نابودی لالهزار: قربانی سوداگری و نظارت ناکارآمد
نادر افراسیابی ـ خیابان لالهزار، نماد تاریخی و فرهنگی تهران، زیر فشار ساختوسازهای مخرب، نظارت ضعیف شهرداری و سوداگری اقتصادی در حال تخریب است. مجوزهای غیرمسئولانه و خلأهای قانونی، امکان ایجاد پاساژهای عظیم تجاری را در قلب این بافت تاریخی فراهم کرده و زیرساختهای فرسوده را تحت فشار قرار داده است. در نبود نهادهای حافظ میراث و انگیزههای اقتصادی قوی برای تخریب، بناهایی مانند هتل لالهزار و سینماهای تاریخی در معرض نابودیاند.

خیابان لالهزار، نماد تاریخی و فرهنگی تهران، زیر فشار ساختوسازهای مخرب (عکس: خبرگزاری ایلنا)
محله لالهزار، بهعنوان یکی از نمادهای تاریخی و فرهنگی تهران، تحت تأثیر مکانیزمهای معیوب ساختوساز، نظارت ناکارآمد و فشارهای اقتصادی در حال تخریب است. شهرداری تهران در دوران علیرضا زاکانی، به عنوان نهاد ناظر، با صدور مجوز برای ساختوسازهای مخرب و دریافت عوارض، خود به عاملی برای تخریب بافت تاریخی تبدیل شده است، در حالی که باید حافظ منافع عمومی باشد. این تناقض با خلأهای قانونی تشدید میشود؛ قوانین کنونی به مالکان اجازه میدهند با خرید و ادغام مغازهها، پاساژهای عظیم تجاری در قلب بافت تاریخی ایجاد کنند که نه تنها نمای تاریخی را نابود میکند، بلکه زیرساختهای قدیمی لالهزار را، که برای بارگذاریهای سنگین امروزی طراحی نشدهاند، تحت فشار قرار میدهد. این بارگذاری بیش از حد، مانند تحمیل بار سنگین بر دوش ساختمانی فرسوده، به تخریب تدریجی این خیابان منجر شده است.
شهرداری منطقه ۱۲ تهران در این خیابان پروژههای تجاری جدیدی را پیش میبرد. گزارشها حاکی از آن است که دو پاساژ در حال ساخت در دو سوی خیابان قرار دارند و یک پاساژ دیگر نیز در پشت ساختمان شهرداری در حال احداث است. فرآیند ساخت این پاساژها به گونهای است که با خرید چند مغازه مشرف به خیابان، فضاهای پشتی آنها نیز خریداری شده و سپس این فضاها ادغام میشوند تا پاساژهایی بزرگ با ظرفیت صدها مغازه در عمق بافت تاریخی ایجاد شود. اسکندر مختاری طالقانی، باستانشناس و متخصص مرمت بافتها و بناهای تاریخی در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) میگوید:
شهرداری از آنها پول میگیرد و اجازه ساختوساز وسیع در زمین و آسمان میدهد. اما در ظاهر تنها دو مغازه بر خیابان خریداری شده است.
مختاری در ادامه تأکید کرد:
برای حفاظت از بافتهای تاریخی تهران نظیر آنچه در خیابان لالهزار وجود دارد باید مکانیزم ساخت و سازهای اینچنینی موجود در شهرداری از کار بیفتد.
فشار اقتصادی ناشی از ارزش افزوده بالای تبدیل املاک تاریخی به تجاری، انگیزهای برای حفظ میراث فرهنگی باقی نگذاشته است. مالکان خصوصی به دلیل سود سرشار تغییر کاربری یا فروش به توسعهدهندگان، تمایلی به مرمت بناهای تاریخی مانند هتل لالهزار یا سینماها ندارند، و فقدان نهاد دولتی مشخص با بودجه کافی برای خرید و احیای این آثار، این مشکل را تشدید کرده است.
لالهزار، شانزهلیزه تهران: از شکوه فرهنگی تا افول
لالهزار، که نام خود را از مزارع گل لاله گرفته، در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی بهعنوان قلب تپنده فرهنگ و هنر تهران شناخته میشد. این خیابان که حدود سال ۱۸۷۳ میلادی (۱۲۵۲ شمسی) به دستور ناصرالدین شاه قاجار و پس از سفر او به اروپا ساخته شد، الهامگرفته از خیابان شانزهلیزه پاریس بود و بهسرعت به نماد نوگرایی در ایران تبدیل شد.
در آن دوران، لالهزار میزبان اولین سینماهای ایران بود، از جمله سینما لاله که در سال ۱۹۴۵ افتتاح شد، و همچنین تئاترهایی مانند تئاتر نصر و گراند هتل که محل اجرای نمایشهای سیاسی و اجتماعی بودند. این محله نه تنها مرکز سرگرمی بود، بلکه فضایی برای تعامل فرهنگی میان اقشار مختلف جامعه فراهم میآورد، چنانکه مسلمانان، یهودیان، زرتشتیان و ارامنه در کنار یکدیگر زندگی و تجارت میکردند و این تنوع به غنای فرهنگی آن افزوده بود. در اوج شکوفایی، بیش از ۱۵ سینما و چندین تئاتر در این خیابان فعال بودند، که بسیاری از آنها محل نمایش اولین فیلمهای ایرانی مانند «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ بودند.
