غزه پس از نسلکشی: «هراس جمعی از جنگ داخلی» و «خیانت» همدستان اسرائیل
شبهنظامیانی که به عنوان «مخالفان حماس» در غزه معرفی میشوند، چگونه و برای چه هدفی ایجاد شدند؟ امارات متحده عربی و اسرائیل چه نقشی در این راهبرد دارند؟

دوشنبه ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۴ / یکم مرداد در جریان حملات توپخانهای و هوایی اسرائیل به شرق شهر خانیونس در مرکز نوار غزه، دستکم پنج نفر کشته شدند. عکس: Bashar TALEB / AFP
پس از عقبنشینی و توقف حملات مرگبار مستمر اسرائیل در باریکه غزه چند ویدئو و گزارش از درگیری «گروههای فلسطینی» منتشر شد. حماس که همچنان نیروی حاکم بر غزه و طرف اصلی مذاکره برای مراحل بعدی آتشبس است، اعلام کرد با اعضای گروههایی که با دشمن همکاری کردند، درگیر شده. در مقابل یکی از فرماندهان یک گروه مسلح در غزه در یک پیام تصویری مدعی شد که حماس به پایان رسیده و نیروهای نظامی او برای جنگ با حماس آمادهاند و در تماس مستقیم با دولتهای غربی و اسرائیل. این گروهها چگونه شکل گرفتند و چه نقشی در نقشه جنگ و اشغالگری اسرائیل دارند؟

آتشبس در غزه شکنندهتر از آن است که به بتوان به ادامه آن امید داشت. اسرائیل تا همین حالا هم چند مرتبه توافق را نقض کرده است. تنها در روز جمعه ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵ نظامیان اسرائیلی ۱۱ عضو یک خانواده فلسطینی را به دلیل «عبور از خط زرد» که محدوده عقبنشینی اشغالگران را تعیین میکند، کشتند. همچنین پس از کشته شدن دو نظامی اسرائیلی در رفح، اسرائیل حملات خود را از سر گرفت. گروههای فلسطینی میگویند تا ۱۹ اکتبر ۲۰۲۵ اسرائیل ۴۸ مرتبه آتشبس را نقض کرده است. شبکه قدس ۲۰ اکتبر شمار فلسطینیهای کشته شده به دست اسرائیل را پس از اعلام آتشبس ۹۸ تن اعلام کرد.
علاوه بر حملات نظامی، جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه به غزه نیز ادامه دارد. اسرائیل مجوز ورود برای شمار کمی از کامیونها صادر میکند و مانع ورود ماموران ترکیهای که با هدف کمک به جستجو برای یافتن جسد اسرائیلیهای کشته شده قصد دارند به غزه بروند، شده است.
فلسطینیهای ساکن غزه که پس از دو سال امکان بازگشت به خانه و محلههای ویران شدهشان را دارند، همزمان با ابراز خوشحالی از اینکه «دشمن نتوانست مانند ۱۹۴۸ آنها را از سرزمینشان بیرون کند»، سخت نگران روزهای بعد هستند. آنها در گفتوگو با رسانههای منطقه گفتند که به تداوم آتشبس و بیرون رفتن اسرائیل خوشبین نیستند چون که «همه دولتها حامی اسرائیل هستند». آنها یک نگرانی دیگر دارند؛ جنگ داخلی.
جنگ را داخلی کن!
زمستان ۱۴۰۳ پس از آتشبس موقت در باریکه غزه چند ویدئو از آنچه که «شورش علیه حماس» خوانده شد، در رسانهها منتشر شد و به نشانهای از نارضایتی گسترده از حماس. رسانهها به سرعت خبر اعتراض در غزه را پوشش گسترده دادند بدون اینکه واقعیت را بیان کنند.
