جهان در آستانه تحول: دموکراسی و چالشهای مهاجرت در سال ۲۰۲۵
الاهه نجفی - بر اساس گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی (International IDEA) جهان یک دوره گذار پرتلاطم را تجربه میکند: دموکراسی لیبرال سنتی تحت فشار شدید قرار گرفته و مفاهیم جدیدی از حکومتداری در حال ظهور هستند. عدم قطعیت جهانی، افول نقش آمریکا به عنوان حافظ دموکراسی، و چالشهای ناشی از مهاجرت، همگی نشان میدهند که دموکراسی نیاز به بازتعریف و تقویت تابآوری دارد تا بتواند در برابر بحرانها و تغییرات مقاومت کند.

مهاجرت، با پای پیاده، عکس از Shutterstock
موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی (International IDEA) یک سازمان بیندولتی مستقل است که با ارائه دادهها، تحلیلها و ابزارهای عملی، از تقویت دموکراسی در سراسر جهان پشتیبانی میکند. پرچمدار این موسسه، ابتکار «جهاننگاری وضعیت دموکراسی» (The Global State of Democracy) است که از سال ۱۹۷۵ تاکنون با استفاده از شاخصهای کمی چندبعدی، روندهای دموکراسی را در بیش از ۱۶۰ کشور رصد میکند. این پروژه با انتشار گزارشهای سالانه تحلیلی و ابزاری به نام «ردیاب دموکراسی»، به یکی از معتبرترین منابع برای درک سلامت، چالشها و تحولات نظامهای دموکراتیک در جهان تبدیل شده است.
این مؤسسه در گزارش نیمه نخست سال ۲۰۲۵ که به تازگی منتشر شده میگوید بحران هژمونی و رهبری جهانی عمدتاً با افول نقش سنتی ایالات متحده به عنوان «حافظ دموکراسی» تعریف میشود. در سال ۲۰۲۵، آمریکا به طور قابل توجهی از تعامل دیپلماتیک و حمایت مالی خود از کمکهای بینالمللی به فرآیندهای دموکراتیک کاسته است. این کنارهگیری، یک خلأ رهبری ایجاد کرده که به طور مستقیم به تضعیف تلاشهای جهانی برای دموکراتیزاسیون منجر شده است. بر اساس این گزارش بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، به عنوان نمادی از این تغییر جهت، نه تنها این روند را تشدید کرده، بلکه با زیر سؤال بردن پیشفرضهای دیرینه در مورد مصونیت مرزها و قواعد بینالمللی، به «عدم قطعیت رادیکال» حاکم بر محیط جهانی دامن زده است.
منظور نویسندگان از «عدم قطعیت رادیکال» هم این است که در غیاب آمریکا هیچ نقشه راه روشن یا الگوی تاریخی از پیش تعیین شدهای برای هدایت جهان به سمت دموکراسی در جهان کنونی وجود ندارد. دولتها، نهادها و مردم در حال حرکت در قلمروی کاملاً ناشناختهایاند که قواعد گذشته دیگر کاربرد ندارند و قواعد جدید هنوز شکل نگرفتهاند. این مفهوم، هسته مرکزی گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی در مورد وضعیت پرتلاطم جهان در سال ۲۰۲۵ تشکیل میدهد.
بر این اساس افول هژمونی آمریکا تأثیر دومینویی داشته و باعث بازتعریف نقش سایر بازیگران شده است. به عنوان مثال، کاهش اولویت ترویج دموکراسی از سوی آمریکا، باعث شده تا در بخشهایی از اروپا نیز این تعهد کمرنگ شود. با این حال، این بحران همزمان یک فرصت نیز ایجاد کرده است: فضایی برای ظهور صداها، دیدگاهها و مدلهای جدید حکمرانی، مانند مدلهای پسالیبرال که خارج از سنت غربی طنینانداز میشوند. در نتیجه، جهان شاهد گذار از یک نظام تکقطبی با رهبری ثابت آمریکا به یک محیط چندقطبی پیچیده است که در آن تابآوری دموکراتیک باید بیش از هر زمان دیگری بر پایه همکاریهای جمعی و نوآوریهای داخلی تعریف شود.
در گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی آمده است:
ترکیب ثروت و سابقه انتقال مسالمتآمیز قدرت سیاسی ممکن است به درک نادرستی از تحکیم دموکراتیک منجر شود. این امر ممکن است به کاهش هوشیاری در برابر اقتدارگرایی و مقاومت ضعیفتر اجتماعی در برابر فرسایش دموکراتیک منجر شود.
