ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● پرونده ویژه

پرونده همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق

از زمان طرح موضوع همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق، "زمانه" برای اطلاع‌رسانی و عرضه تحلیل و تفسیر درباره آن کوشیده است. گزیده‌ای از مطلب در یک پرونده ویژه.

۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ / ۳ مهر ۱۳۹۶: سرانجام همه‌پرسی صورت گرفت. نتیجه، اعلام خواست استقلال اقلیم کردستان عراق است. دوره‌ای شروع می‌شود که معلوم نیست کی و با چه برآمدی به پایان خواهد رسید.

در هر حال، فصلی جدید در تاریخ عراق و احیاناً منطقه آغاز شده که با تنش‌ها و درگیری‌های خاص و تازه‌ای همراه است، اگر چه هیچ تنشی در منطقه ما نیست که بر پیشینه و تاریخی استوار نباشد و نتواند خود را دیرپا جلوه دهد.

موضوع کردستان به موضوع آرمان سیاسی و تئوری سیاسی و به طور مشخص تصور از آینده منطقه گره خورده است: اگر روند دموکراتیزاسیون درونی کشورها و همپیوند با آن صلح منطقه‌ای پیش نرود، همچنان تنش‌های قومی و فرقه‌ای سرنوشت این بخش از جهان را تعیین خواهد کرد.

"زمانه" هم به وجه خبری موضوع همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق توجه داشته است، و هم به بحث‌هایی که این موضوع برانگیخته است. در زیر گزیده‌ای می‌بینید از آنچه در زمانه  در مدت اخیر منتشر شد: برخی خبرهای عمده و برخی از تفسیرها و بحث‌های نظری.

اربیل، پوستر تبلیغ برای شرکت در همه‌پرسی ۲۵ سپتامبر (عکس از خبرگزاری فرانسه)
اربیل، پوستر تبلیغ برای شرکت در همه‌پرسی ۲۵ سپتامبر (عکس از خبرگزاری فرانسه)

گزیده‌ای از عنوان‌های خبری

ترتیب مطالب از نو به کهنه

گزیده‌ای از مصاحبه‌ها ، تحلیل‌ها و مطالب نظری

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • محسن مدنى

    اتفاقا موضوع كردستان حداقل فايده اش اينبود كه معلوم شود ايرانى جماعت چقدر نژاد پرست وخود حق پندار هستند .نه فقط عامه مردم بلكه طبقات باصطلاح روشنفكر هم تا موضوع رفراندم مطرح شد انچنان داد وفغانشان بهوا رفت انگار قرار است هشتاد در صد خاك ايران جدا شود وشروع كردند بيك مشت اظهارات بى منطق. واينكه مثلا كردها مظلوم نمايى ميكنند حالا مظلوم نه وبسيار هم ظالم مگر حق حاكميت بر سرنوشت فقط متعلق به ملل مظلوم است واگر كسو مظلوم نباشد محكوم است زير سلطه حكومت ديگرى باشد؟ بعد ادعا شده كه مثلا تاميلها بيشتر از كردها هستند اولا تاميلها هم براى جدا شدن كوشيده اند واين حق را هم دارند ثانيا تاميلها در حكومت نسبتا دمكرات هند هستند ونه در حكومت فاشيست ايران ويا تركيه ويا عراق كه يك از ديگرى ديكتاتورتر وفاشيست تر هستند. وهم چنين فساد بارزانى ودار ودسته اش مطرح ميشود درست ميگوييد ولى اكر فساد يك سيستم حاكمحق حاكميت ملى را از بين ببرد كه حكومت ايران هزاران برابر بيش از دستگاه بارزانى فاسد است حكومت فاسد بارزانى براى كردها وحكومت پاك وعادل وبى نقص جمهورى اسلامى تا ابد ارزانى ايرانيها