پیشتر هم همین رسانهها بارها از «حمله به کاروانهای امدادرسانی و سرقت کمکهای بشردوستانه» به دست حماس خبر داده بودند تا واقعیت را پنهان کنند. رامی ابوجامس، روزنامهنگار ساکن غزه ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵ در یادداشتی با تیتر «راهبرد اسرائیل؛ ایجاد هرج و مرج امنیتی» پرده از واقعیتی که رسانههای جریان اصلی به عمد و در امتداد سیاستهای اسرائیل آن را پنهان میکردند، برداشت. او نوشت:
روز چهارشنبه طایفههای بزرگ و عشیرههای نوار غزه اقدام به محافظت از یکی از معدود محمولههای کمک انساندوستانه برای یکی از موسسههای غیردولتی بینالمللی کردند تا از غارت این محموله به وسیله مردم گرسنه جلوگیری شود. محموله از پایانه زیکیم در شمال وارد شد و تقریبا تمام آن به انبارهای سازمانهای غیردولتی محلی تحویل گردید. فردای آن روز، پنجشنبه، موسسه غیردولتی بینالمللی پیامهایی برای خانوادههایی که در فهرستش بود فرستاد و اولویت را به خانوادههای پرجمعیتتر داد و به آنها گفت که برای دریافت بسته مواد غذایی یا کیسه آرد به محل آن مراجعه کنند. این اقدام اتهامات اسرائیل را بیاعتبار کرد و نشان داد که چنگ اندازی حماس بر کمک غذایی بیپایه و اساس است. اسرائیلیها این را دوست ندارند. روز پنجشنبه محموله دیگری از طریق پایانه کرم شالوم در جنوب وارد غزه شد. در نخستین میدان، مردان مسلح یکی از عشیرههای محلی، بدون دخالت اسرائیلیها، در انتظار آن بودند. آنها شروع به غارت کامیونها کردند. پلیس حماس دخالت کرد. یکی از مهاجمان به شدت مجروح شد. پلیسها کمک غذایی به دست آمده را برای توزیع به نزدیکترین بازار بردند و در بازگشت هدف یک پهپاد اسرائیلی قرار گرفتند. یک جیپ و یک موتور مورد هدف قرار گرفت و ۵ پلیس کشته شدند.
ابوجامس که یادداشتهای روزانهاش از غزه طی دو سال نسلکشی تصویری روشنتر از این باریکه را نمایان کرد، در ادامه از حمله مسلحانه اعضای این گروه به بیمارستان ناصر، رژه ۱۰۰ نفره مردان نقابدار با اسلحه در «زویدا»، منطقهای در مرکز غزه در حالی که «اگر ۳ مرد چهره پوشانده و مسلح در ملاء عام ظاهر شوند، فورا مورد هدف قرار گرفته و کشته میشوند»، نوشت این رژه نمیتوانست بدون مجوز ضمنی اسرائیل برگزار شود.
او سپس حمله مسلحانه نیروهای یاسر ابوشباب به بیمارستان ناصر در ساعت ۲۳ همان روز که «به مدت دو ساعت بذر وحشت کاشتند و به هر سو شلیک کردند» را قطعهای دیگر از سیاست اسرائیل برای ایجاد هرج و مرج در غزه برشمرد و در توضیح آن نوشت: «ابوشباب که خود را رئیس یک «جنبش مردمی» میخواند که علیه حماس مبارزه میکند، بدون مجوز قبلی ارتش اسرائیل هرگز جرئت نمیکرد در آن ساعت به آنجا برود. عملا هیچ کس نمیتواند به بخشی از خان یونس که او در آنجا مستقر است و توسط اسرائیلیها «منطقه قرمز» معرفی شده، دسترسی داشته باشد.»
خیانت نابخشودنی
ابوشباب تا پیش از حمله اسرائیل به باریکه غزه در زندان حبس بود. او به ارتباط با دولت اسلامی (داعش) و جرایم مالی و قاچاق مواد مخدر متهم است. ابوشباب به اتهام قاچاق مواد مخدر در باریکه غزه به ۲۰ سال حبس محکوم شده بود. حملات اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ اما راه فرار او از زندان را باز کرد.