این هشدار به این معناست که وقتی یک کشور برای مدت طولانی هم ثروتمند است و هم قدرت بدون خشونت و به آرامی بین جناحهای مختلف جابهجا میشود، مردم و رهبران آن ممکن است به اشتباه فکر کنند که دموکراسی آنها برای همیشه تضمینشده است. این احساس امنیت کاذب باعث میشود که آنها هوشیاری خود را از دست بدهند و متوجه نشوند که چه زمانی آزادیهایشان به آرامی توسط سیاستمداران اقتدارگرا یا قوانین محدودکننده کاهش مییابد. در نتیجه، وقتی دموکراسی واقعاً در خطر قرار میگیرد، جامعه دیگر آن قدرتی را که باید برای مقابله و دفاع از حقوق خود دارد، از دست داده است؛ چون فکر میکرد که چنین خطری هرگز وجود ندارد.
مهاجرت، شمول و دموکراسی
امروزه پدیده مهاجرت به یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیثباتی و سردرگمی در جهان تبدیل شده است. در در گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی آمده است:
مهاجرت جهانی بهعنوان عاملی کلیدی در ایجاد فضای کنونی عدم قطعیت ظاهر شده و سؤالات پیچیدهای درباره شهروندی، تعلق، جهانی بودن و برابری حقوق، و معنای دموکراسی فراگیر و تابآور در امروز مطرح کرده است.
بر اساس این گزارش تعداد افرادی که در کشور دیگری زندگی میکنند، نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده؛ به طوری که امروز حدود ۳۰۴ میلیون نفر مهاجر در جهان وجود دارد که این عدد سه برابر بیشتر از سال ۱۹۷۰ است و تقریباً معادل ۳.۷ درصد از کل جمعیت کره زمین را تشکیل میدهد. این حجم از جابهجایی، سوالات بزرگی درباره این که چه کسی شهروند محسوب میشود، حقوق افراد چیست و یک دموکراسی واقعی چگونه باید با این جمعیت جدید برخورد کند، به وجود آورده است.
در غیاب آمریکا هیچ نقشه راه روشن یا الگوی تاریخی از پیش تعیین شدهای برای هدایت جهان به سمت دموکراسی در جهان کنونی وجود ندارد. دولتها، نهادها و مردم در حال حرکت در قلمروی کاملاً ناشناختهایاند که قواعد گذشته دیگر کاربرد ندارند و قواعد جدید هنوز شکل نگرفتهاند. این مفهوم، هسته مرکزی گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی در مورد وضعیت پرتلاطم جهان در سال ۲۰۲۵ تشکیل میدهد.
گزارش به تأکید یادآوری میکند که بیشتر مهاجرتها به کشورهای دوردست نیست، بلکه در داخل یک منطقه یا بین کشورهای همسایه اتفاق میافتد. برای مثال، مهاجرت از مکزیک به آمریکا، یا از سوریه به ترکیه از اصلیترین مسیرهای مهاجرتی جهان هستند. حتی مهاجرت از آفریقا به اروپا در مقایسه با مهاجرتهای درونقارهای آفریقا، عدد کوچکی است. این نشان میدهد که مردم معمولاً به دنبال یافتن مکانی امنتر یا دارای شرایط اقتصادی بهتر در نزدیکی خانه خود هستند.
با وجود این که مهاجرت تأثیر عمیقی بر دموکراسی کشورها میگذارد، اما نهادهای اصلی که سلامت دموکراسی را در جهان اندازهگیری میکنند، معیار مشخصی برای سنجش این که کشورها چگونه با مهاجران برخورد میکنند ندارند. آنها فقط به طور کلی به موضوع برابری نگاه میکنند.
در سالهای اخیر، وضعیت برابری و شمول اجتماعی برای گروههای مختلف، از جمله مهاجران، در جهان بهبود نیافته و حتی در بسیاری از کشورها، از جمله برخی کشورهای پیشرفته، بدتر شده است. این یعنی مهاجران اغلب با تبعیض و محرومیت بیشتری روبرو هستند و این موضوع، سلامت دموکراسی را به خطر میاندازد. موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی درباره شاخص نابرابری در جهان مینویسد:
تغییر کلی چندانی در عامل برابری گروههای اجتماعی در سطح جهانی مشاهده نشد. (...) شدیدترین وخامت در افغانستان رخ داد. (...) از آنجا که بسیاری از مهاجران با بیش از یک نوع محرومیت مواجه هستند، بررسی عملکرد کشورها در اقدامات گستردهتر شمول - مانند برابری گروههای اجتماعی -میتواند به درک ارتباط بین مهاجرت و دموکراسی کمک کند.
عملکرد دموکراتیک در مناطق مختلف
بر اساس گزارش موسسه بینالمللی ایده، وضعیت دموکراسی در جهان به طور کلی رو به وخامت گذاشته است. حتی در مناطقی مانند اروپا که پایههای دموکراسی قویتر است، شاهد کاهش آزادیهای مدنی، برگزاری انتخابات منصفانه و احترام به قانون بودهایم.