  • Action Display

    روشنفکر کسی است که یا حرف نمیزند و یا اگر رحف می زند، مغلطه نمیکند، مردم را گمراه و گیج نمیکند، به مردم آدرس غلط نمیدهد، خودسانسوری و یا به قول شیعیان تقیه گاهی از برای حفظ جان و جلوگیری از ظلم شاید پذیرفتنی باشد، ولی دروغگویی و تحریف حقایق دیگر تقیه نیست. در نتیجه اینها شبه روشنفکر هستند. روشنفکری و روشنگری این نیست که امثال این به ظاهر مدافعان مظلومیت مردمان کُرد انجام میدهند ولی کوچکترین اشاره ای به حاکمیت دیکتاتوری ظالم و فاسد در فاشیست قوم گرا و نژادپرست و تجزیه طلب و زیاده خواه اقلیم کردستان عراق نمیکنند!، کمترین انتقاد و اعتراضی به پان کردیسم که مثل هر ایدئولوژی نژادپرستانه فاشیستی علیه حقوق بشر و مشخصا علیه منافع ملی و هویت و ملیت ایرانی اقدام میکنند. این چگونه اصلاح طلب و به اصطلاح روشنفکر هستند که سرسوزنی به جعل و تحریف تاریخی و اقدامات شرورانه نرم افزاری و سخت افزاری جریان پانکردیسم علیه مردمان ایرانی نمیکنند؟!، و از فتنه افروزی و تروریسم و براه انداختین جنگ داخلی در ایران و کشورهای همسایه انتقاد نمیکنند؟!، طوری وانمود میکنند دولتهای ایران و عراق ظلم مطلق و کردهای تجزیه طلب مظلوم مطلق هستند! این شبه روشنفکران اصلاح طلب-اعتدالی، به ظاهر دارند پاس گل حقوق بشری میدهند به پانکردها!، اما در حقیقت دارند گل به خودی (علیه منافع ملی ایران) میزنند!

  • Display

    اما نکته این است واقعا اقدامات حکومتی وبرخی مردم عادی علیه مهاجران غیر قانونی افغانانستانی، اصلاً نباید به حساب نژادپرستی گذاشت و حتی تبعیض مذهبی! اغلب نوعی غیرایرانی ستیزی بر اساس ترس از امنیت یا منافع اقتصادی است! چرا که اساسا اینان فارسی زبان و اغلب افغانستانیها با بسیاری از این حاکمان هم نژاد و هم قومیت هستند. اما در مورد سنی های بلوچ یا کرد به وضوح مشخص است تبعیضات بر اساس ایدئولوژی مذهبی شیعه ولایی است وگرنه در سیستم اداری و کشور ی و لشگری نظام ولایت فقیه، بالاترین و حساسترین مقامات به اقوام غیر فارسیزبان اما شیعه ولایی داده شده چه انتصابی و چه اتخبای و بویژه انتخابی نشان دهنده عموما غیرنزادپرست بودم مردم ایران دارد، مثلاً رای دادن به دهها نماینده فراکسیون ترک ها در شهرهای عمدتا فارسیزبان و به موسوی ترک آذری و کروبی لر یکی دیگر این اسناد است، مانند شخص خامنه ای (ترک-فارسی)، افرادی با فامیلی های فراوان همچون خلخالی-اردبیلی-تبریزی های (ترک آذری)،صیاد شیرازی (درگزی احتمالا از اقلیت کرد یا ترک؟)،شمخانی (عرب)، زنگنه (کرد کرمانشاهی)، نعمت زاده(ترک آذری)، حسن روحانی(سرخه ای زبان/شاخه ای از مردمان تات)، رحیمی (کرد همدانی)،یکی افراد مهم سپاه(سیاه پوست اصالتاً از نوادگان بردگان سابق افریقایی)، نقدی (اصالتاً عرب عراقی)، برادران لاریجانی و شاهرودی(اصالتاً عراقی زاده) و در کل انبوه سیدها و... منظور اینکه، برای نظام ولایی، اصلاً ملاک قومیت و زبان و نژاد و حتی ملیت عُمال نظامش مطرح نیست، بلکه سرسپردگی و التزام عملی به نظام ولایت فقیه سالار است. با تشکر.