او پس از فرار از زندان به بخشی از سیاست جنگ و اشغالگری اسرائیل تبدیل شد؛ تشکیل یک گروه مسلح و اعلام جنگ با حماس. شباب در آغاز نزدیکی به اسرائیل را انکار میکرد اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بدون نام بردن از او، مسلح کردن گروههایی در غزه را تایید کرد. دفتر نتانیاهو پس از اینکه آویگدرو لیبرمن، رئیس حزب اسرائیل خانه ما از «انتقال سلاح به گروهی از جنایتکاران که با داعش همکاری دارند»، خبر داد، اعلام کرد: اسرائیل برای شکست حماس بر اساس توصیه روسای سازمان امنیت گامهای مختلفی دارد. نتانیاهو هم در واکنش گفت: «چه ایرادی دارد؟ جای اینکه نظامیهای ما آنجا بروند، متحدان ما با حماس میجنگند.»
ابوشباب در حالی که از سوی خانواده و طایفهاش طرد شد و آنها در بیانیهای اعلام کردند از او اعلام برائت میکنند، مورد توجه رسانههای اسرائیلی و بینالمللی قرار گرفت. پیشینه او و چند تن از اعضای گروهش که به داعش پیوسته بودند، آرام آرام نادیده گرفته و تنها از او به عنوان گروه ضد حماس نام برده شد. او نوامبر ۲۰۲۴ به نیویورک تایمز گفت که اعضای گروهش از آغاز جنگ به شش کامیون حامل کمکهای بشردوستانه حمله کردند اما مدعی شد این حملات به خاطر این است که «بتوانیم غذا بخوریم نه اینکه آنها را بفروشیم».
سرقت کمکهای بشردوستانه توسط ابوشباب پیشتر از زبان خبرنگاران مستقر در غزه تایید شده بود. ابوجامس ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴ در یادداشتی با عنوان «به این مردمی که میکشید غذا هم بدهید» نوشت حمله به کامیونهای کمکهای بشردوستانه از سوی گروههای فلسطینی و با حمایت ارتش اشغالگر «حرفهایتر» شده است. او با ارجاع به بیانیه دفتر سازمان ملل که حمله به کامیونها را تایید میکرد، به نقل از این بیانیه گفت: دلیل این که موفق به رساندن کمکها نمیشود این است که کامیونها در ۱۰۰ متری تانکهای اسرائیلی مورد حمله گروههای مهاجم قرار میگیرند و ارتش اسرائیل کاری برای بازداشتن آنها نمیکند.»
این روزنامهنگار فلسطینی که با یادداشتهایش گوشههایی از نسلکشی در غزه را مستند کرده است، سپس هدف اسرائیل از راهبرد را «قدرتمند کردن خانوادههایی کم و بیش مافیایی» خواند و گفت که اسرائیل پیشتر این راهبرد را در شهر غزه امتحان کرد اما «خانوادهها، تا حدی زیر فشار حماس، از همکاری خودداری نمودند».
او در این یادداشت فاش کرد که این گروهها با حمایت اسرائیل و برای تامین مالی مواد غذایی را سرقت میکنند و در بازار با قیمت بالایی میفروشند تا «سلاح بیشتری بخرند و افراد دیگری را هم استخدام کنند.» واردات سیگار با مجوز اسرائیل و فروش آن با قیمت بسیار زیاد یکی دیگر از منابع درآمدی گروههای مورد حمایت اسرائیل به منظور ایجاد هرج و مرج و تحریک به شورش علیه حماس بود که ابوجامس فاش کرد. او نوشت:
اسرائیلیها با دادن اجازه واردات سیگار- که در غزه اصولا ممنوع است-، به آنها امکان دستیابی به یک منبع مالی دیگر را هم میدهند. فروش هر بسته سیگار به ۲ هزار شِکِل (۵۰۰ یورو) منبع درآمد قابل توجهی است.
یاسر ابوشباب که به گفته رسانهها یک مرتبه در سال ۲۰۲۴ از کمین نیروهای حماس جان سالم به در برد، پس از افشای تسلیح از سوی اسرائیل، ابتدا این خبر را تکذیب کرد اما روزنامه «تایمز اسرائیل» به نقل از مقامهای امنیتی اسرائیل نوشت اسرائیل گروه ابوشباب را با سلاحهای تهاجمی آماده کرده است.
