ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

فرونشست زمین: تهدیدی خاموش برای میراث فرهنگی و زندگی در ایران

نادر افراسیابی - فرونشست زمین در بیش از ۸۰۰ شهر و ۱۶ کلانشهر ایران، ناشی از برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی، نه‌تنها سکونتگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی را تهدید می‌کند، بلکه میراث‌های تاریخی ارزشمندی مانند تخت‌جمشید، سی‌وسه‌پل و قنات گناباد را در آستانه نابودی قرار داده است. این بحران، که با بی‌توجهی و تکذیب مقام‌های مسئول همراه بوده، نیازمند اقدام‌های فوری برای حفاظت از زندگی و میراث فرهنگی است.

بر اساس داده‌های رسمی، بیش از ۸۰۰ شهر و ۱۶ کلانشهر ایران در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند. این بحران نه‌تنها سکونتگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی را تهدید می‌کند، بلکه میراث ارزشمند تاریخی کشور را نیز در آستانه نابودی قرار داده است. در سال‌های اخیر، گزارش‌هایی نگران‌کننده از وضعیت سی‌وسه‌پل، تخت‌جمشید، نقش‌رستم، مسجد جامع اصفهان، آتشکده ری و قنات قصبه گناباد در رسانه‌ها منتشر شده که اغلب با سکوت یا تکذیب مقام‌های مسئول مواجه شده است. این موارد تنها بخشی از ابعاد گسترده این فاجعه خاموش را نشان می‌دهند.

فهرستی از مهم‌ترین آثار میراث فرهنگی ایران که با پدیده فرونشست زمین درگیرند:

  • تخت جمشید (فارس)
  • نقش رستم (فارس)
  • میدان نقش جهان (اصفهان)
  • مسجد جامع اصفهان
  • عالی‌قاپو (اصفهان)
  • مسجد شیخ لطفالله (اصفهان)
  • سیوسهپل (اصفهان)
  • پل خواجو (اصفهان)
  • بازار تبریز (آذربایجان شرقی)
  • گنبد سلطانیه (زنجان)
  • شهر تاریخی یزد و بخش‌هایی از باغ‌های ایرانی
  • قنات‌ها و سیستم‌های آبی تاریخی
  • برخی دیگر از بناهای تاریخی ثبت جهانی در شهرهای تهران، کرمان، همدان، سمنان، قزوین، خراسان رضوی، یزد و خوزستان

فهرست سرعت فرونشست زمین در مناطق بحرانی ایران (۲۰۲۵):

  • کرمان: تا ۴۰ سانتیمتر در سال (برخی نواحی)
  • جنوب استان البرز (نزدیکی تهران): بالای ۳۰ سانتیمتر در سال
  • جنوب تهران و ورامین: بالای ۲۰ سانتیمتر در سال
  • کاشان (اصفهان): بیش از ۲۵ سانتیمتر در سال (بخشهایی)
  • دشت توس (مشهد): بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال
  • دشت مرودشت و شیراز (فارس): حدود ۲۰ سانتیمتر در سال
  • قم: حدود ۲۵ سانتیمتر در سال
  • مرکزی: ۲۶ سانتیمتر در سال
  • خراسان رضوی؛ نیشابور، کاشمر: بیش از ۲۰ سانتیمتر در سال
  • اصفهان: تا ۱۵ سانتیمتر در سال (شمال و مرکز)
  • البرز: ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر در سال
  • گلستان: حدود ۱۹. ۵ سانتیمتر در سال
  • همدان: حدود ۱۲ سانتیمتر در سال
  • سمنان: ۱۱ سانتیمتر در سال
  • فارس: ۱۶. ۵ سانتیمتر در سال
  • آذربایجان شرقی و غربی: تا ۱۹ سانتیمتر در سال

این مناطق بیشترین نرخ سالانه فرونشست را در ایران دارند و جزو نقاط بحرانی محسوب می‌شوند.