  • Display

    عذرخواهی بابت اشتباهات تایپی/ مثلا منظور 1991 میلادی بود/ من منکر بداخلاقی شبه نژادپرستی میان مردم ایران نیستم، اینکه چرا نمیگویم نژادپرستی چون در عمل نژادپرستی دیگر مثل سابق نیست که صرفاً بخاطر رنگ پوست کسی مورد ظلم و آزار قرار دهند. بیشتر محلی گرایی و طائفه گرایی، و تعارض منافع است. مثلا سیستانی (زابلی)ها در ایران، از اصیلترین فارسیزبانان هستند و همه مردمان ایران لاقل داستانهای حماسی شاهنامه و رستم و هم یعقوب لیث صفاری (جوانمردان رویگری سیستانی) از احیاگران استقلال مجدد ایران زمین از چنگال اشغالگران عرب اسلامی و باز رسمیت دادن زبان فارسی به عنوان زبان ملی-میانجی ایرانیان میشناسند. ولی همین فرزندان سیستانی باستان که دلیل اختلاط نژادی با مردمان دراویدی و براهویی و یا آب و هواف پوستی اغلب تیره از بقیه ایرانیان دارند و اما به یکی غنی ترین و ناب ترین گویشهای فارسی سخن میگویند در مناطق مختلف ایران زا خراسان تا مازندران و.. از سرفقر و خشکسالی مهاجرت کرده اند و مورد آزار هموطنان گاه همزبان هم کیش خراسانی و مازندرانی و گرکانی قرار میگرند! اینجا مسئله نژاد و قومیت و زبان بهانه است، ریشه در ترسها از تغییر بافت جمعیت و از دست دادن منافع احتمالی اقتصادی و اجتماعی است. در مورد هزاره ها و تاجیک های اغلب شیعه مهاجر از افغانستان به ایران داستان شبیه سیستانی های ایرانی مهاجر به سایر نقاط است. البته من این سخن آقای رنانی قبول دارم که نظام ولایی جمهوری اسلامی، میتوانست روی بچه های افغنستانی سرمایه گذرای کند و خودم سالها با اسامی دیگر بارها گفته ام اینان سرمایه مهمی برای ایران بوده اند و باید خدمات اموزش ابتدائی و متوسطه رایگان در اختیارشان قرار گیرد هر چند هزینه میلیارد دلاری در بردارد برای صدها هزارکودک مهاجر!

  • Display

    آیا این شبه روشنفکران نمیبنند این ددمنشیهای پانکردهای ضد ایرانی را؟ نمی بینند چگونه پانکردیسم دارد تاریخ ماد ایران باستان را مصادره به مطلوب کرده، و به دروغ میگوید مادها همان کردهای باستان بوده اند! در حالی مادها بر اساس شواهد تاریخی یک اتحادیه سیاسی بوده اند از اقوام باستانی و در هیچ منبع تاریخی نامی از قوم کُرد بعنوان بخشی از این اتحادیه سیاسی ماد نبرده شده است! آنهال تاریخ 2700 ساله مادمبلنای تقومی پانکردی شان قرار داده اند، و بدترین ضربات به همبستگی ملی ایرانیان وارد میکنند! این شبه روشنفکران واقعا یکبار هم این نقدها را مطالعه نکرده اند؟ جنایت نظام پان عربیستی صدام حسین تکریتی و قبلتر از او را به مردم امروز عراق و ایران نسبت میدهند! اقلیم کردستان عراق، از سال 1391 میلادی تا کنون در عمل مستقلتر و ازادتر هر کشوری در منطقه بوده است و با کمترین احساس مسئولیت بیشترین استقلال داشته و در عمل تعهدی به نرمهاو هنجارهای حسن همجواری و دیپلماتیک نداشته است!، شوی همه پرسی تنها برای منحرف کردن از دیکتاتوری آکنده از ناکارآمدی وظلم و فساد افراد و خاندانهای حاکم بر اقلیم است. برفرض این همه پرسی نتایجش درست باشد، همه پرسی که بر اساسایدوئلوژی ضد بشری نژادپرستی و قومگرایی باشد و از مردم تحت تاثیر هیجان و ترس و فریب باشد بی ارزش است، همان طور همه پرسی جمهوری اسلامی سال 1358 بی ارزش است، مهم عمل و محتوای یک نظام است، که فعلا غیردموکراتیک، ناکارمد، ظالم و فاسد و غارتگر و دزد بیت المال مردم است!