ابوشباب همچنین با «بنیاد بشردوستانه غزه» که اسرائیل و آمریکا آن را جایگزین نهادهای بشردوستانه بینالمللی و همکاران آن به شلیک عمدی به افراد منتظر دریافت غذا اعتراف کردند، همکاری کرد. روزنامه گاردین به نقل از یک منبع دیپلماتیک نوشت این سازمان «چه مستقیم و چه غیرمستقیم با ابوشباب ارتباط دارد».
او چند مرتبه با روزنامهها و رسانههای اسرائیلی گفتوگو کرد و گفت که نیروهای تحت فرمانش به حماس اجازه نمیدهند به مناطقی که «آزاد شده است»، بازگردند. منظور او از مناطق آزاد شده، همان مناطقی بود که اسرائیل ساکنانش را به خروج مجبور کرد. ابوشباب حتی در سپتامبر ۲۰۲۵ که چند دولت اروپایی اعلام کردند دولت فلسطین را به رسمیت خواهند شناخت، در اطلاعیهای مدعی شد که او برای اداره غزه پس از آتشبس آماده است.
اعلام آمادگی برای اداره غزه و تقاضا از حامیان اسرائیل برای به رسمیت شناختن و حمایت مالی از ابوشباب پیشتر هم طرح شده بود. وال استریت ژورنال ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵ یک یادداشت به قلم ابوشباب که او را «فرمانده نیروهای مردمی» نامید، منتشر کرد تا از زبان او بگوید نیروهای تحت فرمانش «بخشی از رفح» را کنترل میکنند که میتواند الگویی برای همه باریکه غزه باشد.
ابوشباب در این یادداشت ادعا کرد: «در هفت هفته گذشته، محله ما به تنها منطقهای در غزه تبدیل شده است که از سال ۲۰۰۷ به بعد توسط یک دولت فلسطینی که وابسته به حماس نیست، اداره می شود. گشتهای مسلح ما با موفقیت حماس و دیگر گروههای شبه نظامی را بیرون نگه داشتهاند. در نتیجه، زندگی در اینجا دیگر مانند زندگی در غزه احساس نمیشود. در شرق رفح، مردم به سرپناه، غذا، آب و تجهیزات اولیه پزشکی دسترسی دارند - همه بدون ترس از اینکه حماس کمکها را سرقت کند یا در آتش متقابل با ارتش اسرائیل گرفتار شود».
او در ادامه با بیان اینکه «این نباید یک استثناء در غزه باشد»، و همینطور ارجاع به آنچه که «اعتراضات اوایل سال علیه حماس در غزه» خواند، نوشت: «با حمایت مناسب ما آمادهایم مسئولیت بقیه رفح را بر عهده بگیریم». ابوشباب سپس نیازهای خود را برای آنچه که «تبدیل چشمانداز به واقعیت» نامید، اعلام کرد: : «حمایت مالی برای جلوگیری از بازگشت حماس، کمک های بشردوستانه برای پاسخگویی به نیازهای فوری مردم برای غذا و سرپناه و کریدورهای امن تا مردم بتوانند در آنها حرکت کنند».
او در پایان «به نمایندگی از اکثریت فلسطینیها در غزه» از آمریکا، دولتهای غربی و عربی خواست «به طور رسمی یک دولت مستقل فلسطینی را تحت رهبری ما به رسمیت بشناسند و از آن حمایت کنند».
«جاسوس» همیشگی!
ابوشباب تنها فلسطینی در غزه نیست که در دشمنی با حماس با دشمن و اشغالگر دست دوستی داده است. او یک متحد در خان یونس دارد که به جاسوسی برای اسرائیل متهم است و تا قبل از حمله اسرائیل به باریکه غزه همانند ابوشباب در زندان حبس بود؛ حسام الاسطل. او اوت ۲۰۲۵ اعلام کرد «گروه ضربت ضد تروریسم» را تشکیل داده و زیر نظر ابوشباب فعالیت نمیکند هرچند که با او هماهنگ است.