فرونشست زمین و پیامدهای آن برای میراث

فرونشست زمین در ایران ریشه در مدیریت ناکارآمد منابع آب، سیاست‌های کشاورزی ناپایدار (مانند خودکفایی افراطی بدون توجه به محدودیت‌های آبی) و فقدان نظام نظارتی مؤثر بر چاه‌های غیرمجاز دارد. از سوی دیگر، تحریم‌های بین‌المللی با محدود کردن دسترسی به فناوری‌های نوین آبیاری، سیستم‌های پایش پیشرفته و بودجه لازم برای پروژه‌های آب‌خیزداری، توان ایران را برای مهار این بحران تضعیف کرده است. تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها نیز این چالش را تشدید کرده و در همان حال تمرکزگرایی در تصمیم‌گیری‌های آبی و توزیع نامتوازن منابع میان استان‌ها به نابرابری در بحران دامن زده است. این عوامل در کنار فقدان آگاهی عمومی و کم‌توجهی به هشدارهای کارشناسی، ایران را با فاجعه‌ای زیست‌محیطی و فرهنگی روبه‌رو کرده است.

در مناطق مختلف ایران، از جمله دشت‌های تهران-کرج، اصفهان و مرودشت، فرونشست زمین با سرعت نگران‌کننده‌ای پیش می‌رود. این پدیده به آثار تاریخی مانند آتشکده ری، برج طغرل، ابن‌بابویه، سی‌وسه‌پل، پل خواجو، تخت‌جمشید، پاسارگاد، نقش‌رستم و قنات گناباد آسیب جدی وارد کرده است. فرونشست زمین به تخریب تدریجی سازه‌های تاریخی، ایجاد ترک در دیوارها، فشردگی خاک و دشواری کاوش باستان‌شناسی منجر می‌شود. نفوذ آب شور به بستر خشک‌شده نیز خاک را برای حفظ آثار باستانی نامناسب می‌کند.

در تخت‌جمشید و نقش‌رستم، ترک‌های ناشی از فرونشست مشهود است، اما مقام‌های مسئول اغلب این مشکلات را تکذیب کرده و اقدام‌های جدی برای مقابله با آن انجام نداده‌اند. در سی‌وسه‌پل نیز انحنای بدنه پل گزارش شده که به خشک شدن زاینده‌رود، عبور خط مترو و کاهش سطح آب زیرزمینی نسبت داده می‌شود، هرچند مقام‌های میراث فرهنگی این موضوع را رد می‌کنند. مقایسه نقشه‌های قدیمی و جدید می‌تواند وجود این انحنا را تأیید کند و لزوم اقدام‌های فوری برای حفاظت از این بنای تاریخی را نشان دهد.

پل‌های تاریخی ایران مانند سی‌وسه‌پل و پل خواجو، با قدمت بیش از ۴۰۰ سال، برای تماس دائم با آب طراحی شده‌اند. این پل‌ها، که به‌عنوان پل-بند عمل می‌کردند، علاوه بر نقش فنی در کنترل سیل و تأمین آب، از نظر هنری نیز ارزشمند هستند. خشک شدن زاینده‌رود، ساخت تأسیسات مترو و کاهش آب زیرزمینی تعادل رطوبتی این سازه‌ها را برهم زده و خطر فرونشست را افزایش داده است. حفاظت از این میراث نیازمند اقدام‌هایی فوری و مؤثر است.

فرونشست زمین برای زندگی ساکنان فلات ایران هم پیامدهای گسترده‌ای دارد. این پدیده به تخریب زیرساخت‌ها مانند شکستگی خطوط لوله، جاده‌ها و پل‌ها، کاهش ظرفیت ذخیره آب‌های زیرزمینی و خسارت به زمین‌های کشاورزی منجر می‌شود. همچنین، ایجاد شکاف‌های عمیق در سطح زمین، افزایش خطر سیلاب به دلیل کاهش ارتفاع زمین و تخریب بناهای تاریخی از دیگر تبعات آن است. در بلندمدت، فرونشست می‌تواند به بیابان‌زایی و کاهش کیفیت زندگی در مناطق آسیب‌دیده منجر شود.

