در بخشهایی از جنگل هستند و انگار میخواهند آن را به طور کامل پاکتراشی کنند. پوست برخی درختان هم کنده شده، در مجموع شاید بتوان گفت تاکنون ۳۰۰ تا ۵۰۰ درخت قطع شده یا آسیب دیده است.
عبدالعلی جلیلیان، رئیس اداره جنگلداری و جنگلکاری اداره کل منابع طبیعی استان میگوید:
بر اساس دادهسنجی که از طریق تصاویر ماهوارهای انجام دادیم، ۱۷۰ هزار اصله درخت در این پارک جنگلی وجود دارد. از مجموع این درختان پنج درصد درختان بهشدت آلوده و نیازمند قطع و عملیات بهداشتی هستند.
فعالان محیط زیست خواستار آن هستند که اداره کل منابع طبیعی استان هرچه سریعتر وارد عمل شود، درختان آفتزده را به حال خود رها نکند، اقدامات درمانی و اصلاحی فوری را آغاز کند و در صورت لزوم، درختان غیرقابلدرمان را قطع و با گونههای بومی و سازگار جایگزین کند.
تعلل دهساله، دعوای قضایی و تحویل به شهرداری
جلیلیان، مسئول اداره منابع طبیعی کرمانشاه، در ادامه گفتو گو با شرق توضیح میدهد که قرارداد ۱۰ ساله شرکت توسعه گردشگری کرمانشاه برای نگهداری پارک جنگلی بیستون از سال ۹۵ در حال فسخ بود، اما بهدلیل دولتیبودن شرکت و دخالت استانداری، یک سال دیگر تمدید شد و سپس بهخاطر کرونا و مسائل دیگر تا پایان دوره ۱۰ ساله ادامه یافت. اکنون قرارداد تمام شده و منابع طبیعی علیه این شرکت در دادگاه طرح دعوی کرده تا خسارتهای واردشده (خشکشدن درختان، قطع غیرمجاز و آسیب به سیستم آبیاری) را دریافت کند. پس از برآورد دقیق خسارت توسط کارشناس دادگاه، سازهها و اموال شرکت به نفع دولت ضبط میشود و در صورت نیاز، مابقی از حساب شرکت برداشت خواهد شد تا برای احیای پارک هزینه شود.
از سوی دیگر، طبق قانون برنامه هفتم توسعه، پارکهای جنگلی داخل حریم شهر باید به شهرداری تحویل شوند. به همین دلیل از شهرداری بیستون خواسته شده کتابچه طرح مدیریت پارک را تهیه کند که تهیه شده، ولی نیاز به اصلاح دارد. منابع طبیعی بهزودی پارک را از شرکت توسعه گردشگری پس میگیرد و پس از رفع نواقص کتابچه، آن را به شهرداری بیستون تحویل خواهد داد.
یک سیستم کارآمد هرگز اجازه نمیدهد یک دارایی ملی برای نزدیک به یک دهه در چنبره یک بهرهبردار ناکام، که خود عاملی برای تشدید تخریب است، گرفتار بماند. تعلل چندین ساله در فسخ قرارداد با شرکت توسعه گردشگری، با توجیهات بوروکراتیک مانند دولتی بودن شرکت، دخالت استانداری و حتی همهگیری کرونا، از یک ساختار مدیریتی ناتوان و فاقد عزم جدی برای حفاظت فوری از سرمایههای عمومی نشان دارد. پیامد این تعلل، خشکیدن درختان و تخریب زیرساختها بوده است و اکنون که خسارت غیرقابل جبران وارد آمده، کل فرآیند به یک دعوای قضایی طولانی و پیچیده برای دریافت خسارت تقلیل یافته است.
در این میان نگرانی اصلی تعدادی از فعالان محیط زیست و کنشگران این است که انتقال مدیریت پارک جنگلی بیستون به شهرداری موجب ورود سرمایهگذاران متخلف و قطع درختان باقیمانده و تغییر کاربری پارک جنگلی به مجتمعهای تجاری یا پارکینگ شود و شهرداری دست به تراکمفروشی بزند. و نکته اینجاست که مسئول اداره منابع طبیعی کرمانشاه نگرانی فعالان محیط زیست را «به حق» میداند.
غارت مرحلهبهمرحله: از خشکاندن درخت تا تراکمفروشی
این الگو، مشخصات یک غارت سیستماتیک و سازمانیافته از سرمایههای ملی را دارد: دستگاههای حاکمیتی نه تنها مانعی برای غارت ایجاد نمیکنند، بلکه با تعلل، ناکارآمدی عمدی و واگذاری به نهادهای نامناسب، بستر قانونی و اجرایی این غارت را فراهم میکنند. سپردن جنگل به شرکتی ناکارآمد و سپس تمدید مکرر قرارداد آن علیرغم تخلفات آشکار، دیگر اشتباه نیست؛ یک همدستی غیرمستقیم است.
فرآیند غارت هم معمولا در چند مرحله و به طور حسابشده انجام میشود: ابتدا با غفلت عمدی (قطع آبیاری، عدم مبارزه با آفات)، درختان را به کام مرگ میفرستند. سپس درختان خشکشده و بیمار را به بهانه بهداشتیسازی یا زیر پوشش قطع غیرقانونی توسط سودجویان، قطع و چوب آن را به فروش میرسانند و سرانجام زمانی که جنگل از درختانش تخلیه شد و به زمینی بیارزش تبدیل گردید، زمینه برای تغییر کاربری و سوداگری بر روی زمینی که زمانی پارک جنگلی بود، فراهم میشود. تراکمفروشی و احداث مجتمعهای تجاری، پاداش نهایی این غارت است. این یک "بحران" نیست، یک استراتژی اقتصادی مافیایی است که بر پیکر منابع ملی اجرا میشود.
بحث بسیار فراتر از چند اصله درخت یا حتی یک جنگل است. مسئله جنگل بیستون یک مسئله تمدنی است زیرا این بحران فراتر از یک فاجعه محلی زیستمحیطی، نماد فروپاشی رابطه ارگانیک بین حکمرانی، هویت تاریخی و مسئولیت در قالب آینده است. نابودی عمدی و غیرعمدی این جنگل که در سایه کتیبه بیستون -نماد نظم و حکمرانی ایرانی- قرار دارد، نشان میدهد جامعه در حفظ پیوند بین میراث گذشته و سرمایههای طبیعی برای نسل آینده ناتوان است. این وضعیت آشکار میکند که سیستم مدیریتی جمهوری اسلامی، در دام تعلل بوروکراتیک، فقدان پاسخگویی و غلبه نگاه کوتاهمدت سودجویانه گرفتار شده است. بنابراین، نابودی این جنگل تنها یک شکست زیستمحیطی نیست، بلکه آیینه تمامنمای بحرانی بزرگتر است: بحرانی که در آن اعتماد عمومی از بین رفته، مسئولیتپذیری جای خود را به تقصیراندازی داده و حافظه جمعی در حال فرسایش است - همان مولفههایی که شالوده هر تمدن زنده و پویا را تشکیل میدهند.
منابع:
شرق، یونسکو، سلامتنیوز، تابناک، مهر







نظرها
نظری وجود ندارد.