الاسطل همکاری با اسرائیل را پنهان نمیکند. او حتی پس از اعلام توافق بر سر مرحله نخست آتشبس در پیامی ویدئویی خطاب به حماس گفت که پایان عمرش نزدیک است و او آماده است با همکاری اسرائیل باقیمانده نیروهای حماس را از غزه بیرون کند.
حسام الاسطل سال ۲۰۲۲ پس از اینکه به غزه بازگشت به اتهام همکاری با موساد برای ترور فادی البطش دستگیر، محاکمه و به اعدام محکوم شد. منابع فلسطینی حسام عبدالمجید الاسطل را «افسر امنیتی» در سرویس «پیشگری» تشکیلات خودگران معرفی کردهاند که از دهه ۹۰ میلادی با شینبت و موساد، دو سازمان امنیتی و جاسوسی اسرائیل در ارتباط است. «شبکه رسانههای فلسطینی» آغاز همکاری الاسطل با موساد را سال ۱۹۹۶ اعلام کرده و نوشته که او در عملیاتهای مختلف با شینبت و موساد همکاری کره است.
یک اتهام او مشارکت در ترور البطش است. البطش ۲۱ آوریل ۲۰۱۸ در کوالالامپور با شلیک گلوله به قتل رسید. گروههای فلسطینی همان زمان گفتند که او به دست اسرائیل ترور شده است. منابع اسرائیلی هم البطش را از اعضای حماس که در حال فعالیت برای ارتقاء پهپاد و سوخت جایگزین برای اهداف نظامی بود، معرفی کردند اما مدعی شدند نقشی در ترور او نداشتند. ایگدور لیبرمن، وزیر دفاع وقت اسرائیل در واکنش به ترور البطش گفت که او مشغول بهبود موشکها بود. او کشته شدن البطش را هم به «اختلافات داخلی گروههای فلسطینی» ربط داد: ما به طور دائم شاهد تسویه حساب بین جناحهای مختلف در سازمانهای تروریستی هستیم. فکر میکنم این چیزی است که اتفاق افتاده است».
خانواده البطش در اطلاعیهای موساد را مسئول ترور او دانستند. نخست وزیر مالزی هم در پاسخ به رویترز گفت که عوامل ترور البطش با سرویس اطلاعات خارجی در ارتباط بودند.
الشرق الاوسط ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ در یک گزارش به نقل از الاسطل نوشت: «مردم اینجا حماس را نمیخواهند، اما خواهان صلح با اسرائیل هستند. من ۵۰ سال دارم؛ به یاد دارم زمانی که ارتش و اسرائیل در غزه بودند و ما در آرامش زندگی می کردیم، بچهها بازی می کردند، به مدرسه میرفتند و هیچ مشکلی وجود نداشت. اما امروز ترور حماس غزه و مردمش را ویران کرده است.». او این سخنان را در گفتوگو با تایمز اسرائیل به زبان آورد و گفت که بهزودی با اسرائیل برای تامین آب و برق همکاری خواهد کرد.
الشرق الاوسط به نقل از منابع خود نوشت حسام الاسطل سه سال بعد از ترور البطش «با عملیات فریب» به غزه بازگردانده شد. دادگاه نظامی غزه او را به اتهام مشارکت در ترور البطش به اعدام محکوم کرد.
منابع محلی به الشرق الاوسط گفتند که الاسطل با نیروهای اسرائیلی برای شناسایی و کشتن جنگجویان حماس همکاری کرده است. همین منابع فاش کردند که او پس از اینکه از زندان فرار کرد، در حال تلاش برای فرار به اسرائیل بود. ناکامی در فرار از غزه این افسر امنیتی سابق در تشکیلات خودگردان را به یاسر ابوشباب رساند.
