ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بیستمین سالگردمان را با ما جشن بگیرید و به رسانه خودتان هدیه تولد دهید!
بیستمین سالگردمان را با ما جشن بگیرید و به رسانه خودتان هدیه تولد دهید!
USD EUR / All

کاخ مروارید: آخرین فرصت برای نجات جسورانه‌ترین شاهکار معماری مدرن

نادر افراسیابی ـ وضعیت کاخ مروارید نمادی از چالش‌های کلی حفظ میراث تاریخی در ایران است: مالکیت‌های متعارض، کمبود بودجه، وعده‌های عملی‌نشده و مدیریت ناپایدار. برای نجات این بنای منحصربه‌فرد، نیاز به عزم ملی، خروج از کشمکش‌های نهادی و اقدام فوری است. انتقال مالکیت از سپاه به دولت تنها در صورتی معنادار است که به سرعت به برنامه حفاظت و مرمت با پشتوانه مالی و علمی منجر شود. در غیر این صورت، این اثر تاریخی نیز برای همیشه از دست می‌رود.

کاخ مروارید (کاخ شمس) در مهرشهر کرج، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های معماری ارگانیک قرن بیستم در ایران است که بین سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۱ به طراحی ویلیام وسلی پیترز (داماد و شاگرد ارشد فرانک لوید رایت) و همکاری بنیاد فرانک لوید رایت ساخته شد. ساختمان اصلی با مساحت حدود ۲۵۰۰ مترمربع، از بالا به شکل یک سفره‌ماهی یا پرتو دریایی که مروارید به سینه گرفته طراحی شده و تقریباً هیچ خط مستقیمی در نمای بیرونی یا داخلی آن دیده نمی‌شود؛ به جای آن، منحنی‌های نرم بتن خام، رمپ‌های مارپیچ ملایم، گنبدهای بزرگ شفاف و نیمه‌شفاف از جنس پلکسی‌گلاس و نورگیرهای مرواریدشکل، فضایی سیال و پیوسته پدید آورده‌اند که مرز میان داخل و بیرون را محو می‌کند. دو گنبد اصلی، یکی بر فراز حیاط مرکزی پر از باغچه و حوض و دیگری بر سر استخر سرپوشیده با پله اکریلیکی شفاف، همراه با زیگورات مارپیچی که به اتاق خصوصی شاهدخت منتهی می‌شود، از مشخصه‌های بارز این بنا هستند. این کاخ با ترکیب اصول معماری ارگانیک رایت، استفاده گسترده از نور طبیعی نور، حذف تزئینات سنتی ایرانی و تکیه بر فرم‌های زیستی و هندسه دایره‌ای، یکی از جسورانه‌ترین و خلاقانه‌ترین آثار معماری مدرن ایران به شمار می‌رود.

از اعلام آمادگی تا فراموشی کامل: داستان تکراری نجات کاخ مروارید

وضعیت کنونی کاخ مروارید در مهرشهر کرج، اسف‌بار است: گنبدهای بزرگ شفاف پلکسی‌گلاس فرو ریخته یا ترک‌خورده‌اند، رمپ‌های مارپیچ و منحنی‌های نرم بتن خام در برابر نفوذ آب بی‌دفاع مانده‌اند، مبلمان مدرن دهه ۱۹۷۰، پله‌های اکریلیکی شفاف استخر و نورگیرهای مرواریدشکل آسیب دیده یا غارت شده‌اند و عملاً با بنایی رهاشده، نیمه‌ویران و غبارگرفته روبه‌رو هستیم که روح معماری ارگانیک جسورانه‌اش را از دست داده است.

شهرداری کرج پیش‌تر اعلام آمادگی کرده بود تا با جذب سرمایه‌گذار خصوصی، کاخ را به موزه‌ای باشکوه (مانند موزه جواهرات یا موزه معماری مدرن) تبدیل کند، اما این طرح همچنان در مرحله بررسی کارشناسی است. در حال حاضر، شهرداری تنها توانسته فضای سبز پیرامونی و مسیرهای دسترسی عمومی را قدری ساماندهی کند تا بازدید محدود مردم ممکن شود، ولی احیای کامل این بنا آن هم با حفظ اصالت فرم‌های ارگانیک و مواد نوآورانه دهه ۱۳۴۰ نیازمند همکاری جدی سازمان میراث فرهنگی، تخصیص بودجه ملی و مدیریت یکپارچه و حرفه‌ای است.

تأخیر، تأخیر، تأخیر: هر سال یک قدم نزدیک‌تر به نابودی کامل

تأخیرها در مرمت بنا ناشی از کشمکش‌های طولانی‌مدت میان نهادهای مختلف، به‌ویژه بنیاد تعاون سپاه به‌عنوان مالک سابق و دولت (میراث فرهنگی) به‌عنوان متقاضی دریافت مالکیت، بوده است. این تعارض با موانعی مانند تأخیر در تأمین زمین معوض و نبود اراده‌ای قاطع برای انتقال قطعی تشدید شده و در نتیجه، مدیریت یکپارچه و برنامه‌ریزی ضروری برای حفظ و مرمت این اثر ملی را برای دهه‌ها مختل کرده است.

