فروپاشی هویت رشت: بافت تاریخی در محاصره فقر بودجه و غیبت نظارت
نادر افراسیابی ـ رشت در حال از دست دادن هویت خود است. بناهای شاخص مانند دانشسرای عالی، حمام حاجی و عمارت نبیزاده یا فرو میپاشند یا با خروج آسان از فهرست ملی تخریب میشوند، در حالی که بودجه ۱۵.۵ میلیارد تومانی میراث فرهنگی گیلان حتی برای مرمت یک بنا کافی نیست و شهرداری تنها به «تسهیلگری» بسنده کرده است. این بحران نهادی، با مجوزهای تراکم بالا و سودآوری تخریب برای مالکان، شهر را به سمت تبدیل شدن به مقصدی بیهویت و فصلی سوق میدهد.

محله ساغریسازان رشت
شهر رشت دارای حدود ۵۲۵ هکتار بافت تاریخی و ۹۶۵ هکتار بافت فرسوده میانی است که شامل محلاتی مثل ساغریسازان آفخرا، استادسرا و پیرسرا میشود. اکثر خانههای قدیمی در این محلهها یا تخریب شده یا به حال خود واگذاشته شدهاند که از بین بروند. بسیاری از خانههای قدیمی هم که ثبت ملی نشدهاند، توسط مالکان به سادگی تخریب میشوند و نهتنها نظارتی برای حفظ بافت قدیمی شهر وجود ندارد، بلکه اجازه ساختوساز با تراکمهای بالا نیز به آنها داده میشود. این وضعیت نمایانگر یک بحران چندبعدی و سیستماتیک در حفاظت از میراث فرهنگی و هویت تاریخی شهر رشت است.
ساختار و مدیریت: یک شکست نهادی
میراث فرهنگی خود را تنها مسئول بناهای «ثبتشده ملی» میداند و در عمل، اختیار و بودجه کافی برای حفاظت از حتی همان بناها را ندارد. شهرداری نیز مسئولیت مستقیمی برای حفظ بناهای تاریخی نمیبیند و وظیفه خود را صرفاً تسهیلگری میداند. این پراکندگی مسئولیت باعث میشود بسیاری از بناهای باارزش که ثبت ملی نشدهاند، در «ناکجاآباد» اداری به حال خود رها شوند. یوسف سلمانخواه، مدیرکل میراثفرهنگی گیلان، در گفتوگو با «پیام ما» میگوید:
خانههایی که در فهرست میراث ملی ثبت شده یا در حریم یک اثر ثبتشده قرار دارند، تحت نظارت ماست. اما بناهایی که مالک شخصی دارد، در حوزه اختیارات ما نیست.
او همچنین به کمبود بودجه اشاره میکند:
کل اعتبار میراثفرهنگی در سطح استان ۱۵ و نیم میلیارد تومان است. چطور من میتوانم فقط یک بنا را که میلیاردها تومان قیمت دارد، تملک و حفظ کنم؟
بودجه ۱۵ میلیارد تومانی استان برای میراث فرهنگی در مقابل ارزش و حجم بناهای تاریخی رشت، کاملاً مسخره و غیرواقعی است. این بودجه حتی برای مرمت یک بنای بزرگ کافی نیست، چه رسد به کل یک بافت تاریخی. حاصل این وضعیت این است که بسیاری از بناهای تاریخی که هویت شهر را میسازند در حال ویرانیاند. بنای تاریخی دانشسرای عالی رشت در محله ساغریسازان که به ثبت ملی رسیده و بیش از ۱۲۰ سال قدمت دارد، سقف آن در معرض فروپاشیست. حمام حاجی با حدود ۱۳۰ سال قدمت مربوط به دوره قاجار که به ثبت ملی رسیده و در محله ساغریسازان قرار دارد تقریباً کاملاً تخریبشده. حمام قاجاری گلزار در محله پیرسرا که تنها سردر آن به ثبت ملی رسیده به دلیل بیتوجهی و رطوبت در حال تخریب کامل است.