الاسطل هم مانند ابوشباب از سوی خانواده و عشیره خود طرد شده است. «فلسطین الان» ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵ پس از اینکه الاسطل چند پیام ویدئویی منتشر کرد و گفت که او با دولتهای آمریکا، اسرائیل و چند کشور عربی در ارتباط و تحت حمایت آنها است، متن نامه خانواده او را منتشر کرد. خانواده الاسطل در این بیانیه از او اعلام برائت کردند و گفتند که اقدامات او نماینده دیدگاه، اصول و ارزشهای خانواده و عشیره نیست و نسبتی با ارزشها و اصول ملی و اخلاقی ندارد.
الاسطل اما همچون ابوشباب مدعی بود که حمایت طایفه بزرگی را به همراه دارد. او ۶ اکتبر ۲۰۲۵ در گفتوگو با «تلگراف» ضمن تایید «هماهنگی امنیتی با اسرائیل» و «کمک به اسرائیل برای خنثیسازی یک کمین حماس در خان یونس» گفت که «جنگ با حماس ادامه دارد» و گروه او آماده است تا «در خلع سلاح حماس به نیروهای بینالمللی کمک کند».
همه «خیانتکاران»
در کنار او و ابوشباب که چهرههای تقریبا شناخته شده هستند، اشرف محمد محمود المسنی و رامی عدنان محمود حلس هم در شجاعیه و غسان عبدالعزیر محمد الدهینی در شرق رفح با اسرائیل همکاری میکنند. منابع فلسطینی تمام این افراد را «سابقهدار» معرفی کردهاند که پس از حملات اسرائیل و فرار از زندان به همکاری با دشمن روی آوردهاند.
«الاقصی نت» در یک گزارش غسان الدهینی را از همکاران امنیتی تشکیلات خودگردان که سابقه سرقت، خشونت و پیوستن به داعش دارد، معرفی کرد. این گزارش الدهینی را «خطرناکترین عنصر میدانی» گروه ابوشباب خواند و نوشت او پس از رسوایی اخلاقی از سازمان سلفی ارتش اسلام اخراج شده است.
رامی عدنان محمود حلس یا رامی هلز هم به روایت «نون بوست» یکی از «خطرناکترین سران تشکیلات متهم به همکاری با دشمن» است. او عضو رسمی فتح است با سابقه کارمند امنیتی ریاست جمهوری تشکیلات خودگردان. رسانههای فلسطینی گفتهاند برخی از شبهنظامیان تحت فرمان رامی هلز اعضای رسمی فتح و تشکیلات خودگردان هستند.
منابع نزدیک به حماس رامی عدنان را «جاسوس آموزش دیده» که برای شناسایی جنگجویان گروههای مقاومت با اسرائیل همکاری دارد، معرفی کردهاند. شبکه رسانههای فلسطینی در باره گروه تحت فرمان رامی هلز که در شجاعیه شهر غزه فعال بود، نوشت «شلیک به نیروهای مقاومت، ربودن و تحویل به اسرائیل افرادی که به همکاری با مقاومت مشکوک هستند، ارائه اطلاعات میدانی به اشغالگر، ایجاد هرج و مرج و هماهنگی با همدستان اشغالگر» از فعالیتهای این گروه است.
خانواده او هم پس از افشای همکاریش با اسرائیل از او اعلام برائت کردند. آنها پس از اینکه «مواضع قاطع و سازشناپذیر خود را نسبت به کسانی که در خیانت به میهن و مردم شریکند» اعلام کردند، همکاری با دشمن را «خیانت بزرگ به خون شهدا و ایثار زندانیان» دانستند که «قابل بخشش نیست».
در بیت الحیه اشرف مسنی گروهی با نام «ارتش خلق ـ جبهه شمالی» سازمان داده است. این گروه هم با یاسر ابوشباب هماهنگ است. او به گفته منابع فلسطینی یک گروه ۲۰ نفره از «قاچاقچیان مواد مخدر» تشکیل داده است. او و گروهش متهمند که در غزه «یک شبکه اطلاعاتی» با هدف «انتقال اطلاعات به دشمن» شکل دادهاند ، «اطلاعات میدانی» را به »دشمن اشغالگر» دادهاند و سازمان یافته اقدام به «واردات و توزیع مواد مخدر» کردهاند.