در مورد کاخ مروارید، وعده‌های بی‌ثمر و تأخیر در اقدام، الگویی تکراری و فرساینده بوده‌اند که بی‌اعتمادی عمیقی نسبت به تحقق برنامه‌های احیای این بنا ایجاد کرده است. برای نمونه، سه سال پیش از این، وزیر وقت میراث‌فرهنگی طی بازدیدی دستور فوری برای حل‌وفصل مالکیت و آماده‌سازی بنا برای بازدید عموم را صادر کرد و مدیرکل استانی هم آغاز قریب‌الوقوع مرمت را اعلام کرد. با این حال، پس از گذشت این زمان، نه تنها عملیات مرمت کاخ آغاز نشده، بلکه حتی وضعیت مالکیت نیز همچنان در هاله‌ای از ابهام و درگیر فرآیندهای اداری طولانی باقی مانده است. این شکاف بزرگ میان گفتار و کردار، نشان می‌دهد که موضوع نجات کاخ مروارید در اولویت عملی نهادهای مسئول قرار نگرفته و صرفاً به یک موضوع رسانه‌ای دوره‌ای تبدیل شده است.

تأخیرهای پی در پی تنها به معنی از دست دادن زمان نیست، بلکه به معنای تشدید سریع آسیب‌های فیزیکی و افزایش تصاعدی هزینه‌های مرمت است. هر سال که می‌گذرد، فرسودگی بنا عمیق‌تر شده و احتمال بازیابی کامل آن کاهش می‌یابد. وعده‌های متعدد بدون پشتوانه بودجه، برنامه زمان‌بندی شفاف و ضمانت اجرایی، در واقع نوعی «فرصت‌سوزی» سازمان‌یافته برای میراث ملی محسوب می‌شوند. این روند، پرسش جدی درباره کارایی ساختارهای تصمیم‌گیری و مدیریتی موجود را برمی‌انگیزد و نشان می‌دهد که تا زمانی که مسئولیت‌پذیری مشخص و پاسخگویی به تعهدات اعلام‌شده وجود نداشته باشد، حتی در صورت حل مالکیت نیز نمی‌توان به طور جدی به آینده بنا امیدوار بود.

صندوق احیا، آخرین امید یا آغاز یک فاجعه جدید؟

هزینه سنگین مرمت کاخ مروارید که حدود ۴۰۰ میلیارد تومان برآورد شده، در تقابل کامل با اعتبارات ناچیز سالانه دولت (تنها یک تا دو میلیارد تومان) قرار دارد و این شکاف مالی عظیم، هسته اصلی ابهام در تأمین منابع را تشکیل می‌دهد؛ از یک سو، واگذاری به بخش خصوصی از طریق صندوق احیا به عنوان راه‌حل مطرح می‌شود، اما توجیه اقتصادی چنین سرمایه‌گذاری کلانی با کاربری محدود «کاخ-موزه» و بدون درنظرگرفتن درآمدهای جانبی پایدار، برای سرمایه‌گذاران نامشخص است و از سوی دیگر، احتمال تبدیل زمین‌های اطراف به تأسیسات تجاری برای جبران هزینه‌ها، خود تهدیدی جدید برای اصالت و حریم این اثر ملی محسوب می‌شود.

راه‌حل پیشنهادی، انتقال مالکیت از بنیاد تعاون سپاه به وزارت میراث‌فرهنگی و سپس واگذاری به بخش خصوصی از طریق صندوق احیای بناهای تاریخی است. این صندوق، که از سال ۱۳۸۴ فعال است، تاکنون بیش از ۱۳۹ بنای تاریخی را به سرمایه‌گذاران واگذار کرده و هدفش جذب منابع غیر دولتی برای مرمت و بهره‌برداری است. برای کاخ مروارید، کاربری اصلی «کاخ-موزه» حفظ خواهد شد، و در همان حال سرمایه‌گذاران بخش خصوصی مشروط به تضمین بازگشت سرمایه از طریق گردشگری برای سرمایه‌گذاری در مرمت بنا اعلام آمادگی کرده‌اند.  

یکی از نگرانی‌های اصلی، احتمال تغییر کاربری زمین‌های اطراف (به مساحت حدود ۱۱۱ هکتار) به تأسیسات تجاری برای جبران هزینه‌هاست، که این امر می‌تواند حریم بصری و تاریخی کاخ را مختل کند و با اصول حفاظت آثار ملی در تعارض باشد. مدیران میراث‌فرهنگی تأکید دارند که هرگونه واگذاری باید با نظارت دقیق و حفظ اصالت معماری ارگانیک بنا (مانند منحنی‌های بتن خام و گنبدهای پلکسی‌گلاس) همراه باشد، اما عدم شفافیت مالکیت فعلی و تحریم‌های اقتصادی، چالش‌های بیشتری ایجاد کرده است.

انتقال مالکیت کاخ مروارید از سپاه به دولت یک گام ضروری است، اما به تنهایی کافی نیست. باید بلافاصله پس از آن، برنامه فوری برای حفاظت اضطراری و تأمین بودجه مرمت اجرایی شود. تجربه نشان داده است که تغییر مالکیت بدون پشتوانه مالی و نظارت دقیق، تضمینی برای نجات بنا نیست.

با توجه به طرح مرمتی تهیه‌شده و تأکید مسئولان بر تبدیل بنا به کاخ-موزه، امکان فنی مرمت وجود دارد. اما موفقیت آن منوط به خروج از چرخه بوروکراسی و تأمین منابع پایدار است. همچنین، نظارت میراث فرهنگی بر فرآیند مرمت و مشارکت احتمالی بنیاد رایت می‌تواند به حفظ اصالت اثر کمک کند. واگذاری به بخش خصوصی می‌تواند سرعت عمل ایجاد کند، اما خطر تغییر کاربری یا بی‌توجهی به ارزش‌های تاریخی وجود دارد. باید تضمین‌های قانونی و نظارتی قوی برای جلوگیری از آسیب به اصالت بنا و حریم آن وجود داشته باشد.

منابع:

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.