مدرسه فروغ که در سال ۱۳۸۷ به ثبت ملی رسیده نیز با معماری آجری به حال خود رهاشده. خانه قدیری با معماری دوره پهلوی که از قضا محل اداره کل میراث فرهنگی هم هست نه تنها نیازمند بازسازی فوریست بلکه توسط ساختوسازهای غیرمجاز اطراف نیز تهدید شده است. رحیم شوقی، شهردار رشت، در گفتوگو با پیام ما تأکید میکند:
شهرداری توان خرید و تملک همه خانههای تاریخی را ندارد، اما میتواند نقش تسهیلگر ایفا کند تا با مشارکت و جذب سرمایهگذاران، این بناها دوباره زنده شوند.
او از تشکیل دفتری ویژه برای ساماندهی خانههای تاریخی سخن میگوید، اما صرفاً در حد فراخوانی برای سرمایهگذاری و نه مسئولیتپذیری مستقیم برای حفاظت. در همان حال شهرداری مکانیسمهای مشخص، شفاف و جذابی برای مشارکت بخش خصوصی در احیای بناهای تاریخی (مانند تغییر کاربری به رستوران، اقامتگاه بومگردی، مرکز فرهنگی و...) طراحی نکرده، پس طبعا نمیتواند انتظار استقبال از فراخوان برای سرمایهگذاری در بافت تاریخی شهر را داشته باشد.
این وضعیت منجر به رها شدن بناهایی مانند عمارت «خواجه آوادیس»، خانه «فهیمه اکبر» و عمارت «مادام ژنی» شده است. هر سه این بناها نمایانگر تلفیق معماری بومی گیلان با تأثیرات خارجی به ویژه اروپاییاند و هرکدام به نوعی بازتابدهنده تاریخچه فرهنگی و اقتصادی رشت در دورههای قاجار و اوایل پهلوی هستند.
توانایی مالکان خصوصی برای تخریب بناهای ثبتشده
ویژگیهای معماری خانههای تاریخی رشت، ریشه در فرهنگ بومی، اقلیم مرطوب و بارانی گیلان و تاریخ پربار منطقه دارد و ترکیبی هنرمندانه از سبک ایرانی با تأثیراتی از دورههای قاجار و پهلوی را به نمایش میگذارد. این خانهها که با مصالح بومی مانند خشت، گل، آجر و چوب ساخته شدهاند اغلب دو یا چندطبقهاند، با حیاط مرکزی و تقسیمبندی اندرونی و بیرونی. سقفهای شیروانی با پوشش سفالی برای دفع باران، در و پنجرههای چوبی با شیشههای رنگی یا ارسیهای بزرگ برای تهویه و زیبایی، و ایوانهای نیمهباز که اتاقها را به طبیعت پیوند میزنند، از عناصر کلیدی این معماری هستند.
توانایی مالکان خصوصی برای تخریب بناهای ثبتشده یا خروج آسان آنها از فهرست آثار ملی، از ضعف قوانین و سستی در اجرای آن نشان دارد. چنانکه عمارت نبیزاده، یکی از بناهای شاخص تاریخی رشت، کمتر از یک سال پیش توسط مالک خصوصی از فهرست آثار ملی خارج شد تا امکان تخریب آن فراهم آید. نظارت مؤثری هم بر ساختوسازها در بافت تاریخی و حریم آنها وجود ندارد و دادن مجوزها با تراکم بالا، خود مشوق تخریب و نوسازی بیضابطه است.
در شرایط فعلی، برای مالک خصوصی، تبدیل حیاط یک عمارت تاریخی به پارکینگ یا تخریب کامل آن و ساخت یک ساختمان نوساز با چندین واحد، به مراتب سودآورتر از حفظ و مرمت بنای تاریخی است. از این جهت باید گفت سیستم اقتصادی شهر، برخلاف حفظ هویت تاریخی آن عمل میکند.