ایاد نصر و احمد جندیه با پیشینه کارمند نهاد امنیتی تشکیلات خودگردان هم از دیگر نامهای فاش شدهای است که در باریکه غزه با تشکیل گروه و ایجاد هرج مرج یا جمعآوری و انتقال اطلاعات برای اسرائیل با دشمن همکاری کردهاند.
حماس در روزهای نخست بعد از آتشبس گفت که به محل استقرار برخی از این گروهها حمله و «توطئههای» آنها را خنثی کرده است. در یکی از این حملات حداقل هشت عضو گروه ابوشباب در ملاء عام کشته شدند. همچنین رسانهها از حمله به گروههای کوچکتر و یا تسلیم شدن اعضای برخی از این گروهها خبر دادهاند.
سودانیزه کردن غزه: طرحی با مشارکت امارات
غزه را اسرائیل در دو سال به ویرانهای بدل کرد که بازسازی آن سالهای طولانی زمان خواهد برد. بازسازی روان زخمی و رنجور ساکنان آن که دو سال تمام شاهد کشته شدن اعضای خانواده، دوست و آشنا و هموطنهای خود و سکوت کشندهتر دولتهای مدعی دفاع از حقوق بشر بودند و نابود شدن همه شهر، محله و خانههایشان اما بعید است تا سالیان سال ممکن باشد.
آنها که زیستن در فاصله کوتاه آتشبسی موقت در میان حملات دائمی اسرائیل را سالهاست تجربه کردهاند و ۱۷ سال تمام در محاصره دشمن اشغالگر و همینطور «هموطن» صاحب قدرت در کرانه باختری رنجی مضاعف به جان خریدهاند، نگران شروع دورهای تازه هستند؛ دورهای که «برادر» به «برادر» شلیک کند و ارتش اشغالگر نظارهگر ثمر دادن آنچه که کاشته است.
«امارات لیکس» در دو مقاله فاش کرده است که امارات متحده عربی، یکی از پیشنهاددهندگان بازسازی غزه که رابطه اقتصادی و سیاسی با اسرائیل دارد، در همکاری با شینبت و تشکیلات خودگردان گروههای فلسطینی در غزه را با همین هدف تسلیح مالی و نظامی کردهاند.
این رسانه در یک گزارش تحقیقی با تیتر «امارات متحده عربی شبهنظامیان آشوبگر غزه را تامین مالی میکند: ایجاد گروهی که از خون نمیترسد» از محتوای یک نشست محرمانه امنیتی در امارات متحده عربی برای تعیین جایگزین در غزه پرده برداشت و به نقل از طحنون بن زاید، وزیر مشاور امنیت ملی نوشت: «چه کسی گفته ما قدیس میخواهیم؟ گروهی میخواهیم که از خون نترسد». وزیر مشاور امنیت ملی امارات این جمله را در حمایت از یاسر ابوشباب به عنوان یکی از گزینههای «جایگزینی» برای اداره رفح به زبان آورده بود. نکته مهمتر زمان انتشار این گزارش است؛ ژوئن ۲۰۲۵ که احتمال توافق بر سر آتشبس بسیار کم بود.
این گزارش سپس خواسته بن زاید را «یک نیروی کثیف قادر به انجام ماموریتهای مخفیانهای که هیچ گروه دیگری جرات انجام آن را ندارد» توصیف کرد و نوشت:
واضح است که ابوظبی در غزه به عنوان یک بازیگر بشردوستانه یا بیطرف عمل نمیکند. بلکه، همانطور که در لیبی و سودان عمل کرد، به دنبال ایجاد یک مدل «شبه نظامی» است که برای حذف مخالفان محلی و کنترل اوضاع از طریق ابزارهایی که به هیچ مرجع مشروعی وابسته نیستند، استفاده میشود. نزدیکترین مدل، نیروهای پشتیبانی سریع به رهبری حمیدتی است که امارات متحده عربی دههها از آنها حمایت مالی میکرد، قبل از اینکه علیه دولت مرکزی منفجر شوند و سودان را به جنگ داخلی بکشانند.