  • Display

    اشتباهی خیلی بدی امثال محسن رنانی و صادق زیباکلام و دیگران میکنند، همین است دارند مردم شاید سهوا و یا از سر غفلت، گیج و گمراه میکنند و ادرس غلط میدهند، نمیدانم چرا اگر جرات ندارند به صراحت نظام استبدادی ولایت فقیه سالار متهم کنند، لاقل سکوت نمیکنند! اگر جربزه ندارند مستقیم انگشت اتهام به سوی شخص خامنه ای وعمال دژخیم و جلادش کنند در ظالم به مردمان ایران، چرا ساکت نمیشوند! سکوت اینان بهتر است تا اینکه با وارونه جلوه دادن حقایق، تا مردمان ایران را گمراه کرده، و دستاویز هجمه و اتهام نژادپرستی به مردم ایران بدهند و عامل تفرقه و نزاع و جنگ داخلی بشوند. چرا حقایق نمیگویند که سناریویی که در شمال عراق توسط بارزانی در حال اجرا است، یک شوی دروغین از دموکراسی و حقوق بشر است. بارزانی دست کمی از سایر دیکتاتورهای منطقه ندارد در ظلم و فساد. وی اقلیم را تبدیل به لانه تروریستها قوم گرا و دشمنان عملی تاریخ و هویت ایرانی کرده است و دائما نقشه جغرافیایی کردستان بزرگ را منتشر میکند، و به صراحت دارد از نفرت پراکنی نژادپرستی نژاد موهوم کُرد سخن میگویند و سرزمینهای ایرانی غرب ایران تا خلیج فارس را جزء کردستان دروغینشان اعلام میکنند!

  • Display

    همین اشتباه اتهام نژادپرستی نظام ولایی را، آقای محسن رنانی، در مورد شهروندان کرد و بلوچ و عرب و ترک و ترمن و.. بکرا میبرد. در واقع تبعیض و بیعدالتی و ظلم وفساد ایدئولوژیک مذهبی حاکم بر ایران، به غلط به گردن نژادپرستی حاکمان میاندازد و ناخواسته مردم ایران شریک این نژادپرستی میکند! مردمی در دهه شصت و با توصیه خمنی که هزاران نفر از دخترشانشان به عقد افغانستانی و عراقی و ... در اوردند به خاطر و بعد شاهد ناجوانمردی زیادی از سوی همین افغنستانیها و عراقی عر ب و کُرد و ترک و... بودند! داستانهای وحشتناکی از به کرایه و اشتراک گذاشتن دختران ایرانی از جمله فارسی زبان شیعه تا ول کردن زنان ایرانی و تا بردن بچه های متولد زنان ایرانی و بی تکلیف گذاشتن این زنهاهای ایرانی! همه این تراژدیها بخاطر آن توصیه امثال خمینی و دیگر آخوندهای مرتجع ضد ایرانی بود که میگفتند این افغانستانی و عراقی ها برادران ما ایرانی ها هستند و حالا بعد از دهها سال میهمان نوازی و صرف هزینه سنگین و داماد کردن مردان ناجوانمردشان، مردم ایران توسط برخی شبه روشنفکران ساده و فریب خورده یاشاید مغرض متهم به نژادرپستی میشوند!

  • Display

    دوم اینکه اکثر افغانستانی های مهاجر در ایران از نظر دینی-مذهبی شیعه و از مردمان اغلب هزاره و تاجیک هستند. هم هزاره و هم تاجیکها در ایران از لحاظ اتینکی جمعیت بزرگی در مردم ایران (بویژه در خراسان) دارند. مرتضی مطهری-تئورسین نظام ولایت فقیه- از مردم هزاره شیعه فریمان بوده است، و در خراسان به فور در مقامات کشوری و لشکری هزاره های خراسانی شیعه حضور دارند. همین دادستان مشهور و ناقض حقوق بشر در مشهد (عامل لغو کنسرتها و سایر مزاحتمهای دعشی وار او )، از قوم هزاره است و هرکه با ظاهر و فرهنگ فولکلور هزاره ها آشنا است امثال دادستان مشهد در همان نگاه اول میشناسد که یک هزار شیعه است. هزاره های شیعه در سیستم قضایی و نظامی بویژه سپاه و بسیج بسیار پرنفوذ هستند، و بازجوها و جلادهای هزاره در خراسان زبانزد مردم خراسان هستند (نقل میان مردم بارها از شلاق زنها و اعدام چی های هزراه سخن میگیوند و مردم با نفرت از آنها بعنوان بربر یاد میکنند/ ایکاش اینها منتشر کنید ویکبرا حقیقت بازگویید). اینها گفتم بدانید اصلا برخوردی با مهاجران عمدتا شیعه هزاره و تاجیک افغانستانی میشود بخاطر دین و مذهب و با نژاد و قومیتشان نیست، چرا که بسیاری از عُمال این برخوردها از خود مردم هزاره و تایجک شیعه تابع منظام جمهوری اسلامی هستند. دلیل این برخودرها نه بخاطر دین مذهب و نه بخاطر نژادو قومیت است و بلکه دقیقا بخاطر مسائل ملیتی و مهاجرتی و مشکلات عدیده امنیتی و اقتصادی است که این مهاجران میلیونی برای مردم ایران و درنهایت برای نظام ولایی شده و هزینه سنگینی تحمیل کرده اند که سالانه میلیاردها دلار میشود وجدا هزینه غیرقابل جبران نا امنی از جمله قاچقا مواد مخدر، جنایت و قتل و تجاوز به نوامیس ایرانی!