پس از انقلاب ۵۷، بسیاری از مکانهای فرهنگی در لالهزار به دلیل فشارهای انقلابی بسته شدند. تلاشهای اخیر برای احیای لالهزار بهعنوان پیادهراه فرهنگی وجود دارد، اما چالشهایی مانند حفظ معماری تاریخی و مقابله با تجاریسازی ادامه دارد.
اسکندر مختاری، متخصص مرمت بافتها و بناهای تاریخی با اشاره به وجود بناهای تاریخی در خیابان لالهزار که نه مالک آن ها مشخص است و نه مرمت درستی در آنها صورت گرفته است نسبت به نابودی این بناها هشدار داد و گفت:
باید مکانیسمهای آسیبزا در حوزه ساخت و سازهای تجاری در این منطقه را شناسایی و از کار انداخت.
هتل تاریخی لالهزار، که توسط وارطان هوانسیان، معمار ارمنی به سبک «آرت دکو» طراحی شده همچنان در وضعیت رها شدهای قرار دارد. این بنا، که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده، بهدلیل عدم تمایل مالک به واگذاری برای حفاظت و اصرار بر فروش آن، در معرض خطر است. همچنین، چالشهای مربوط به مالکیت ۱۸ سینمای تاریخی این خیابان همچنان حلنشده باقی مانده است. پرسشهایی درباره امکان خرید این بناها توسط دولت، چگونگی کسب اجازه از مردم برای چنین اقدامی، و نحوه مدیریت این سینماها پس از خرید مطرح شده است. برای مثال، حتی در صورت خرید تئاتر نصر، مدیریت آن در میان ازدحام و شلوغی کنونی لالهزار به چالشی بزرگ تبدیل میشود، چرا که این خیابان دیگر فضایی مناسب برای فعالیتهای فرهنگی نیست.
اسکندر مختاری در ادامه گفتوگو با ایلنا به یکی از چالشهای اصلی اشاره کرد:
تا زمانی که ارزش افزوده تبدیل ملک تاریخی به ملک تجاری در خیابان لالهزار صد برابر بیشتر از قیمت یک بنای تاریخی است، نمیتوان با جریان مخوف تخریب بافتها و بناهای تاریخی در این نقطه از بافت تاریخی تهران مبارزه کرد.
چالشهای حفظ میراث: اقتصاد سوداگری در برابر فرهنگ
چنین است که در دوران شهرداری زاکانی، انگیزههای اقتصادی قدرتمند، مانع از حفاظت از میراث فرهنگی میشوند. مختاری پیشنهاد میکند که برای حفظ این بناها، ابتدا باید مکانیسمهای تخریب متوقف شده و گسترش فعالیتهای تجاری، مانند صنف الکتریکیها، در این خیابان محدود شود تا امکان احیای هویت فرهنگی لالهزار فراهم گردد. او در ادامه میگوید:
بارگذاریهای صورت گرفته در لالهزار بیش از توان و ظرفیت این نقطه تاریخی و قلب فرهنگی پایتخت در بافت تاریخی این شهر است. بارگذاریها بر خیابان لالهزار تهران مثل این است که شما روی شانه یک پیرمرد ۸۰ ساله ۹۰ کیلو بار بگذارید که توان حمل برای او وجود ندارد. لالهزار دیگر توان تحمل این حجم از بارگذاری را ندارد در حال انفجار است.
مختاری در ادامه راهکاری هم ارائه میدهد:
راه حل بسیار ساده است. نقطه دیگری از شهر که هنوز ظرفیت بارگذاری دارد برای انتقال صنف الکتریکی های لاله زار آماده شود. درست مثل اقدامی که برای صنف مبل فروشها، آهنفروشها و میوه و ترهبار و ... افتاد.
مشکل اصلی اما حاکم بودن «اقتصاد سوداگری زمین» بر «اقتصاد حفاظت و احیای فرهنگی» است. سیستم فعلی به گونهای طراحی شده که نابودی میراث تاریخی را سودآور میکند، در حالی که حفاظت از آن را پرهزینه و بیصرفه. تا زمانی که این معادله اقتصادی و قوانین حاکم بر آن تغییر نکند، هرگونه هشدار یا تلاش برای احیا، تنها مسکنی موقتی خواهد بود.
راهحل پیشنهادی انتقال صنف الکتریکی به نقطه دیگری از شهر برخورد با یکی از علل این مشکل (بارگذاری بیش از حد) است، اما برای حل مشکل اصلی باید به سراغ اصلاح مکانیزمهای حکمرانی، اقتصادی و قانونی رفت که در نظام مبتنی بر سوداگری کنونی میسر نیست.
نظرها
نظری وجود ندارد.