آنچه که این گزارش را باورپذیر میکند نقش تشکیلات خودگردان و نیروهای امنیتی آن در سازماندهی این گروهها است. نویسندگان این گزارش نقش امارات متحده عربی را تامین مالی و برنامهریزی، و تشکیلات خودگردان فلسطینی در کرانه باختری را پوشش سیاسی از طریق شبکهای از افسران مرتبط با دستگاه امنیتی عنوان کردند. اسرائیل هم به عنوان ذینفع اصلی این سیاست خرابکارانه موظف بود به گروههای ضد حماس اجازه فعالیت در مناطق فروپاشی شده و گسترش این پروژه را بدهد.
نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان به دلیل شکست در انتخابات سال ۲۰۰۶ و بیرون رانده شدن از باریکه غزه پس از درگیری با حماس دشمنی با این سازمان را فراموش نکردهاند. سخنان محمود عباس در مقام رئیس تشکیلات فلسطینی طی دو سالی که اسرائیل در حال نسلکشی ساکنان غزه بود، عدم همراهی هیئت گروههای فلسطینی در مذاکرات شرمالشیخ از سوی تشکیلات خودگردان و سازمان فتح و همینطور تاکید بر حذف حماس از آینده فلسطین و غزه به درخواست آمریکا و دولتهای غربی از همین کینه و انتقامجویی چند ساله نشات میگیرد. همین کینه آنها را به گزینهای مناسب برای پیشبرد سیاست جنگ نیابتی تبدیل کرده است.
این وضعیت که منافع اسرائیل را، به ویژه پس از ناکامی در نابودی حماس طی دو سال که بارها از زبان نتانیاهو هدف حمله به غزه عنوان شد، و ایجاد شکاف نه فقط سیاسی که قومی و مردمی در غزه تامین خواهد کرد، کابوسی است برای فلسطینیها که امیدوار بودند نسلکشی در غزه که موجب همبستگی گسترده جهانی با فلسطین شد، سازمانهای فلسطینی را آشتی بدهد و همبستگی کرانه باختری و غزه را ممکن کند. حالا اما آنها به جنگ داخلی حتی به فرض عقبنشینی کامل اسرائیل از غزه و زخمهای آن فکر میکنند.
شهاب نیوز ۲۰ اکتبر ۲۰۲۴ در مقالهای با عنوان «چگونه شبهنظامیان در غزه در تغییر چشمانداز امنیتی برای خدمت به اسرائیل پس از جنگ نقش دارند»، هدف از این راهبرد را علاوه بر «تضعیف حماس» و «اقتدار نیروی امنیتی محلی»، «تلاش برای مهندسی امنیتی کامل با ایجاد نهادهای مسلح در فضاهای خاکستری» دانست که «به عنوان ابزار فشار و مانور میدانی با توجه به وضعیت میدانی و سیاسی» مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
این مقاله به نقل از تحلیلگران شبهنظامیان وابسته به اسرائیل را «جدیترین چالش» غزه پس از جنگ برشمرد که «بذر یک درگیری داخلی در آینده» را کاشتهاند و «بخشی از فرصت بازگرداندن ثبات را از بین میبرند. «تضعیف همبستگی اجتماعی و اعتماد» در غزه هم از دیگر پیامدهای این راهبرد جنگی از سوی اسرائیل عنوان شده است.
پایان این مقاله تصویری روشنتر از غزه در روزهای پس از توقف حملات اسرائیل را نمایان میکند:
در نهایت به نظر میرسد غزه امروز با یک وضعیت خاکستری امنیتی روبرو است: نه جنگ تمام عیار و نه صلح پایدار، بلکه چشماندازی پیچیده که در آن نیروهای محلی، منافع اسرائیل و منافع اطلاعاتی در هم تنیدهاند. زخمهای جنگ هنوز التیام نیافتهاند و چشمانداز روشنی برای آنچه پس از ویرانی رخ میدهد، هنوز متبلور نشده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.