  • Display

    عنوان مطلب آقای محسن رنانی در سایت گویا نیوز: "آشتی ملی، عفو عمومی، و حق خواهری برای کُردها، محسن رنانی" آقای رنانی، در سراسر مطلبش، یک اشتباه راهبردی میکند، و آن دادن تهمت نژادپرستی به ایرانیان است در لفافه و شاید بدون آنکه خودش متوجه شود! بویژه در مواجهه با مردم افغانستان که به ایران پناهنده شده یا مهاجرت قانونی یا غیرقانونی کرده اند! اول اینکه آقای رنانی هم این اشتباه رایج را در مورد نام بردن ملیت مردم افغنستان میکند و اصطلاح غلط "افغان" بکار میبرد. من بعنوان فارسیزبان و همزبان آقای رنانی، بارها در هرجایی گفته ام این اصطلاح افغان غلط است، سیاست پشتونگرایی نخبگان غیرپشتون افغانستان هم تذکر داده شده، صفت افغان که لقب قومی پشتونها است به عموم مردم و افغانسازی پشتونهای حاکم بر افغانستان، که بارها توسط غیرپشتونهای افغانستان نرد شده است. بهترین نام از ملیت افغانستان، بر طبق دستور زبان فراسی معیار، عنوان افغانستانی است.

  • Display

    آقای محسن رنانی، که استادیار داشنگاه در رشته اقتصاد هستند (و شخصا کارها تحقیقاتی و علمی خوبی از ایشان خوانده ام از جمله مقاله معروف مناقشه هسته ای... و پیش بنی افت قیمت نفت...) و بنا بر علایق شخصی شان در حوزه سیاست و اجتماعی هم مطالب و مواضعی منتشر میکنند، که هنوز معتقدم ایشان- با توجه به روح آزادگی و دموکراسی خواهی از وی دیده ام- وی از روی سهو یا کم توجهی و غفلت، مرتکب اشتباهات خیلی شده اند که با توجه جایگاه ایاشن در نزد مردم نخبه، ممکن است موجب گمراهی و گیجی و ادرس غلط شود، یعنی این قدر ایشان برایم احترام دارند و برایشان ارزش قائلم باورم سخت است وی را هم تراز مدعیان دروغین اصلاح طلبی درون نظام ولایی بدانم که به واژگان رفرم و اصلاح و آزادی و دموکراسی و حققو بشر کاسبی میکنند و نقش سوپاپ اطمینان و گرمکن شوی انتخابات دارند. هنوز این قدر برای محسن رنانی ارزش و احترام قائلم برایم دشوار بادش وی از را آن جماعت مدعیان دروغین اصلاح طلبی بدانم که نقش استمرار طلبی دیکتاتوری و شراکت در ظلم و فساد اقتصادی (انواع دزدی و غرت و حرام خواری از بیت المال و ثروتهای ملی) غلیه مردمان ایران هستند! اما انتقادات جدی بر مطلب اخیر وی در سایت گویانیوز دارم.