گزارش میگوید سه مشکل بزرگ در تمام مناطق جهان مشترک است: چالش مدیریت مهاجرت، نابرابریهای عمیق در جامعه و محدود شدن آزادیهای اساسی مردم.
در قاره آمریکا اگرچه وضعیت دموکراسی نسبتاً پایدار مانده و انتخابات منظم برگزار میشود، اما مشکلات بزرگی وجود دارد. تبعیض و نابرابری عمیق علیه بومیان، سیاهپوستان و مهاجران، بزرگترین تهدید برای دموکراسی در این قاره است. گزارش یادآوری میکند که البته اخبار خوبی هم هست؛ کشورهایی مانند برزیل، کلمبیا و اروگوئه با اجرای سیاستهای فراگیرتر برای مهاجران، در حال ایجاد تغییرات مثبت هستند.
وضعیت در منطقه آسیا و اقیانوسیه نیز نگرانکننده است، چرا که تعداد کشورهایی که اوضاع دموکراسی در آنها بدتر شده، از تعداد کشورهای در حال بهبود بسیار بیشتر است. مشکلات اصلی در این منطقه، کاهش دسترسی مردم به عدالت، برگزاری انتخابات غیرمنصفانه و عملکرد ضعیف مجلسها است. در متن گزارش آمده است:
عواملی که بیشترین تغییر را در منطقه [آسیا و اقیانوسیه] تجربه کردند شامل دسترسی به عدالت (تغییر در ۱۳ کشور)، انتخابات معتبر (۹ کشور) و پارلمان مؤثر (۹ کشور) بودند. اکثریت تغییرات در سطح عوامل در زیرمناطق جنوب و جنوب شرقی آسیا رخ داد که ۵۵ مورد از ۸۳ تغییر را شامل میشد. بهجز موارد استثنایی مانند افغانستان و میانمار، بنگلادش یکی از کشورهایی بود که بیشترین تغییرات را در این زیرمناطق تجربه کرد، با کاهشهای بزرگ در انتخابات معتبر، دولت منتخب و پارلمان مؤثر و همچنین پیشرفتهایی در اجرای قابل پیشبینی و امنیت و یکپارچگی شخصی.
در هم تنیدگی مهاجرت و دموکراسی
گزارش موسسه بینالمللی ایده برای دموکراسی نشان میدهد که مسئله مهاجرت و دموکراسی به طور عمیقی به هم گره خوردهاند. بیشتر مهاجران به کشورهای دموکراتیکتر و توسعهیافتهتر میروند، اما این کشورها با این چالش روبرو هستند که چگونه مهاجران را در جامعه و سیستم سیاسی خود بگنجانند. از طرف دیگر، کشورهایی که مردم از آنجا مهاجرت میکنند (کشورهای مبدأ)، با چالش حفظ ارتباط و مشارکت شهروندان خود که اکنون در خارج زندگی میکنند، دست و پنجه نرم میکنند. در گزارش میخوانیم:
اکثر مهاجران از کشورهای با درآمد متوسط و بالا به مقاصد توسعهیافتهتر جریان دارند و تنها بخش کوچکی از جابجاییها از کشورهای کمدرآمد به پردرآمد اتفاق میافتد. این الگو منجر به شکلگیری دو چالش عمده شده است: کشورهای مقصد با عملکرد دموکراتیک بالا با مسئله شمول مهاجران در فرآیندهای دموکراتیک روبرو هستند، در حالی که کشورهای مبدأ با سطوح متوسط و پایین دموکراسی، درگیر حفظ ارتباط و مشارکت سیاسی شهروندان مهاجر خود هستند.
یکی از راهحلهای مطرح شده برای این مشکل، دادن «حق رأی به مهاجران» (دیاسپورا) در انتخابات کشور مبدأشان است. برخی کشورها به دلایل نمادین (مانند نشان دادن تعهد به دموکراسی)، اقتصادی (وابستگی به پولهایی که مهاجران میفرستند) یا استراتژیک (تقویت نفوذ خود در خارج) این حق را به مهاجران دادهاند. این کار میتواند حس تعلق مهاجران را تقویت کرده و به ثبات کشور کمک کند.
اما این ایده منتقدانی نیز دارد. برخی معتقدند کسانی که دیگر در کشور زندگی نمیکنند، از پیامدهای تصمیمات سیاسی آن مستقیم متأثر نمیشوند و ممکن است اطلاعات کافی برای رأی دادن آگاهانه نداشته باشند. همچنین، در کشورهای کوچک، رأی تعداد زیاد مهاجران ممکن است نتیجه انتخابات را به طور غیرمنصفانهای تغییر دهد. در نهایت، مدیریت موفق مهاجرت نیازمند یافتن تعادل دقیقی بین پذیرش مهاجران در کشورهای مقصد و حفظ ارتباط با آنها توسط کشورهای مبدأ است تا دموکراسی در جهان امروز بتواند پایدار بماند.
نظرها
نظری وجود ندارد.