فرسایش هویت جمعی
حفاظت از میراث فرهنگی نیازمند مسئولیتپذیری اجتماعی است. مدیرکل میراث فرهنگی رشت در ادامه گفتوگو با پیام ما میگوید:
خود مردم هم باید نسبت به این بناها احساس مسئولیت داشته و از آن حفاظت کنند. توان ما در مقابل این روندی که در شهر شکل گرفته، این است که اطلاعرسانی و فرهنگسازی کنیم تا مردم بناهای تاریخی را که در اختیارشان است، تبدیل به پارکینگ نکنند. همه اینها یک مسئولیت اجتماعی است. حافظان اصلی این آثار خود مردم هستند. باید این مسئولیت را تقویت کنیم و برایش تلاش کنیم.
اما وقتی نهادهای متولی خود را در عمل بیمسئولیت نشان میدهند، نمیتوان انتظار داشت که مالک خصوصی یا عموم مردم پیشگام حفاظت شوند. این یک رابطه دوسویه است.
در همان حال شهر رشت در حال تجربه یک توسعه شتابزده و بیضابطه است که مهماننوازی آن برای گردشگران، به قیمت نابودی هویت اصلی خودش تمام میشود. ساختوسازهای جدید با تراکم بالا، چهره تاریخی شهر را مخدوش کرده و ارزشهای بصری و فرهنگی آن را از بین میبرد. در این میان تخریب هر بنای تاریخی، مانند پاک کردن یک صفحه از کتاب تاریخ شهر است. خانههایی که مربوط به شخصیتهای برجسته فرهنگی و تاریخی بودند، در سکوت نابود میشوند و این به معنای قطع ارتباط نسل جدید با گذشته خود است. در نتیجه اگر روند کنونی ادامه پیدا کند رشت بهزودی به یک ویترین بیهویت و به یک مقصد گردشگری فصلی تبدیل میشود که تنها طبیعت اطراف آن جذاب است، اما خود شهر فاقد هرگونه جذابیت فرهنگی پایدار و اصالت تاریخی خواهد بود. هرچه زمان بگذرد و تخریب بیشتر شود، هزینه مرمت و احیای باقیمانده بناها بهطور تصاعدی افزایش مییابد و در نهایت چیزی برای نجات دادن باقی نخواهد ماند.
سرمایهگذاری پایدار برای هویت، اقتصاد و آینده
راه برونرفت از این وضعیت تنها در قالب یک بسته جامع ممکن است که در گام اول میبایست با تدوین و تصویب یک طرح ملی نجات بافت تاریخی رشت و با مشارکت همه نهادهای ذیربط (استانداری، میراث فرهنگی، شهرداری، بخش خصوصی و نهادهای مدنی) و با تخصیص بودجه ویژه و ضمانت اجرایی قوی از سوی دولت مرکزی و مجلس، به مرحله اجرا درآید.
تقویت قوانین برخورد با تخریبکنندگان بناهای ثبتشده، همزمان ارائه وامهای کمبهره بلندمدت، معافیتهای مالیاتی و افزایش حق ساخت (تنها در ازای حفظ کامل نما و کالبد بنا) به مالکانی که بناهای تاریخی را حفظ و احیا میکنند و همچنین تسهیل فرآیند تغییر کاربری برای بناهای تاریخی از دیگر اقدامات عاجل و ضروریست. تنها در این صورت میتوان به ایجاد یک صندوق احیای بافت تاریخی رشت با مشارکت بخش عمومی و خصوصی که به صورت تخصصی به تامین مالی، نظارت و مدیریت پروژههای مرمت و تغییر کاربری بپردازد، امید داشت.
استفاده از ظرفیت رسانهها، شبکههای اجتماعی و انجمنهای مردمنهاد برای آگاهیبخشی و ایجاد حس تعلق خاطر عمومی و راهاندازی تورهای میراثی و رویدادهای فرهنگی در بافت تاریخی میتواند مردم را دوباره با این فضاها پیوند دهد. حفظ میراث تاریخی رشت، صرفا هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری پایدار برای هویت، اقتصاد و آینده این شهر است. تداوم وضعیت کنونی، به معنای قبول یک شکست بزرگ فرهنگی و تبدیل شدن رشت به شهری است که گذشته خود را به فراموشی سپرده است.
منابع:







نظرها
نظری وجود ندارد.