  • Display

    رادیوزمانه از معدود رسانه های فارسیزبان است که من هنوز اعتماد بهش دارم و میتوانم نظرات انتقادی بکنم که اگر در ایران کسی اینها منتشر کند حداقل زندان بلند مدت و خیت خطر جانی برایش دارد. اما اینجا باز میخواهم مطلبی از آقای "محسن رنانی" انتقاد کنم که در سایت گویانیوز منتشر شده. متاسفانه به دلایل شخصی و فنی که نمیتوانم در گویانیوز کامنت درج کنم و از طرفی هم شما لینک دادن اسپم میدانید و گاه کل کامنتها را منتشر نمیکنید، ناچار تیتر مطلب آقای رنانی میگوییم و کاربران با یک سرچ ساده میتوانند اصل مطلب پیدا کنند در آن سایت. چون مطلب بخشی برمگیردد به همین قضیه اقلیم کردستان عراق و کلا مردمان کُردپندار و پانکردیسم. آقای رنانی هم مانند آقای صادق زیباکلام در همین اواخر مورد احترام من بود! نمیدانم چه شده هر که را من برایش احترام قائلم و روزگاری شاگردی کرده (غیرمستقیم از دانششان برده ام با مطالعه اثراشان) امروزه بر خلاف انچه قبلا گفته اند و یا من فکر میکردم گفته اند، حرفهای عجیب و گاه متناقض میزنند! ایا من سخنان آنها درک نکردم و به قول سریال شوخیانه "برره" (ساخته مهران مدیری) این افراد از افعال و جملات معکوس استفاده میکردند و من ساده دل دو زاری ام نیفتاده؟! اکنون نمیدانم اینان دارند از افعال و جملات معکوس استفاده میکنند یا در گذشته؟!

  • m

    این فرصتی شد برای جمهوری اسلامی برای بست کامل سلطه به عراق با تحریم کردستان و تهدید حشدالشعبی برای تصرف چاههای نفت کرکوک و این یعنی مردم محروم کرد همیشه باید در محرومیت و فقر باشند نه استقلال و آزادی

  • Action

    با عذرخواهی مجدد از بابت اشتباه تایپی. لطفا اشتباه تایپی ام را اصلاح کنید. آن کلمه شکل درستش این است: “نگرکشی” درست. به دلیل همان مشکلات شخصی که تاثیرش در اشتباهات سهوی تایپی نمودار است.

  • Action

    البته آن کلمه "نگرکشی/Negarkeshi" که معادل "Plebiscites" پیشنهاد دادم صرفا خواستم نشان دهم زبان فارسی با پشتوانه غنی از لغات و گویش و لهجه های زبانهای ایرانی، توانایی واژه سازی بالایی دارد. لازم نیست یک نویسنده اندیشمند به مقاله خوبش با با یک مخدوش سازی از معادل جافتاده، آسیب بزند! برای کلمه "Plebiscites " میتوان کلی واژه خوب ساخت و اگر هم فعلا توافی نیست عینا همان نقل کرد. مثلا با توجه منظور از "Plebiscites" میتواند معادل دیگری با استفاده از کلمات رایج و مانوس در زبان فارسی برگزید. کسانی مانند زنده یاد "خسرو فرشیدورد" کتابی سترگی در این زمینه معادل گزینی دارد. مراجع نامداری همچون داریوش آشوری هم روشهای خوبی تاکنون ارائه کرده اند. نویسندگان و مولفان یا بیست خودشان به هنر و فن معادل یابی و معادل سازی درست مجهز کنند یا از کارشناسن خبره مثل جناب اقای "داریوش آشوری" کمک بگیرند. بر سیاق شاگردی غیرمستقیم از این بزرگان (از راه مطالعه آثارشان)، یک مورد دیگر پیشنهاد میکنم. Plebiscites= نظررُبایی از مردم. این البته کمی طویلتر از "مگرکشی" است، اما شایدمانوس تر. چون هردو معادلی که من گفتم، به صورت چندبعدی، تلقی و درک ما از "Plebiscites" بازگو میکند، یعنی عوامل سازنده این مفهوم از جمله، از مردم رای خواستن درفضا-جو آلوده به زور، فریب، ترس، گیجی، تردید، انفعال، ناامیدی، استیصال، اضطراب!

  • Action

    من سخنان زیادی در این باره دارم و میتوانم ایده و پیشنهادهایی بگویم برای جلوگیری از وقع فجایع، ولی مشکلات شخصی و واهمه و بیم از امنیت نیگذارد راحت نظراتم بگویم متاسفانه! اما انچه جنبه اضطراری دارد، خطر افتادن مردم در دامهای گمراهی و تعصبات و آدرسهای غلط است. یکی از خطرهای جدی، مغلطع ایددولوژی با پارادایم است. ایدئولوژی از دید من در عنوان و محتوا و با هر نیت خیرخواهی، نهایت شر میشود برای بشریت و راه حلسش نجات از این آفت اندیشه، پرداختن به پارادیم است. همچین خطر جدی دیگر، مغلطه فدارلیسم با فدرال دمکراسی است. هر ایدئولوژی یا شبه ایدئولوژی میتواند خطرناک باشد و فعلا تنها پاردایم ساز دموکراسی است که میتواند حداقل پشتوانه /گارانتی برای پیشگیری از مهلکه نوع بشر است.