مدیریت منابع آب در شرایط تنش و قحطی

در شرایط بحران آب، اولویت‌بندی مصارف آب (شرب، کشاورزی، صنعت) و اجرای سیاست‌های سخت‌گیرانه صرفه‌جویی مانند کاهش فشار آب، بازچرخانی پساب و استفاده از فناوری‌های نمک‌زدایی ضروری است. توسعه کشاورزی پایدار با روش‌های کم‌آب‌بر، مانند کشت گلخانه‌ای یا محصول‌های مقاوم به خشکی، و حفظ آب‌های زیرزمینی باقیمانده از طریق ممنوعیت چاه‌های غیرمجاز و کنترل برداشت می‌تواند منابع را برای نیازهای حیاتی ذخیره کند. آموزش عمومی و مشارکت جامعه در مدیریت آب نیز نقش مهمی ایفا می‌کند.

اگرچه میراث فرهنگی بخش مهمی از هویت یک ملت است، حفظ جان انسان‌ها اولویت مطلق دارد. در شرایط بحرانی مانند قحطی آب، باید با برنامه‌ریزی دقیق، توازنی بین حفاظت از میراث فرهنگی، مثلاً از طریق سیستم‌های آبیاری هدفمند برای بناهای تاریخی، و تأمین آب شرب برقرار کرد. در بلندمدت، تغییر الگوی مصرف، مهار آب‌های سطحی و توسعه فناوری‌های نوین آبی می‌تواند از تخریب همزمان زندگی و میراث فرهنگی جلوگیری کند.

ایران به عنوان عضو کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند کنوانسیون میراث جهانی یونسکو (۱۹۷۲) و کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی (۱۹۹۴)، متعهد به حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی خود است. تخریب آثار ثبت‌شده جهانی مانند تخت‌جمشید یا قنات‌های ایرانی بر اثر فرونشست می‌تواند به اعلام خطر (Red List) یونسکو یا حتی خروج از فهرست میراث جهانی بینجامد. همچنین، تحریم‌ها مانع از دسترسی به کمک‌های فنی و مالی سازمان‌هایی مانند UNDP یا بانک جهانی برای مهار بحران شده است. از منظر حقوق داخلی، قانون توزیع عادلانه آب (۱۳۶۱) و قانون حفظ کاربری اراضی زراعی (۱۳۷۴) به دلیل ضعف اجرا نتوانسته‌اند از برداشت بی‌رویه آب جلوگیری کنند، در حالی که پیگرد قانونی متخلفان نیز به ندرت صورت می‌گیرد. این خلأهای حقوقی و بین‌المللی، مدیریت بحران را با چالش مضاعف روبه‌رو کرده است.

مهار فوری این بحران، توقف حفاری چاه‌های جدید و پلمپ چاه‌های غیرمجاز همراه با اجرای سیستم‌های پایش لحظه‌ای سطح آب‌های زیرزمینی با فناوری‌های دیجیتال باید در اولویت قرار گیرد،. تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی از طریق احداث بندهای خاکی و طرح‌های آبخیزداری، توسعه کشاورزی هوشمند با روش‌های آبیاری تحت فشار، و جایگزینی منابع آب غیرمتعارف (مانند پساب تصفیه‌شده و آب‌های نامتعارف) می‌تواند فشار بر منابع آب زیرزمینی را کاهش دهد. برای آثار تاریخی در معرض خطر، تزریق مواد تثبیت‌کننده خاک در پی‌سازی‌ها و ایجاد سیستم‌های مانیتورینگ دائمی برای رصد ترک‌ها و نشست‌ها ضروری است. این اقدام‌ها باید با آموزش جوامع محلی و تشکیل کارگروه‌های اضطراری در استان‌های بحرانی همراه شود.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.