  • Action

    در سایت گویانیوز، تجرمه از دبیر دویچه وله منتشر شده که مدعی شده کردها بزرگترین قوم یا ملت بدون کشور هستند! اگر عمدی نبوده، این خطای ناشی کم دانشی وی درباره دموگرافی و جمعیت شناسی اوقام جهان است. چرا اقوام بسیاری در جهان هستند که به مراتب جمعیت بیشتری دارند. مثلا تامیلها بالغ 80 ملیون نفر هستند که اکثریت قاطعشان در هند هستند و فاقد کشور مستقل! تامیلها دو برابر جمعیت ادعایی کردپندارها هستند (در ادعای جمعیت مردمانی کرد نداشته میشوند اختلاف جدی است) و از هر حیث، دارای ثبتی و مکتوب تاریخ تمدن و فرهنگ نوشتاری قدمیتری تر از کردها هستند. تامیل از موقعیت جغرافیای دسترسی به اقیانوس هند برخورداند. اما تامیل در نهایت در هندوستان، در سیستم فدرال دموکراسی هند باقی مانده اند. دبیر دویچه وله نمیدانم واقعا چه نیازی دارد بر فرض برای از دفاع حق، این حرف را کذب بزند؟! یا باز سایت گویانیوز، جناب "ن.نوریزاده" هرچند سخنان خوب و ارزشمندی زده از سوءاستفاده دیکتاتوریها از همه پرسی- اما او یک اشتباه بد میکند و یک واژه که معادل رفراندوم از نیم قرن پیش جا افتاده است را در زبان فارسی در معنی و معادل یک کلمه مهم ادبیات سیاسی بکار میبرد! Plebiscites تا جایی من دیدم معانی مختلفی شدهف جناب نوریزاده میتوانست از معانی دیگر غیر از همه رپسی استفاده کند، مثلا رای مردم خواستن در شرایط غیردموکراتیک، برای Plebiscites معادل های دیگری مانند نِگرکِشی (نظر مردم را تحت زور و ترس گرفتن!). اما متاسفانه میاید یک معادل رایج و جافتاده برابر رفراندوم را (همه پرسی/Referendum) را مخدوش میکند و اینگونه مردم گیج وسردرگم!

  • Action

    متاسفانه و طبق معمول رویدادهای سیاسی، در قضیه آنچه که رفراندوم (همه پرسی) استقلال اقلیم کردستان عراق گفته شده، موارد مهمی مانند "انصاف"، "صداقت"، "شرافت"، "حقوق بشر"، "دموکراسی"، و خلاصه بدیهیات عقلانی و اخلاقی، قربانی امیال کاسبان دنیای سیاست شده است! با نگاهی به سایت گویانیوز، مشاهده کردم که عوامل مختلف صاحب نظر و ذی نفعان و مخالفان همه پرسی اقلیم، دارند سخنان خلاف واقع میگویند. من نمیگویم اینها آگاهانه و از عمد دروغ میگویند (شاید حقیقتا دروغگو هستند!)، اما به وضح دارند ناراستی و مغلطه میکنند، در برهه حساس مردم بیش از بیش گیج کرده یا گمراه مینند. با نکته سنجی میتوان دید چرا مثلا در بحبوبه انقلاب فلاکت بار سال 1357 و حوادث بعد از آن مردمان ایران دچار این اشتباهات فاحش شده اند. چگونه مردم نتوانستند خمینی ایست ها و بلای خانمانسوز نظالم ولایی درک نکنند و خود را به ورطه استبداد و ظلم و فساد انداخته اند! وقتی در این عصر آزادی نسبی جریان اطلاعات در سایتی مثل گویانیوز چنی مقالات یا مطالب پراشتباهی منتشرمیشود، دیگر بایست به پذیریزم حدود 40 سال پیش چرا مردم ایران چنین خطای راهبردی در تعیین سرنوشت خود کردند، خطایی که احتمالا اکثر مردم اقلیم کردستان باز هم تکرار میکنند. اطلاعات نادرست و گمراه کننده، نظریه پردازی هاپراشتباه هر چند با نیت خوب و سرشار از نکات مثبت.